پروندهای برای پایان ۱۰برنامه و سریال در آستانه محرم
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر| چند روز پیش پرونده برخی سریالها و برنامهها بسته شد و بهزودی نوبت به اتمام برخی دیگر میرسد. هم شبکههای مختلف تلویزیونی و هم شبکه نمایش خانگی برای دو هفته شکل و شمایلی جدی دارند و برنامهها متناسب با دهه محرم خواهند بود. در این مدت برنامه کلبه عموپورنگ پخش نمیشود و بعد از آن ادامه خواهد یافت. دورهمی و خندوانه اما جزو برنامههایی هستند که فصل جدید آنها با فاصلهای نسبتا طولانی به آنتن باز خواهد گشت.
سری جدید فوتبال برتر هم با آغاز مسابقات لیگ شروع میشود. این هفته سریال ملکه گدایان هم به پایان میرسد که به طور جداگانه دربارهاش خواهیم نوشت. در گزارش امروز ، ۱۰برنامه و سریال را بررسی کردهایم که برخی برای همیشه از آنتن خداحافظی میکنند و برخی به طور موقت. چند برنامه دیگر هم هستند که پخش آنها با پایان دهه محرم از سر گرفته میشود؛
از جمله دست در دست شبکه دو و عطسه شبکه سه. دست در دست برنامهای است که با محور تکریم جهادگران و کادر درمان پخش میشود و عطسه موضوعی اجتماعی دارد. در شبکه سه فصل اول سریال وضعیت زرد هم تمام شد که روز گذشته دربارهاش نوشتیم. این سریال با رفع برخی ضعفها میتواند مخاطب بیشتری را با خود همراه کند.
یک: خندوانه / شبکه نسیم
شمایل کلی: برنامه خندوانه با اما و اگر به آنتن رسید.شرایط کرونا،بارها تولید این برنامه را به تعویق انداخت تا سرانجام رامبد جوان فصل هفتم آن را با تغییرات ساختاری،از جمله کاهش چشمگیر تعداد تماشاگران، آماده کرد.
نقاط قوت: شخصیت جناب خان،امتیاز اصلی سری جدید خندوانه است تا جایی که نبود آن در قسمتهای پایانی (به دلیل ابتلای عروسکگردانها به کرونا) به برنامه لطمه زد. جناب خان در این فصل بهقاعده شوخی میکرد و از چارچوب تثبت شده خود بیرون نمیزد.برگزاری لیگ ادای بازی دیگر تمهیدی بود که به این برنامه جان داد.انرژی خود رامبد جوان،دیگر امتیاز خندوانه است.
نقاط ضعف: وقتی از کاستیهای خندوانه میگوییم باید شرایط تولید را هم لحاظ کرد. جوان قول داده بود در سری هفتم خندوانه چند ایده را اجرایی کند. آنچه باعث شد رامبد جوان نتواند به قولش عمل کند، ویروس کرونا است.طبق شنیدهها او با خیلی از چهرهها برای داوری خنداننده شو و جنگ خنداننده وارد مذاکره شد اما آنها به خاطر ترس از کرونا،این پیشنهاد را رد کردهاند. خندوانه در سری قبل یک شعبه فرعی داشت به نام قاچ. امسال شعبه فرعی خندوانه با نام حال برعکس روی آنتن رفت که قرار بود به شکل نمایشی،اتفاقات پشت صحنه را روایت کند. برنامه آنطور که باید موفق نبود.
دو: دورهمی/ شبکه نسیم
شمایل کلی: مهران مدیری سال پیش تصمیم داشت سر و شکل برنامه دورهمی را تغییر دهد. بهرغم وعدهها اما این اتفاق رخ نداد. او امسال به همراه همکارانش مسیر دورهمی را به کلی تغییر دادند و آن را براساس کپی از یک مسابقه خارجی روی آنتن بردند.
نقاط قوت: ساختار دورهمی میتوانست برگ برنده آن باشد اما هیجان ناشی از ربات و فریاد شرکتکنندهها بعد از چند قسمت فروکش کرد. امتیاز اصلی مسابقه دورهمی اجرای خود مدیری است. آنچه لحن او را متفاوت از تجربیات قبل میکند، هیجانی است که بهقاعده به کار میگیرد. یعنی نه مثل رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار فریاد میزند و نه مثل اجرایش در سری قبل دورهمی، آرام است. او قاعده کلی لحن خود که توام با صمیمیت است را نگه داشته و به آن رنگی از هیجان بخشیده.
نقاط ضعف: ایراد اصلی همانی است که اشاره شد. بعد از چند قسمت جذابیت و هیجان مسابقه کاهش یافت و ظرفیت مدیری آنطور که باید به کار دورهمی نیامد. خودش هم معترف بود که باید بیشتر پلاتو بگوید و با شرکتکنندهها گپ و گفت داشته باشد. علاوه بر این، چند گاف عجیب از مهران مدیری و طراحان سوالات، باعث شد مسابقه دورهمی مدتها آماج انتقادهای تند و تیز باشد. مدیری راه چاره را در عذرخواهی دید اما وقتی تعداد اشتباهات زیاد شود، پوزش هم بیفایده است.
سه: مردم معمولی/شبکه نمایش خانگی
شمایل کلی: نخستین تجربه رامبد جوان در کارگردانی برای پلتفرمها یک سیت کام (کمدی موقعیت) بود که روز گذشته قسمت آخر آن منتشر شد. مردم معمولی داستان چند زن و مرد که با هم فامیل هستند در لوکیشن محل کار آنها را روایت میکند. به سبک سریالهای سیت کام هر بار یک داستان محور یک قسمت میشود.
نقاط قوت: تجربه نشان داده وقتی یک کار شروع خوبی نداشته باشد،بهسختی میتواند نظر مخاطب را تغییر دهد. مردم معمولی خوب شروع نشد و حتی سازندگان تصمیم به حذف شش قسمت ابتدایی گرفتند. در ادامه شرایط بهتر شد و مردم معمولی مخاطب ثابت خود را پیدا کرد. شوخیها غالبا خنده میگرفتند و تکلیف بیننده با شخصیتها مشخص بود. مثلا مخاطب میدانست نباید از شخصیت آتیلا پسیانی(ایرج) انتظار خنده داشت.حتی فراتر از این: او میدانست ایرج و بازیگر آن وصله ناجور سریال هستند. در عوض به ندرت پیش میآمد که شخصیت خسرو خراباتی با بازی امیر نوروزی مخاطب را به خنده وا ندارد.
نقاط ضعف : مخاطب پلتفرمها دنبال نوعی از سریال و کمدی است که نمونهاش را در تلویزیون نمیبیند. وقتی اسم رامبد جوان میآید انتظار دوچندان میشود چرا که نامش یادآور فیلم و سریالهای کمدی موفق زیادی است. در مردم معمولی لحظات کمدی موفق زیاد دیدیم اما کم بود!
چهار: دودکش / شبکه یک
شمایل کلی: دودکش۲ همان دودکش۳ است که سازندگان فصل دوم آن یعنی پادری را نادیده گرفتهاند. این سریال با همان شخصیتها ساخته شد و برشی از زندگی آنها را روایت کرد.
نقاط قوت: بهسختی میتوان مواردی به عنوان امتیازهای مثبت دودکش نام برد. آن چه درباره احترام به خانواده و نکاتی از این دست گفته میشود، بدیهیاتی است که از یک سریال انتظار میرود. مگر فصلهای قبل جز این بود؟ انتخاب ما به عنوان نقطه قوت سریال، بازی محمدرضا شیرخانلو است که بهرغم رسیدن به سن نوجوانی، باز هم مثل دوران کودکی موفق عمل کرده.
نقاط ضعف: برزو نیکنژاد جزو کارگردانهایی است که توانایی خود در عرصه کمدی و جدی را ثابت کرده. برای رسیدن به این پاسخ که چرا دودکش ناموفق است باید به عقب برگشت. سازندگان سریال، موقع طراحی داستان و شخصیتها به این مسئله توجه نکردهاند که مخاطب از همین کاراکترهای آشنا، رفتار متفاوت میخواهد. طبعا قمپز و آمپاس گفتنها دیگر لطف قبل را ندارد. از آن سو تغییری که در شخصیت بهروز داده میشود آنقدر اغراق شده است که مخاطب قادر به ارتباط گرفتن با او نیست. در کنار اینها خط داستانی فصل جدید دودکش، فاقد گرههای محکم بود و این ایراد درکنار موقعیتهای کمرنگ کمدی لطمه مضاعف به آن زد.
پنج: زندگی زیباست/شبکه دو
شمایل کلی: قاسم جعفری سال۹۷ زندگی زیباست را کارگردانی کرد. با این حال سریال مدتها اجازه پخش نداشت و امسال به یک باره روی آنتن شبکه دو رفت. سریال زندگی زیباست روزهای آخر پخش قرار دارد.
نقاط قوت: فضای گرم سریال میتواند امتیاز زندگی زیباست باشد. این سریال داستان دلدادگی چند جوان است که هر کدام در راه رسیدن به معشوق، مشکلاتی دارند. قاسم جعفری این روابط را با نگاهی به ادبیات کهن تصویر کرده و ابایی نداشته که رفتار شخصیتها و دیالوگ آنها گل درشت به نظر برسد. هدف او خلق فضایی است که عشق در آن حرف اول را میزند. جعفری از بازیگران تئاتری در کنار چهرههای مطرح بهره برده. تئاتریها مثل غالب موارد موفق عمل کردهاند و اگر قدر خود را بدانند بهزودی سرنوشت آنها تغییر خواهد کرد.
نقاط ضعف: زندگی زیباست در عین برخورداری از یک قصه واحد، داستانکهای متعددی دارد که گاه روی خط اصلی سایه میاندازند. همین شاخه به شاخه رفتنها ممکن است مخاطب را گیج کند. خاصه مخاطبی که سریال را به طور جسته گریخته میبیند. از آن سو، رفتن سراغ قصههای عاشقانه به دلیل محدودیتها، باعث میشود گاه نتیجهای باسمهای بهدست آید. زندگی زیباست در لحظاتی گرفتار این ایراد شده. تقلید حمید رشید از زنده یاد حسین پناهی دیگر ضعف غیرقابل اغماض سریال است.