پایان پدرخوانده؛ حسن رعیت چطور به آخر خط رسید؟
روزنامه هفت صبح | اخیرا خبر رسیده که با وجود اعتراض وکلای حسن رعیت دیوان عالی کشور حکم دادگاه بدوی را در مورد او تایید کرده و مهر پایان بر پرونده ۴۰۰ میلیون یورویی او زده است. دادنامه دادیار دیوان عالی کشور در مورد رعیت اینطور شروع شده بود: «به حکایت دلالت مدارک و مستندات موجود در پرونده آقای سیدحسن میرکاظمی معروف به رعیت که سابقه ایثارگری دارد از دهه هشتاد به بعد به قصد کسب درآمد و با سوءاستفاده از سابقه ایثارگری و آراستگی به ظاهری اسلامی و ایجاد ارتباط با افراد صاحبنفوذ در مجلس، دولت و دستگاه قضایی و اطلاع از منافذ و مجاری قانونی و ضعف مقررات و ساختار امور بانکی و ایجاد رفاقت با افراد مؤثر در بانک و تهیه و تدارک باغ در وردآورد (اتوبان تهران-کرج) و آرایش باغ به انواع رفاهیات و سرگرمی و دعوت بعضی مسئولان کشوری به باغ و پذیرایی از آنها و تعمیق ارتباطات و راهاندازی هیات عزاداری و دعوت برخی از مسئولان به عزاخانه ترتیب داده شده موفق به گرفتن تسهیلات کلان از بانکهای مختلف گردیده.»
بعد هم توضیح داده شده بود که او چطور با درآمدهای حاصل از این تسهیلات به اقدامات مجرمانه دیگرش ازجمله جعل سند، تاسیس شرکتهای سوری، استفاده از مدارک هویتی افراد بیبضاعت و… اقدام کرده. مشرقنیوز به همین مناسبت مروری بر پرونده او داشته که بخشهایی را با هم میخوانیم. میگوید من «گاد فادر» هستم! او شبیه رؤسای باندهای مافیایی در فیلمهای ایتالیایی برای خودش محفل و دسته راه انداخته و مانند آنها در یک ویلای مجلل و مخفی در بیرون شهر زندگی میکرد.
اگر کسی از کنار محل اقامت او رد میشد گمان میکرد که در پشت دیوارهای این باغ یک خانه متروکه قرار دارد؛ اما کافی بود از حصارهای امنیتی و سخت آن عبور کنید تا با یک ویلای مجلل چند هزار متری، استخرهای بزرگ، باغی سرسبز و حتی یک باغوحش منحصر بهفرد روبهرو شوید. اینها تنها بخشی از شرح زندگی مردی است که این روزها در زندان افتاده و در حال گذراندن دوران محکومیت خود است. میرکاظم رعیت، معروف به حسن رعیت با چندین نام مستعار…اولین جلسه رسیدگی به اتهامات رعیت در بیستم فروردین سال گذشته برگزار شده است، تا پیش از برگزاری این دادگاه برخی عوامل رسانهای و نیز همکاران او در شبکههای اجتماعی بهگونهای وانمود میکردند که متهم دادگاه بیگناه است و حتی پای او به دادگاه نیز نخواهد رسید!
از تاجری خردهپا تا همکاری با استاد اعظم شبکه بانکی
حسن رعیت متولد سال ۱۳۵۱ در تهران است، او در یکی از محلات فقیرنشین در جنوب شرق تهران متولد شده و تحصیلات او تنها تا سطح دیپلم است. رعیت از همان کودکی علاقه خاصی به حیوانات داشته است، برای همین در ویلای مجلل خود ده ها نوع پرنده، حیوانات کمیاب و ماهیهای گوناگون را نگهداری میکرد. حسن رعیت در سیزده سالگی همراه با خانواده به محله شمسآباد تهران رفته و در آن منطقه ساکن میشود.
اسبابکشی به این محله زندگی او را در آینده تحت تاثیر قرار میدهد.خانواده رعیت در منزلی دیوار به دیوار یک خانواده متمول ساکن شده و رعیت به مرور با این خانواده بیشتر رفت و آمد کرده تا جاییکه با دخترشان ازدواج میکند. ازدواج با خانواده «معتقد» آغاز ماجراجوییهای حسن رعیت است، همه کسانی که حداقل یکبار رعیت را از نزدیک دیدهاند، روانشناسی جالب توجهی از او دارند! رعیت بهشدت برونگرا بوده و اهل ارتباط با دیگران است، همین خصلت اخلاقی باعث میشود او با افراد مختلف در جامعه ارتباط گرفته و با اسکن کردن آنها به سوژههای خود نزدیک شود.
حسن رعیت اواخر سال ۶۹ با فردی بهنام (ح- ش) آشنا میشود و برای اولینبار کاسب ساده بازار، مقدمات کار تجارت را یاد میگیرد. او همراه با این فرد به امارات سفر کرده و راه و چاه واردات کالا به ایران را آموزش میبیند، جالب توجه آنکه استاد اعظم او در آموزش واردات کالا و ارتباط با شبکه بانکی ۲۰ سال بعد در پرونده موسوم به باند بابک زنجانی دستگیر شده و به زندان میافتد. اما آنچه باعث شد حسن رعیت از یک تاجر دستچندم و خردهپا به یک هیولای چند سر در شبکه بانکی تبدیل شود، از ارتباط گرفتن او با فردی بهنام باقر شعار (معروف به کاوه) ناشی میشود. رعیت در سال ۱۳۷۹ بهصورت اتفاقی با باقر شعار آشنا میشود. شعار فردی تحصیلکرده و آشنا با چندین زبان خارجی و البته دارای اقامت انگلیس است که در حوزه صنایع فولاد متخصص شده است.
ارتباط رعیت با باقر شعار آغاز فعالیتهای مجرمانه باندی است که سالها بعد نزدیک به ۴۰۰ میلیون یورو پول را به تاراج برده است! شبکه شعار-رعیت یکی از پیچیدهترین شبکههای فساد در کشور است، ترکیب دو فرد که یکی در حوزه صنایع تبحر دارد و دیگری استاد ارتباط گرفتن و ایجاد واسطه در شبکه بانکی است، این دو را چون دوقلوهای مافیایی به یکدیگر متصل میکند. رعیت و شعار با ایجاد زنجیرهای بزرگ میان برخی شرکتهای داخلی و خارجی یک زوج فساد تشکیل میدهند. شبکه فاسد رعیت آنچنان بزرگ است که طبق اعلام دادگاه ۲۲ متهم دانهدرشت داشته و نزدیک به ۱۰۲ جلد پرونده با حدود ۱۸۵۰۰ صفحه برای آن تشکیل شده است.
شعار گادفادر: وام بگیر پس نده!
باند حسن رعیت نزدیک به ۴۰۰ میلیون یورو وام گرفته است. او با سندسازی، جعل اسناد دولتی و صورتسازیهای دروغین در همکاری با چند کارمند و مدیر نالایق در برخی بانکها این مبالغ را دریافت کرده است.حسن رعیت اولینبار در سال ۸۰ موفق شده است با روشهای جعل و ثبت شرکتهای کاغذی و نیز صحنهسازی در یک کارخانه تعطیلشده، اعتماد یکی از شعب بانکی در تهران را جلب کرده و وام ۱۸ میلیون دلاری بگیرد.
او در مرحله دوم با بهانه ساخت کارخانه در مناطق محروم کشور و اشتغالزایی برای بار دوم به بانک مراجعه کرده و درخواست ۱۰۱ میلیون دلار دیگر میکند! در این مقطع او با وجود آنکه بدهی قبلی خود را پرداخت نکرده است، اما با استفاده از چند ترفند خاص وقت تنفس گرفته و با سندسازی و خرید چند دستگاه دست دوم در کشور تایلند این وام را نیز از شبکه بانکی گرفته و بهجای صرف کردن آن در امور جاری تاسیس کارخانه صرف مواردی دیگر ازجمله خرید ملک در بالای شهر تهران میکند. بنا بر اسناد بانکی موجود رعیت تنها ۲۶ میلیون دلار از وام را صرف احداث فاز یک این کارخانه کرده و الباقی را به جیب میزند.
حسن رعیت با همین شیوه به بهانه تاسیس کارخانه و اشتغالزایی در حوزه صنایع فولاد بارها و با شیوههای مختلف توانسته است از شبکه بانکی وام گرفته و با دادن وعده، رشوه، اهدای سکه و دعوت به باغ اعیانیاش برای خود وقت تنفس گرفته و شعار وام بگیر و پس نده را بهصورت عملی اجرایی کند.شبکه رعیت در قالب هفت شرکت از سه بانک آینده، گردشگری و کشاورزی تسهیلات ریالی دریافت کرد و به حساب ۵ بانک دیگر ریخت و از این طریق پیشپرداخت حوالههای ارزی خود را تامین کرد و اصطلاحاً از این جیب به آن جیب گذاشت، حال آنکه قرار بود با آن تسهیلات دریافتی مواد اولیه وارد کند. شبکه رعیت از یکی از شعب بانک مسکن برای ذوبآهن ازنا تسهیلات دریافت کرد و این تسهیلات را در بانک بابک زنجانی چنج کرد. همچنین رعیت از بانکی دیگر، تسهیلاتی را بهنام برادرش اخذ کرد که در اینجا برادرش اقرار کرده که امضایش جعل شده است.
سرنوشت پدرخوانده در زندان اوین!
بر اساس رای دادگاه حسن رعیت با توجه به موارد زیر در مجموع به ۳۵ سال زندان محکوم شده است:
مشارکت در اخلال عمده در نظام پولی و ارزی کشور از طریق اخذ مبالغ کلان ارزی و ریالی با تقلب از بانکها معادل ۴۰۰ میلیون یورو و بیش از ۵ هزار میلیارد ریال منجر به اخلال در نظام اقتصادی کشور با وصف سردستگی.
مشارکت در کلاهبرداری شبکهای از بانکها به مبلغ مذکور در بند نخست.
مشارکت در جلب و استفاده از اسناد مجعول.
مشارکت در پولشویی به میزان مبالغ ارزی و ریالی مندرج در اتهامات اول و دوم.
مشارکت در پرداخت رشوه به علی دارابینیا مدیرعامل و رئیس هیات مدیره وقت بانک صادرات لرستان به مبلغ ۱۱ میلیارد ریال، محمدحسن کریمی رئیس وقت بانک پارسیان کیش به مبلغ ۹۸۰ میلیون ریال، رئیس وقت شعبه ۴۰۶۰ بانک صادرات گرگان به تعداد ۳۰ عدد سکه، خانم منصوره عنصری رئیس وقت شعبات بهار و سهراه طالقانی بانک ملت به میزان ۵ عدد سکه و ۳۰۰ میلیون ریال وجه نقد.
اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی با سوءاستفاده از روابط خصوصی.
قطع و خشکاندن ۲۰۶ اصله درخت.