چالشهای فردوسیپور برای بازگشت به اجرا
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | بازگشت عادل فردوسیپور به عرصه اجرا یکی از داغترین خبرهای چند روز اخیر بوده است. همان طور که میدانید قرار است او همزمان با شروع مجدد لیگ برتر، برنامهای برای فضای مجازی مهیا کند.
خودش علاوه بر تهیهکنندگی، اجرای برنامه را هم بر عهده دارد. با اعلام این خبر تحلیلهای مختلفی در محافل رسمی و خصوصی شکل گرفته که محور مشترک نظرها این است: فردوسیپور رقیب جدید تلویزیون است. این تحلیل همه ماجرا نیست. نشستن عادل بر صندلی اجرای یک برنامه اینترنتی نکات مهمتری دارد.
*** مورد اول|عادل مقابل تلویزیون؟
همانطور که اشاره شد، در غالب تحلیلهای رسمی و غیر رسمی به این مسئله اشاره میشود که تلویزیون یکی از ابزارهای قدرتمند خود را از دست داد. تا اینجا، حرف درست است؛ چرا که تلویزیون به عنوان یک رسانه، در زمان داشتن فردوسیپور به مخاطب میلیونی دست مییافت. این تحلیل دنبالهای دیگر هم دارد: فردوسیپور مقابل تلویزیون قرار میگیرد…
کسانی که این جمله را به کار میبرند، احتمالا از عادل یک شمایل منتقد میسازند. این برداشت نادرست است چرا که برنامه فردوسیپور زیر نظر تلویزیون فعالیت خواهد کرد. در ادامه این بده بستان توضیح داده شده. عجالتا این نکته را فراموش نکنیم که فردوسیپور در تلویزیون برنامه فوتبال ۱۲۰ را تهیه میکند و همکاریاش با صدا و سیما قطع نشده. او باهوشتر از آن است که بخواهد شمایل منتقد تلویزیون به خود بگیرد. کما این که بعد از نود، موضعگیری منفی از او دیده نشد.
*** مورد دوم|عادل زیر نظر تلویزیون
با اطلاع از ساز و کار برنامه سازی در فضای مجازی، میتوان پی برد که برنامه عادل فردوسیپور زیر نظر صدا و سیما است. پلتفرمهای اینترنتی برای تلویزیون رقیب هستند اما مقابل آن قرار نمیگیرند. دلیل هم مشخص است: محتوای این پلتفرمها باید به تائید سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) برسد.
ساترا یکی از زیرمجموعههای صدا و سیما است که از سال ۹۴ کارش را شروع کرد و حالا محتوای همه برنامههای اینترنتی زیر نظر این سازمان قرار دارد. پیشتر وزارت ارشاد متولی این کار بود و حالا صدا و سیما بر محتوای برنامههای فضای مجازی نظارت میکند.
*** مورد سوم |ناظر پخش تلویزیونی
برای این که بهتر متوجه حساسیت تلویزیون شویم کافی است بدانیم برنامههای زنده اینترنتی هم دارای یک ناظر پخش از سوی تلویزیون هستند. از آن سو، اگر برنامهای چارچوبهای خاص (که به اندازه تلویزیون سخت گیرانه نیست) را رعایت نکند، تعطیل میشود. نمونهاش برنامه زابیواکا که همزمان با جامجهانی ۲۰۱۸ با اجرای علی انصاریان پخش میشد و بعد از مدتی مجریاش تغییر کرد و در ادامه هم برنامه مهر توقیف خورد.
*** مورد چهارم| حسن نیت عادل
عادل فردوسیپور نه تنها در برابر اتفاقهای دو سال اخیر واکنشی منفی نداشته که سکوت کرده است. این سیاست در نهایت به نفع او تمام شد. او جایی سکوت را شکست که شایعه اجرا در شبکه ایران اینترنشنال سر زبانها افتاد. فردوسیپور در یک جمله کوتاه شایعه را رد کرد. آیا یک مجری کارکشته و زیرک با چنین مختصاتی، میخواهد مقابل تلویزیون بایستد؟!
*** مورد پنجم| مسیر بازگشت عادل؟
کسانی که عادل فردوسیپور را میشناسند میدانند او عاشق کارش است. بروز این عشق را میتوان در نود، فوتبال ۱۲۰، کلاسیکو، مستندها، گزارشها و … دید. او در برنامه جدید هم با همه انرژی حضور پیدا میکند و چه بسا بتواند سبک تازهای از برنامهسازی را ارائه دهد. با کنار هم قرار دادن استدلالها این سوال پیش میآید: چرا صدا و سیما به فردوسیپور یک برنامه تلویزیونی برای اجرا پیشنهاد نداد؟
نمیدانیم پشت پرده چه گذشته ولی موافقت با اجرای عادل در فضای مجازی یک معنای مشخص دارد. احتمالا برخی مدیران با حمایت از فردوسیپور میخواهند طیف مخالف او در صدا و سیما را تحت فشار قرار دهند. موفقیت عادل محتمل است و همین ابزار قدرتمندی برای دوئل موافقان(حتی ظاهری) با مخالفان اوست.
مشابه این اتفاق چند سال پیش برای رضا رشیدپور رخ داد. موفقیت او در برنامه اینترنتی«دید در شب» ابزار قدرت برای حمله به مخالفان بازگشت رشیدپور به تلویزیون شد. در نهایت، درخشش رشیدپور، فشار رسانهای و حمایت یک گروه در سازمان، رشیدپور را به تلویزیون بازگرداند. چه بسا همین داستان برای عادل تکرار شود. این آغاز یک ماجرای تازه است…