نقشهای تکراری و البته «بیمزه» کیایی!
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | در سریال «همگناه»پنجمین باری است که محسن کیایی یک شخصیت با ویژگیهایی مشترک را بازی میکند. چرا او بر تکرار شمایلی ناموفق اصرار دارد؟ فراموش نمیکنیم محسن کیایی چه بازیگر خوبی است و چه نقشهای موفقی در کارنامهاش دارد.
پیشتر درباره نقشهای شاخص او نوشتیم و عنوان «مکمل طلایی» برایش بهکار بردیم. حالا اما در مسیری قدم بر میدارد که نتیجهاش تکرار یک شمایل مشخص است. نمونه تازه آن«همگناه» که از سه هفته پیش پخش آن در شبکه نمایش خانگی شروع شده است. در گزارش امروز نقشهای تکراری و البته «بی مزه» کیایی را مرور کردهایم.
*** بارکد| طلوع یک شخصیت جذاب
در «ضد گلوله» و «خط ویژه» توانایی محسن کیایی توانایی خود را به رخ کشیده بود. رگههایی از شخصیت جذاب و دوست داشتنی در بازیاش دیده میشد اما این بارکد بود که باعث شهرتش شد. زوج او و بهرام رادان یکی از عوامل اصلی موفقیت فیلم بود که بده بستانهایشان از مخاطب خنده میگرفت. در این فیلم کیایی نقش پسری ساده را بازی میکرد که عاشق یک دختر میشود. در عین حال دست و پا چلفتی است و همین زمینه شکلگیری لحظات خندهدار میشد.
*** ساخت ایران ۲|مثلادون ژوان
اصولا کاراکترهای راحت و در عین حال مودب، شیرینی داستان و البته جمعهای دوستانه هستند ولی نگه داشتن اندازه کار سختی است. این که شخصیت در خوشمزگی گرفتار افراط نشود و به قول معروف روی مخ نرود فقط از عهده معدودی برمیآید. نمونه این شخصیت را در بازی هومن سیدی سریال عاشقانه دیده بودیم که مورد توجه هم قرار گرفت. محسن کیایی در سریال خانگی «ساخت ایران ۲» قدم در این مسیر گذاشت.
رفتار او قرار بود یک دون ژوان را یادآور شود اما بعد از چند قسمت نقش رنگ تکرار گرفت. مشخصه اصلی رفتار کیایی در این سریال،علاقه مفرط به بانوان بود که حتی در کشور چین هم این عادت از سرش نیفتاد! این بازیگر را مدام در چند موقعیت ثابت میدیدیم: دوستانش به او تشر میزنند، به خاطر حماقت در موقعیتی گیر افتاده، بهخاطر بلاهت حرف نامربوط میزند، علاقهمند به جنس مخالف است و … او برای نمایش این موقعیتها گرفتار اغراق شده بود.
*** مطرب| تکرار روی پرده
شخصیت مورد علاقه محسن کیایی در سینما هم تکرار شد. از قضا این بار برادرش مصطفی پشت دوربین بود و بهجای یک سریال مطول با فیلم مواجه بودیم. مصطفی در «بارکد» از محسن بازی موفقی گرفته بود اما در چهارراه استانبول این اتفاق رخ نداد. دلیل اصلی به کاراکتر او برمیگردد که این بار هم مردی است لاقید که علاقهمند به جنس مخالف است. زمان گذشت و نوبت به «مطرب» رسید.
این فیلم بعد از رکوردشکنی در اکران ،حالا نسخه خانگیاش در دسترس است. کیایی در این فیلمها غالب مشخصات شخصیتهای پیشین را با خود به همراه آورده است. پسری است خوش خیال که این بار به خارج از کشور رفته. خالی بند است و نامزدش را خواننده مطرح ترک معرفی کرده. جنس شوخیها و حرکاتش را هم از شخصیت همیشگی عاریت گرفته؛چه در لحن بیان و چه در رفتارها. اینجا هم دست و پا چلفتی دیگر ویژگی اوست.
*** همگناه |تکرار و تکرار و تکرار
آرمان دربندی نام شخصیتی است که محسن کیایی در سریال تازهاش یعنی همگناه بازی کرده. این سریال را میتوان تکراریترین نقش کیایی دانست که هر کدام از ویژگیهای شخصیت، یادآور یکی از کاراکترهای اوست. آرمان قرار بوده دون ژوان باشد؛ پس جوانی است بیقید و کمی بذلهگو. هم او و هم کارگردان در نمایش این وجه از شخصیت دچار اغراق شدهاند.
از همان قسمت اول پی میبریم آرمان هر بار با یک خانم دوست میشود. خانوادهاش از این همه لاقیدی عاصی اند اما او مزه میریزد که «این دختر از همکلاسیهای دوران دانشجویی است و نمیدانم چرا هنوز پی جزوهاش را میگیرد؟!» از نظر رفتاری هم کاری که کیایی میکند تکراری است. چه از نظر نوع راه رفتن،نگاه کردن،حرکت دست و ….
وقتی شخصیت بر یک مدار طراحی شده طبیعی است که حرکتهای ظاهری هم تکراری باشد. کاش کیایی بهجای علاقه به شخصیتهای ثابت سراغ نقشهای متفاوت برود. او تواناییاش را برای خلق شخصیتهای جذاب در کارهایی مثل پردهنشین ، آستیگمات ماجرای نیمروز:ردخون و … اثبات کرده. پس چه اصراری است که یک شمایل نخنمای بیمزه را مدام بازی کند؟!