وقتی همه، شبکه خبر شدند
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | واکاوی عملکرد شبکههای یک تا پنج در عزای عمومی سردار قاسم سلیمانی و حمله موشکی ایران به پایگاههای آمریکایی در عراق. آیا شبکه خبر در سایه قرار گرفت؟ عملکرد تلویزیون در عزای عمومی سردار قاسم سلیمانی و حمله موشکی ایران به پایگاههای آمریکایی در خاک عراق که بامداد چهارشنبه اتفاق افتاد با سایر مواقع متفاوت بود.
پیش از این، در شرایط ویژه مانند بروز حوادث طبیعی، جنگ، درگذشت شخصیتهای مهم یا هرگونه عملیات ویژه، معمولا همه نگاهها به سمت شبکه خبر بود. درواقع فقط شبکه خبر بود که پشت سر هم با تشکیل میزگرد یا تماس تلفنی با مسئولان و کارشناسان مرتبط مسئله را از ابعاد مختلف واکاوی میکرد و اطلاعات جدیدی در اختیار مخاطبان میگذاشت. در رخدادهای هفته گذشته، شبکههای یک، دو، سه، چهار و پنج عملکردی مشابه شبکه خبر داشتند؛ عملکردی که از چند جنبه قابل بررسی است.
*** عملکرد غیرانفعالی شبکهها
تا پیش از این هرگاه شاهد اتفاق مهمی در سطح کشور یا جهان بودیم، بلافاصله سراغ شبکه خبر میرفتیم. رسالت این شبکه اطلاعرسانی و بحث و تحلیل حادثه بود و طبیعتا از این رو به انتخاب اول همه تبدیل میشد. شبکههای دیگر (جز در بخشهای ویژه خبری) معمولا فعالیت دیگری در این زمینه انجام نمیدادند. درست است که در عزای عمومی برنامههای شاد را تعطیل میکردند و مراسم را پوشش میدادند اما معمولا خبری از میزگرد و تحلیل و واکاوی مسائل مهم در آنها نبود.
نهایتا در حین پوشش مراسم، یک مجری هم مقابل دوربین قرار میگرفت و درباره ابعاد مسئله گپ میزد اما این فعالیت هم چندان گسترده نبود. در عزای عمومی سردار سلیمانی شبکههای یک تا پنج عملکردی متفاوت داشتند. اینبار کاملا غیرمنفعل رفتار کردند و با تعطیلی برنامههای روتین و پخش ویژهبرنامههای مداوم این اتفاق مهم را پوشش دادند.
در روز چهارشنبه درست از چند ساعت بعد از حمله موشکی ایران به پایگاههای آمریکایی در خاک عراق، فعالیت این شبکهها هم شروع شد و برنامههای اختصاصی آنها تا شب ادامه داشت. عدم انفعال شبکههای مختلف در مواجهه با این اتفاق مهم، در وهله اول، اتفاق مثبت و قابل تقدیری است. با این حال اما مثل هر اقدام مثبت دیگری، نکاتی منفی هم در دل خود دارد.
*** این عملکرد مورد نیاز بود؟
همانطور که ذکر شد عملکرد شبکههای یک تا پنج، در اتفاقهای هفته گذشته، مثبت و قابل تقدیر است اما در کنار تمام تعریفها و تمجیدها یک سوال مهم مطرح میشود: آیا واقعا نیاز بود که همه شبکهها مشابه شبکه خبر عمل کنند و صبح تا شب برنامههایشان را به بررسی و واکاوی این مسائل اختصاص دهند؟
بههرحال شبکه خبر مسئول اصلی برگزاری میزگردها و گفتوگوهای مهم و بحثهای کارشناسی شده است اما هدف اصلی شبکههای یک تا پنج چنین چیزی نیست. این شبکهها مخاطبان خاص خودشان را دارند و این مخاطبان هم منتظرند تا برنامههای مورد علاقه خودشان را دنبال کنند، نه اینکه با تعطیلی کل برنامهها، تبدیل به یک جور شبکه خبر شوند.
*** چشم و هم چشمی بین شبکهها
البته مسئله مهم فراتر از تعطیلی برنامههای روتین و دلسردی مخاطبان است. آنچه بیشتر از همه اهمیت دارد خامدستی و عدم برنامهریزی مناسب در پخش این برنامههاست. در اکثر شبکهها، یک مجری داخل استودیو قرار میگرفت و بعد از چند دقیقه صحبتهای حماسی، با یک کارشناس ارتباط تلفنی میگرفت و بعد از پخش یک نماهنگ، مجددا نوبت به صحبتهای حماسی میرسید و … نه اطلاعات جدیدی در اختیار مخاطبان قرار میگرفت و نه روش متفاوتی برای پرداختن به این مسئله اتخاذ میشد.
وضعیت بیشتر به یک جور چشم و هم چشمی بین شبکهها شباهت داشت. انگار این باور وجود داشت که هرکدام تعداد ساعات بیشتری برنامه در این زمینه روی آنتن داشته باشند، قدرت بیشتری دارند و نهایتا بیشتر از سایرین مورد تمجید قرار میگیرند. جز در یکی دو شبکه خاص، برای سایر شبکهها صرفا کمیت اهمیت داشت نه کیفیت.
*** ضعف شبکه خبر به چشم آمد
در کنار همه این موارد یک مسئله مهم هم به چشم میخورد و آن هم عملکرد شبکه خبر بود. تا پیش از این گمان میکردیم شبکه خبر با برگزاری میزگردها و تماسهای تلفنی با کارشناسان و بررسی ابعاد مختلف یک اتفاق خاص، مشغول انجام عملی بسیار مهم و اثرگذار است. کاری که شاید هیچ کدام از شبکههای تلویزیونی دیگر قادر به انجام آن نباشند.
روز چهارشنبه از چند ساعت بعد از اعلام خبر حمله موشکی، شبکههای مختلف نشان دادند که دعوت از مهمان متخصص و برقراری ارتباط با کارشناسان و برگزاری میزگردهای مرتبط چندان هم کار سختی نیست و شبکه خبر عملا کار خیلی سخت و مهمی انجام نمیدهد. درواقع عملکرد شبکههای مختلف تلویزیون تا حدودی این مسئله را ثابت کرد که شبکه خبر به عنوان یک شبکه تخصصی برای اینکه بتواند در رقابت با سایر شبکهها قدرتمند به حیات خود ادامه دهد نیاز به فعالیتهای مهمتری دارد و باید یک مقدار بیشتر از حالا تلاش کند.