چرا پرویز پرستویی اعتبارش را برای «آنها» گذاشت؟
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | سال پیش پرویز پرستویی با «همگناه» بازی در سریال شبکه خانگی را تجربه کرد. خودش میگوید به این جنس سریالها اطمینان نداشته اما حساب «همگناه» سواست. بعد از این تجربه، پرستویی با یک پیشنهاد متفاوت مواجه شد: تهیهکنندگی سریال برای نمایش خانگی. او پیشتر سابقه تهیهکنندگی فیلم سینمایی داشته و حالا با «آنها» تهیهکنندگی سریال را به کارنامه فعالیتش اضافه کرده است. کیفیت سریال «آنها» که قرار بوده اتفاقی متفاوت در ژانر وحشت رقم بزند، چنگی به دل نمیزند. حالا سوال این است که چرا پرستویی برای چنین سریالی پا پیش گذاشته؟
*** مورد اول| سابقه تهیهکنندگی
در کارنامه پرویز پرستویی تهیهکنندگی چندین فیلم دیده میشود که هیچ کدام آثار موفقی نیستند. او برخی از آنها را بهطور مشترک تهیه کرده و برخی را مستقل. سیزده ۵۹ به کارگردانی سامان سالور اولین تجربه پرستویی در زمینه تهیهکنندگی است که خودش هم در آن بازی میکرد. این فیلم اثری ناکام است که نه در گیشه موفق بود و نه منتقدان به آن رویی خوش نشان دادند.
من و زیبا دیگر تجربه تهیهکنندگی مشترک پرستویی است که جزو ضعیفترین آثار سینمایی ما در حوزه فیلمهای معرفتی است. این فیلم بهرغم حضور شهاب حسینی و پرویز پرستویی، اثری شعارزده بود که در اکران توفیقی بهدست نیاورد. پرستویی فیلمهای دو (سهیلا گلستانی) و شب بیرون (کاوه سجادی حسینی) را به شکل مستقل تهیه کرد . این دو فیلم در گروه هنر و تجربه اکران شدند و جزو آثار ناموفق این گروه لقب گرفتند.
*** مورد دوم| موقعیت آنها
پرویز پرستویی با چنین موقعیتی در زمینه تهیهکنندگی به سریال آنها رسیده است. او از تجربه پیشین استفادهای بهینه نکرده تا بتواند وزن کارنامهاش در این حوزه را مثل کارنامه بازیگریاش بالا ببرد. در ادامه دلیل ناکامی پرستویی و سریالش را شرح میدهیم اما نکته مهم این است که پرستویی با خواندن فیلمنامه متوجه نبوده چه نتیجهای حاصل میشود؟
او برای ارتقای کیفیت سریال کاری انجام داده؟ برسیم به ترکیب بازیگران آنها که چه بسا اگر تهیهکننده دیگری جای پرستویی بود، با یک ترکیب قوی جلوی دوربین مواجه بودیم. در آنها به ندرت بازیگر معروف دیده میشود؛ آن هم در حد نام حسام محمودی، نورا هاشمی و آناهیتا افشار. اینها بازیگران موفقی هستند اما هیچ کدام در اندازه انتخاب به عنوان بازیگر اصلی یک سریال خانگی نیستند.تازه در بعضی قسمتها هیچ بازیگر آشنایی حضور ندارد.
*** مورد سوم| کیفیت پایین سریال
آنها به شکل اپیزودیک ساخته میشود و هر بار قرار است یک موضوع را برجسته کند. اپیزودیک بودن سریال تمهیدی است که دست سازندگان را برای پرداختن به قصههای متنوع بازتر میکند. با گذشت چهار قسمت اما این مسئله به کمک سریال نیامده و همچنان با قصههایی کمملات مواجه هستیم. در آثار ژانر وحشت، اگر فضاسازی به درستی ایجاد شود، خلأ قصه پرمیشود. آنها اما نه قصه پرملاتی دارد و نه در استفاده از الگوهای ژانر موفق عمل کرده.
*** مورد چهارم| کدام وحشت؟
پیش از آنها، سریال احضار در شبکه خانگی توزیع شد که نه قصهای محکم داشت و نه استفادهای درست از قواعد ژانر وحشت میکرد. احضار به همین دلیل شکست خورد و این شکست برای آنها نیز قابل تصور است. آنها قصد دارد با استفاده از باورهای درست و نادرست، یک قصه را روایت کند تا در نهایت مخاطب خودش نتیجه بگیرد کدام حرف را باید پذیرفت و کدام یک را نه.
مواد اولیهای که در سریال استفاده شده، عبارت است از شب، کودک، موی بلند، خانه بزرگ، رنگهای تند، سیاهی، کابوس، آدمهای کوتاه قامت، پارچه سفید، خون، چهرههای ترسناک و … در چند بزنگاه با کمک موسیقی قرار است حس ترس القا شود اما موقعیت ایجاد شده به انتقال این حس کمک نمیکند.آنها نه قصهای متفاوت دارد و نه قواعد ژانر را بهدرستی رعایت کرده است.
*** مورد پنجم| اعتبار پرستویی
حتما وقتی یک نفر تهیهکنندگی یک اثر را بر عهده میگیرد، همه تلاش خود را برای دیده شدن کار انجام میدهد. پرویز پرستویی نهتنها چنین میکند که گاه بهنظر میرسد در این زمینه گرفتار زیادهروی است. او را به کرات هم روی بیلبوردهای شهری میبینیم و هم در تیزرهایی که مخاطب را تشویق به تماشای آنها میکند. آقای پرستویی تیزهوشتر از این است که نداند چنین سریالی کیفیت کافی برای همراه کردن مخاطب را ندارد اما از اعتبار خودش برای آن خرج کرده.