همسر سابقم می‌خواست ازدواج کند کشتمش
روزنامه هفت صبح | ناصر ۵۱ ساله به‌رغم اینکه مهتاب ۴۴ ساله، همسر سابقش از او جدا شده بود اما بعد از طلاق هم دست از سر مهتاب برنمی‌داشت تا اینکه متوجه شد مهتاب می‌خواهد مجددا ازدواج کند و همین ماجرا باعث شد تا ناصر دست به قتل او بزند. اوایل زمستان سال ۹۴ مرد ۵۱ ساله‌ای به نام ناصر با پلیس تماس گرفت و از قتل همسر ۴۴ ساله‌اش به نام مهتاب خبر داد .
ماموران بلافاصله به خانه این مرد در جنوب تهران رفتند و با پیکر همسر سابق وی روبه‌رو شدند که شواهد نشان می‌داد با پیچیده شدن شال به دور گردنش خفه شده است. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ناصر تحت بازجویی قرار گرفت. او به قتل همسر سابقش اعتراف کرد و گفت: وقتی فهمیدم مهتاب همسر سابقم قصد دارد با مرد دیگری ازدواج کند او را کشتم. او در اولین جلسه دادگاه که در روز ۱۳ بهمن ماه سال جاری در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران تشکیل شد پای میز محاکمه ایستاد.
*** جلسه اول دادگاه
در ابتدای جلسه اول، پدر و مادر مهتاب برای ناصر حکم قصاص خواستند اما از طرف فرزند صغیر دخترشان درخواست دیه را مطرح کردند.سپس ناصردر جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزئیات زندگی‌اش گفت: من و زنم از ابتدای زندگی با هم مشکل داشتیم. ما صاحب یک دختر و پسر بودیم و بارها با هم دعوا کرده بودیم. آخرین بار وقتی مهتاب سر موضوع پیش پا افتاده‌ای دخترم را دعوا کرد، عصبانی شدم و مهتاب را کتک زدم و او هم به کلانتری رفت و از من شکایت کرد.
من وقتی به کلانتری رفتم و متوجه شدم همسرم از من شکایت کرده است کنترل اعصابم را از دست دادم و در کلانتری مهتاب و مامور پلیس را کتک زدم. با این اقدام که می‌دانم اشتباه بود از من شکایت شد تا این که به زندان محکوم شدم. من در زندان بودم که مهتاب به ملاقاتم آمد و گفت اگر می‌خواهم رضایت بدهد و از زندان آزاد شوم باید حق طلاق را به او بدهم. او قول داد از من جدا نشود و فقط برای این که من دیگر او را کتک نزنم می‌خواهد حق طلاق را داشته باشد به همین دلیل حق طلاق را به او دادم و از زندان آزاد شدم.
این مرد همسرکش گفت: اما شش ماه از این ماجرا گذشته بود که مهتاب از من طلاق گرفت. او که به خانه پدرش رفته بود و آن جا زندگی می‌کرد به من قول داده بود با کسی رابطه نداشته باشد و به من خیانت نکند. این متهم گفت: مهتاب گاهی اوقات برای دیدن فرزندانمان به خانه ما رفت و آمد داشت. آخرین بار او برای دیدن فرزندانمان به خانه‌مان آمده بود که گفت این آخرین ملاقات ماست و قصد ازدواج دارد. مهتاب همان موقع در حال صحبت کردن با مردی بود که می‌خواست به زودی با او ازدواج کند.
من که از شنیدن حرف‌های او عصبانی شده بودم دست‌هایم را دور گردنش پیچیدم و او بیهوش روی زمین افتاد. همان زمان پسر کوچکم که متوجه ماجرا شده بود به داخل اتاق آمد. او را آرام کردم و گفتم حال مادرش بد شده. برای پسرم کارتون گذاشتم تا تلویزیون تماشا کند. سپس بالای سر مهتاب رفتم و او را با شال خفه کردم و بعد با کلانتری تماس گرفتم.
این متهم درباره انگیزه جنایت به قضات گفت: همسرم با این شرط از من جدا شده بود که به من خیانت نکند اما او مدتی بود با مرد غریبه‌ای ارتباط داشت. چند ماه قبل از این که همسرم را بکشم در خانه در حال تماشای برنامه ۹۰ بودم. من موبایل مهتاب را برداشتم تا با گوشی او در مسابقه پیامکی شرکت کنم که متوجه پیامک یک مرد غریبه شدم. من از طرف همسرم جواب مرد غریبه را دادم.
او برای صبح روز بعد با من قرار گذاشت. من که به خیانت مهتاب پی برده بودم نیمه شب او را بیدار کردم و درباره مرد غریبه از او سوال پرسیدم. همسرم منکر رابطه پنهانی‌اش با مرد غریبه بود اما بالاخره اعتراف کرد و گفت برای اولین بار است که برای مرد غریبه پیامک ارسال کرده است.
من پرینت تماس‌های تلفنی او را گرفتم و متوجه شدم که بارها با آن مرد تماس تلفنی داشته است. در جلسه اول دادگاه متهم به جدایی مصلحتی همسرش نیز اشاره کرد. مهتاب می‌گفت طلاق مصلحتی می‌گیریم تا پسرمان به خدمت سربازی نرود و معاف شود. او قول داده بود از نظر عاطفی به من وفادار بماند و خیانت نکند اما زیر قولش زد و به همین دلیل او را کشتم.
*** جلسه دوم دادگاه
در جلسه اول دادگاه قضات وارد شور شدند تا رای را صادر کنند. در جلسه دوم دادگاه که روز چهارشنبه ۲۴ بهمن سال جاری تشکیل شد پدر و مادر مقتول از طرف خودشان درخواست قصاص و از طرف فرزند صغیر دخترشان درخواست دیه را مطرح کردند.سرانجام قضات دادگاه این مرد را به قصاص محکوم کردند.
