پاسخ به سوال «سهم هر ایرانی از نفت و درآمد نفتی» چقدر است
روزنامه هفت صبح| یک روز بعد از آنکه جواد اوجی، وزير نفت، در حاشیه جلسه دولت برای چندمینبار اعلام کرد که «ما در مجموع ذخایر نفت و گاز در دنیا رتبه نخست را داریم»؛ محمدحسن قدیری ابیانه، یکی از چهرههای سیاسی اصولگرا در یک سخنرانی در کرمانشاه وظیفه خود دید که به نوشته خبرگزاری ایسنا به «چند شایعه ماندگار و عجیب اقتصادی در ایران» پاسخ دهد. یکی از آنها درباره سهم هر ایرانی از نفت و درآمد نفتی بود. با هم ببینیم که قدیری ابیانه کیست؟ چه ادعایی کرده و این ادعا چقدر درست است.
یک: قدیری ابیانه کیست؟ متولد سال ۱۳۳۲ در تهران است و بازنشسته وزارت خارجه از سال ۱۳۹۷. دکترای علوم استراتژیک دارد و معمار است. در سایت خود نوشته به سه زبان انگلیسی، ایتالیایی و اسپانیایی مسلط است و کار در مجموعه وزارت خارجه را از سال ۱۳۵۸ بهعنوان رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا آغاز کرده و پس از آن سفیر اسبق ایران در مکزیک، گواتمالا، بلیز و استرالیا بوده است. شهرت او بهخاطر مستندی است بهنام شهید «ادواردو آنیلی» به کارگردانی «سیاوش سرمدی» و تهیهکنندگی «حبیبالله کاسهساز».
ادواردو آنیلی، فرزند جیانی آنیلی سرمایهدار بزرگ ایتالیایی و مالک کارخانه فیات و باشگاه یوونتوس بود که قدیری ابیانه مدعی است دوستی وی با او مقدمه شیعه شدن ادواردو شد. جسد ادواردو در سال ۲۰۰۰، در تورین پیدا شد و برخی ازجمله قدیری ابیانه و سازندگان آن مستند، مدعی هستند که وی توسط اسرائیل ترور شده است. قدیری ابیانه شخصیت مرکزی آن مستند بود و زندگی آنیلی توسط وی روایت میشد.
دو: چه گفته است؟ قدیری ابیانه در مورد سهم مردم ایران از نفت گفته است: «سالهاست صحبتهایی در میان مردم رد و بدل میشود که از طریق فضای مجازی و رسانههای غربی مدام در جامعه پمپاژ میشود، اما یکبار رسانههای داخل کشور نیامدند حقایق را تبیین کنند و دنبال صحت و سقم این حرفها بروند.
از جمله این صحبتها این است که ما اینهمه نفت داریم چرا اوضاع کشور این است و اگر سهم هر ایرانی را از فروش نفت بدهند و اختلاس نشود کلی پول گیر مردم ایران میآید. سوال من این است مگر ما چقدر نفت میفروشیم و چقدر از این محل درآمد داریم؟ اگر فرض کنیم که تحریمی وجود ندارد و ما میتوانیم مانند شرایط غیرتحریم 2/3میلیون بشکه نفتمان را کامل بفروشیم و پول آن را هم کامل بگیریم
که تا حدودی در حال حاضر به این میزان فروش هم نزدیک شدهایم، سرجمع میشود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان و اگر این پول را بین مردم تقسیم کنیم، سهم هر ایرانی 1/1میلیون تومان میشود.آیا مردم راضی میشوند این پول را بگیرند و هیچچیز دیگر نخواهند، یعنی هم حقوق نگیرند و هم تمام مایحتاج و زیرساخت و راه و مدرسه و آب و گاز و بیمارستان و… را هم خودشان تامین کنند؟»
سه: اما آیا این حساب و کتاب درست است؟ آخرین آمارها که مربوط به نیمه ماه نوامبر است، نشان میدهد از ابتدای سال شمسی فعلی یعنی ۱۴۰۲ صادرات نفت ایران، کمتر از یک و نیم میلیون بشکه در روز نشده است. دقت کنید که اینجا از بشکه در روز صحبت میکنیم. قیمت نفت در بودجه سال گذشته ۷۰ دلار به ازای هر بشکه تعیین شده بود.
البته در حال حاضر قیمت برخی از انواع نفت ایران تا مرز ۸۰ دلار نیز معامله میشود ولی ما همان ۷۰ دلار را در نظر میگیریم.به این ترتیب درآمد نفتی کشور با احتساب یک و نیم میلیون بشکه فروش در هر روز، ۱۰۵ میلیون دلار است یعنی با فرض دلار ۵۰ هزار تومانی ۵ هزار و ۲۵۰ میلیارد تومان و در هر سال، معادل هزار و نهصد و شانزده هزار میلیارد تومان که با تقسیم آن به جمعیت ۸۵ میلیون نفري کشور به عدد ۲۲ میلیون و ۵۴۴ هزار تومان میرسیم. بنابراین طبق خبر ایسنا اطلاعات ارائه شده از سوی آقای قدیری ابیانه نادرست است.
چهار: تازه دقت کنید که ما آمار فروش نفت را یک و نیم میلیون بشکه در نظر گرفتیم که در منابع بینالمللی ذکر شده و نه 2/3میلیون بشکه در روز که آقای ابیانه گفته بود. با درنظر گرفتن 2/3میلیون بشکه آقای ابیانه، درآمد نفتی ما روزانه ۱۶۱ میلیون دلار معادل هشت هزار میلیارد تومان در روز و ۲ هزار و ۹۳۸ هزار میلیارد تومان در سال است که تقسیم آن به جمعیت ۸۵ میلیونی، سهم سرانه هر فرد را به ۳۴ میلیون و نیم میرساند.
پنج: البته آقای قدیری در سایت شخصی خود، با وجود اینکه خبر را از ایسنا نقل کرده ولی تغییری در این بخش ایجاد کرده و نوشته: «اگر فرض کنیم که تحریمی وجود ندارد و ما بتوانیم مانند شرایط غیرتحریم 3/2میلیون بشکه نفتمان را کامل بفروشیم، میشود ۸۲صدم بشکه در هر ماه به ازای هر ایرانی که باید هزینههای تولید را هم از آن کم کرد.» بنابراین احتمالا خود او هم به این نتیجه رسیده که اشتباه کرده است. با این تغییراتی که ایجاد شده میتوان به این نتیجه رسید که سهم هر ایرانی در سال حدود ۱۰ بشکه است؛ یعنی ۷۰۰ دلار معادل همان ۳۵ میلیونی که گفتیم.
شش: اما این تنها اشتباه آقای ابیانه نیست. اشتباه دوم این است که او گفته: «آیا مردم راضی میشوند این پول را بگیرند و هیچ چیز دیگر نخواهند، یعنی هم حقوق نگیرند و هم تمام مایحتاج و زیرساخت و راه و مدرسه و آب و گاز و بیمارستان و… را هم خودشان تامین کنند؟»
در اینجا چه مغالطهای صورت گرفته است؟ آقای ابیانه مدعی شده که تنها درآمد دولت نفت است و ما بهعنوان مردم اگر این درآمد را بهطور مستقیم از دولت دریافت کنیم دیگر نباید هیچ توقعی از دولت داشته باشیم، در حالیکه اینطور نیست.
بهطور مثال دولت درآمدهای مالیاتی هم دارد. در بودجه ۱۴۰۱، درآمد مالیاتی ۵۲۶ هزار میلیارد تومان، در بودجه ۱۴۰۲، ۸۳۸ هزار میلیارد تومان و در بودجه ۱۴۰۳، ۱۱۲۲ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. به این ترتیب در این سه سال میانگین درآمد دولت ۸۲۹ هزار میلیارد تومان از مالیات بوده است که سهم هر ایرانی در آن حدود ۱۰ میلیون تومان است.
دولت همچنین طبق بودجه ۱۴۰۳، ۱۴۰ هزار میلیارد تومان از طریق مالیات گمرکی، ۶۰ هزار میلیارد تومان از طریق سود سهام شرکتهای دولتی، ۲۰ هزار میلیارد تومان از طریق مالکیت در بخش ارتباطات، ۵۵ هزار میلیارد تومان از طریق بهره مالکانه و حقوق دولتی معادن، ۴۶ هزار میلیارد تومان از طریق درآمد حاصل از فروش کالا و خدمات و ۵۲ هزار میلیارد تومانی از طریق سایر درآمدها به دست خواهد آورد که به معنای ۳۷۳ هزار میلیارد تومان درآمد دیگر است و این به معنای سهم ۵ میلیونی هر ایرانی در هر سال است. به این ترتیب با محاسبه نفت (با حساب و کتاب آقای قدیری ابیانه)، مالیات و سایر درآمدها سهم هر ایرانی در درآمدهای دولت در بودجه سال بعد حداقل ۵۰ میلیون تومان است.
هفت: حالا که تا اینجا آمدیم یک محاسبه سرانگشتی هم در مورد هزینهها بکنیم. اخیرا ترمینال جدید فرودگاه کیش با تبلیغات وسیع افتتاح شده است. دولت گفته برای این ترمینال ۲ هزار میلیارد تومان خرج کرده است. ۱۱ سال هم طول کشیده که این فرودگاه افتتاح شود. اگر با حساب و کتاب آقای ابیانه بخواهیم جلو برویم، باید گفت این خرج، فقط سهم درآمد ۴۰ هزار نفر از مردم کیش (هرکدام ۵۰ میلیون) و فقط در یک سال است و این در حالی است که گفته میشود جزیره حالا ۱۴۰ هزار نفر جمعیت دارد و سالانه بیش از دو میلیون نفر نیز مسافر به آنجا تردد میکند.
خلاصه اینکه شاید بهتر باشد کمی در محاسبات و البته در اصل سخنها دقت کنیم. شاید بتوان سختیها را تحمل کرد و آن را به تحریمها و سوءمدیریتها نسبت داد و از آن بهنوعی گذر کرد ولی اینگونه حرفها کمی بیش از حد بیانصافی در حق مردمی است که سالها ثروت خود را به امانت در دست دولتها و مدیران گذاشتند و نتایج متناسبی در سفره و معیشت خود مشاهده نکردند.