کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۴۷۹۸۲
تاریخ خبر:

نثر خوب مثل هوا ‌است

نثر خوب مثل هوا ‌است

روزنامه هفت صبح| یک: ‌ آدم‌هایی که کارشان را درست انجام می‌دهند مشخص هستند. مثلا این آقای ربیعی که سه‌چهار فصل است دارد نتایج خوب می‌گیرد و مشخص است که کارش را بلد است. امسال هم با ذوب‌آهن مشخص شده که از یک اسلوب خاص برای آماده‌سازی تیم خود استفاده می‌کند.

دو: ما به روشنفکران دهه پنجاه ایران ارادت داریم اما…صبر کنید. خاطرات بهمن فرسی را انتشارات بیدگل منتشر کرده است. با نام «من ات به دنبال» همین نفس انتشار این خاطرات و یادداشت‌ها که در بسیاری از آنها شاهد ناسازگاری فرسی با حاکمیت پس از انقلاب هستیم نشانه خوبی از اوضاع نشر است.

امیدوارم الان نوشتن این توصیفات عاشقان سالم‌سازی فضای نشر (تو بخوان سالم‌سازی هرچیز و هرکسی) را به صرافت ممیزی این کتاب نیاندازد. به هرحال فرسی به عنوان یک نویسنده مشهور و یک نمایشنامه‌نویس درجه یک از سال 1356 در لندن اقامت دارد و در حال حاضر هم 89سال سن دارند. کتاب هم پر است از خاطرات فرسی با چهره‌های هنری و ادبی و فضای روشنفکری ایران دهه چهل و پنجاه و مهاجرین دهه شصت و هفتاد.

اما نکته‌ای که خدمتتان می‌خواهم عرض کنم نثر آقای فرسی است که من در نوشته‌های بسیاری از چهره‌های روشنفکر دهه چهل و پنجاه ایران مشاهده کرده‌ام. یک نثر عصبی و مهاجم که با استفاده از ادبیات و کلمات کف بازار و مخلوط کردنشان با اصطلاحات فرنگی و کمی هم کاریکلماتورسازی می‌خواهند هم طناز باشند هم طعنه زن و هم صمیمی و هم پرخاشگر.

نمی‌دانم منشا این نثر چیست؟ ‌ریشه در روزنامه‌نگاری آزاد و رهای دهه بیست دارد؟ به خاطر تاثیر صادق هدایت و توپ مروارید مشهورش است؟ ‌یا سایه نثر جلال آل‌احمد را در این متون باید جست که همه می‌خواستند از او تقلید کنند. نمی‌دانم اما این جرات را به خودم می‌دهم و می‌گویم که نثر عصبی‌کننده‌ای است. نابهنجار است.

این‌که تئاتر را تیارت بنویسی از قصد و یا با سریال و سه ریال و این‌طور چیزها شوخی کنی، حال خواننده را مشوش می‌سازد. آن هم نه یکبار دوبار، بارها و بارها. نثر خوب مثل هوا می‌ماند. مثل آب. هنوز خواندن چندین باره توصیف آل‌احمد از مرگ نیما همان مقاله پیرمرد چشم ما بود می‌تواند احساس رضایت را در تو به وجود بیاورد یا نثر پاکیزه بهنام دیانی و یا ایرج پزشکزاد و نثر فاخر و زیبای زویا پیرزاد. یا از قدما آنچه باستانی پاریزی می‌نوشت و یا برخی متون ابراهیم گلستان. امیدوارم علمای ادبیات این تعریض من را ببخشند. درددل بود.

سه: یک سوزن هم به دوستان اصولگرای جوان بزنیم که از این ترکیب‌سازی‌های مفهومی دست بردارند. کلماتی ابداعی مثل غربگدا ، عنتلکتوئل، وسط باز، استمرارطلبان و از این‌جور چیزها. این کلمات و این‌جور واژه‌سازی‌ها روح را کدر می‌کند.

کدخبر: ۵۴۷۹۸۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر