وقتی کودکشو از رویه اصلی خود خارج میشود!
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | نوروز ۹۵ شبکه نسیم برنامهای برای مخاطب کودک (زیر پنج سال) راهاندازی کرد که خیلی زود توانست جای خود را میان خانوادهها باز کند. کودک شو قصد داشت خلأ یک برنامه که همزمان کودک و خانواده را با خود همراه کند را پر کند. این برنامه در ابتدای راه موفق بود و در ادامه هم چندان از کیفیت آن کاسته نشد. حالا هم کودک شو به عنوان یک برنامه، سرگرمکننده است و میتواند طیفی از مخاطبان را راضی نگه دارد. بااینحال برنامه از مسیر اصلی خارج شده و سهم کمی را به کودکان اختصاص میدهد.
*** مورد اول| رسالت کودک شو
در تلویزیون برنامههای متعددی ساخته میشوند که هرکدام طیفی از کودکان را دربر میگیرند. هدفگذاری کودک شو، بچههای زیر پنج سال است. این برنامه در قالب بازی و سرگرمی، توان بچهها را به چالش میکشد و اسباب سرگرمی مخاطبان همسنوسال آنها در خانه را فراهم میکند.
کودک شو حواسش بوده که گرفتار «بحران استعدادیابی» نشود و امتیازش به همین ویژگی است. بچهها در یک شرایط آرام وارد بازی و مسابقه میشدند که رفتارهایشان جذاب بود و از منظر تربیتی و روانشناسی دارای نکته. در فصلهای پیشین، تعدد بازیها در کودکشو برای بچهها بیشتر بود. به مرور از تعداد آن کاسته شد و فرصت در اختیار والدین آنها قرار گرفت. حالا سهم بچهها در برنامه در کمترین حد خود است.
*** مورد دوم| سهم کم کودکان
برای اینکه عینیتر صحبت کنیم، سراغ یکی از قسمتهای اخیر کودک شو میرویم. ۱۰ دقیقه ابتدایی برنامه به گفتوگوی حمید گودرزی با والدین میگذرد. بعد از آن فرزند آنها به استودیو میآید و شعری میخواند. در ادامه نوبت به اتاق بازی میرسد. جمع این دو اتفاق به طور میانگین ۵ دقیقه است. این بخش که تمام شد، نوبت شرکتکننده دیگر میرسد و این چرخه ادامه مییابد. در یک کلام، سهم شرکت بچهها در بازی کم است.
این یعنی فرصت کافی به بچهها برای قرار گرفتن در چالش برنامه که همان مسابقه است، نمیرسد. پیشتر و در چند برهه نیز، کودک شو مخاطب اصلی خود را رها کرد و برنامه را در اختیار چهرههای شناختهشده قرار داد. هرچند حضور بازیگران و ورزشکاران، کودک شو را برای مخاطب بزرگسال واجد جذابیت میکند، اما به رسالت اصلی آن خدشه وارد میشود.
*** مورد سوم| تفریح بزرگسالان
حتما ترکیب بازی کودکان و بزرگسالان در قالب یک برنامه جذابیت دارد، اما وقتی یک برنامه برای طیف سنی کودکان ساخته شده است، باید آنها در اولویت باشند. در شکل کنونی اما زمان اصلی در اختیار بزرگسالان قرار میگیرد. مجری از والدین درباره نحوه آشناییشان میپرسد، آنها را وارد چالش میکند، از آنها میخواهد در مسابقه شرکت کنند و … عدد این بخشها را که جمع بزنیم، بیشتر از زمانی میشود که در اختیار بچههاست. حتی شکلوشمایل طراحی بازی بزرگسالان، دارای تنوع بیشتری است؛ مثل توپخانه، سرسره و…
*** مورد چهارم| نیاز به بازنگری
احتمالا منظور سازندگان کودک شو، از تاکید بر شیوه کنونی این است که والدین به اندازه بچهها مهم هستند. مثلا یک خانواده شاد باید شناخت کافی از همدیگر داشته باشند، باید مثل بچهها بازی کنند، زبان بچهها را بدانند و … این ایدهها ارزشمند است، اما نه تا جایی که روی مخاطب هدف؛ یعنی کودکان سایه بیفتد.
اگر قرار است این اهداف برآورده شوند، چرا کودکان و بزرگسالان با هم وارد بازی نمیشوند؟ در این شیوه، مخاطب کودک وقتی در بخش زیادی از برنامه، شاهد همسالان خود نیست، برنامه را پس میزند. چهبسا اگر کسی پیگیر کودک شو نباشد، در لحظات زیادی گمان کند این برنامه برای تفریح بزرگسالان ساخته شده؛ چیزی شبیه برنامه زوجی نو! کودک شو با هدفی مهم راهاندازی شد و در فصلهای ابتدایی زمان اصلی خود را به کودکان اختصاص میداد.
تمهیداتی برای همراه کردن مخاطب بزرگسال هم داشت، اما حالا و در خلأ برنامههای جذاب برای کودکان، کودک شو تغییر کاربری داده است. کسی نمیگوید بازیهای جذاب بزرگسالان از این برنامه گرفته شود، اما تیم کودک شو پیشتر نشان داده توان ساخت برنامهای جامع را دارد.