کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۵۳۰۸۲
تاریخ خبر:

پنج پیشنهاد برای بازگشت تلویزیون به روزهای خوش

روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون| صحبت‌های اخیر پیمان جبلی مبنی بر این که هم هنرمندان و هم مدیران در کاهش مخاطبان صدا و سیما نقش داشته‌اند، بازتابی گسترده در فضای رسانه و میان مخاطبان داشته است. در این میان آن چه مهم است این که رئیس سازمان صدا و سیما شرایط مجموعه تحت مدیریت خود را می‌داند و فریب چند برنامه پرمخاطب را نمی‌خورد. حتما او فکر چاره‌ای اساسی برای گریز از بحران است اما خیلی وقت‌ها با اتخاذ تصمیم‌های بدیهی و توسل به تجربیات آزموده شده، می‌توان به نتیجه‌ای واقعی دست یافت. هفت صبح پیش‌تر پیشنهاد خود را مطرح کرده بود و حالا آن‌ها را یادآور می‌شود.

‌مورد اول| بازگرداندن بِرندها
پیمان جبلی بهتر از هر کسی می‌داند که یکی از فاکتورهای موفقیت تلویزیون‌، داشتن سریال‌های با کیفیت است. هرگاه سریالی خوب روی آنتن بوده، مخاطب سیما دو برابر شده. حالا هم کار چندان سختی نیست که زمینه بازگشت سریال‌های مجرب به تلویزیون فراهم شود. زوج مقدم و تنابنده همچنان «پایتخت» می‌ساختند اگر حاشیه‌ها به‌درستی مدیریت می‌شد.

طبعا نمی‌خواهیم یکجانبه به قاضی برویم و سهم «پایتختی» ها در جدایی از تلویزیون را نادیده بگیریم اما مدیران باید طوری رفتار کنند که عنان کار از دست‌شان در نرود. این بِرند، قربانی جنجالی بیهوده شد و البته حالا راه نجات آن باز است. بازگرداندن رضا عطاران کاری سخت است اما مگر کار نشد هم دارد؟ با او و حسن فتحی طوری رفتار شد که رفتند و پشت سرشان را نگاه نکردند. تلخ جایی است که بدانیم همین رفتار به شکلی دیگر دارد با سروش صحت می‌شود.

کارگردانی که هر چه ساخته پر مخاطب بوده است. تلویزیون یک برند مهم دیگر یعنی «کلاه قرمزی» را هم از دست داد. در این مورد هم سهم سازندگان این برنامه که منجر به جدایی شد‌، کم نیست اما به هرحال راهی برای تعامل وجود دارد. مدیران روزی که پی بردند سریالی چون «نون خ» به نوروز و رمضان ۱۴۰۱ نمی‌رسد باید پیش‌بینی شکست امروز را می‌کردند.‌

مورد دوم| بازگرداندن مجری‌ها
نمی‌دانیم چه تفکری در تلویزیون غالب شده که نمی‌خواهد قبول کند همچنان، مجریان مطرح بار موفقیت شبکه‌های موفق دنیا را به دوش می‌کشند. چرا باید عادل فردوسی پور‌، علی درستکار، محمد صالح علا‌، فرزاد حسنی، ژیلا صادقی و دیگران از آنتن محروم باشند؟ مگر جز این است که وقتی آن‌ها برنامه روی آنتن داشته‌اند، جریان ساز لقب گرفتند؟ چرا فریدون جیرانی بعد از موفقیت «هفت» فرصتی برای ادامه فعالیت به‌دست نیاورد؟ چرا به‌رغم خواست عمومی «کتاب باز» از سروش صحت دریغ می‌شود؟

مورد سوم| تقویت برندها
اگر چند وقت دیگر خبر آمد که مهران مدیری یا احسان علیخانی از همکاری با تلویزیون منع شده‌اند یا خودشان از این مدیوم کوچ کرده‌اند، نباید متعجب شد. مسئولیت مهم مدیران جدید تلویزیون حفظ این چهره‌ها و دیگرانی چون رامبد جوان و رضا رشیدپور و تقویت آن‌ها است. چرا رشیدپور بعد از موفقیت در اجرای تاک‌شوها و نیز برنامه صبحگاهی «حالا خورشید» باید مجری یک برنامه غیر جذاب به نام «سیم آخر» شود؟

مورد چهارم| حذف قید و بندها
پیش از آن که جبلی رئیس صدا و سیما شود، گزارشی درباره روند ساخت یک سریال منتشر کردیم. خلاصه‌اش این است که قید و بندهای زیادی در این مسیر وجود دارد. نتیجه‌اش یا ابتر شدن فیلمنامه است و یا کوچ آن‌ها که در رسانه خانگی مشتری دست به نقد دارند. اگر در گذشته سریال‌ها به دل می‌نشست به این خاطر بود که خرده فرمایش‌های عجیب تا این حد وجود نداشت. چرا مدیری می‌گوید دیگر نمی‌توان «شب‌های برره» ساخت؟ همین سخت‌گیری در برنامه سازی هم وجود دارد و نتیجه‌اش می‌شود برنامه‌های خنثی و شعاری.

مورد پنجم | تعطیلی برنامه‌های بی‌خاصیت
اگر بیننده حرفه‌ای تلویزیون باشید، پی می‌برید که خیلی از برنامه‌ها صرفا کارکردی برای پر کردن آنتن دارند. منظورمان برنامه‌های آرشیوی نیست بلکه برای خیلی از آن‌ها هزینه شده. در تلویزیون برنامه‌ساز مورد سوال قرار نمی‌گیرد که هدف او از تولید چنین محتوایی چیست؟ ساز و کاری برای ارزیابی دقیق برنامه‌ها وجود ندارد؟ همین حالا ویژه برنامه‌های ماه رمضان را نگاه کنید؛ کدامیک حرفی تازه و جذاب دارد؟ چرا برنامه‌ها تا این حد عبوس هستند و لااقل فرصتی برای شادی مخاطب ایجاد نمی‌کنند؟

کدخبر: ۴۵۳۰۸۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر