مهاجمان به خلوت یک استاد قدیمی
روزنامه هفت صبح | یک: من اصلا شرایط فرامرز صدیقی را نمیدانم. از روی عکس چیزی مشخص نیست. پیرمرد محترمی است که یک کلاه بافتنی روی سر کشیده است. نشانهای از حال بد و یا فقر احتمالی در عکس وجود ندارد. نشانهای از ثروت هم در عکس نیست البته.
حالا آقای پرستویی که همیشه در چنین ماجراهایی فعال و بیشفعال هستند چه چیزی از زندگی استاد صدیقی میدانند من نمیدانم و هیاهویی که بر سر ماجرا بلند شده است و خیرین و نیکوکاران و هشداردهندگان همه به خط شدهاند. آن هم درباره مردی که به انزواطلبی و گوشهگیری مشهور است. در یکی از بهترین فیلمهای پس از انقلاب ایران او نقش اول را ایفا کرده است.
در دندان مار ساخته مسعود کیمیایی. عمده شهرت و فعالیت سینمایی صدیقی سالهای پس از انقلاب است و در قبل از انقلاب تنها در سه فیلم ظاهر شده که یکی ازآنها فیلم برهنه تا ظهر با سرعت بوده و صحنههایی که او و مرحوم فرشته جنابی با هم داشتهاند که حتی برای سینمای آن روزهای ایران هم اوردوز محسوب میشود.
اما یادمان باشد که مرحوم ایرج قادری و مرحوم ناصرملک مطیعی هم کم و بیش در چنین سینمایی حضور داشتند. صدیقی در سالهای پس از انقلاب در بیش از ۲۰ فیلم و ۱۵ سریال تلویزیونی ظاهر شد و از سال ۱۳۸۹ و بعد از فیلم خاک و آتش و در سن ۶۱ سالگی از سینما کنار رفت. به چه دلایلی نمیدانیم. اما همیشه یادم است که صدیقی بازیگر قدرتمند با صدایی کم نظیر بوده است.
حالا در بلوایی که استاد پرستویی ایجاد کردهاند، جناب عبدالرضا داوری هم وارد میدان شدهاند و نوشتهاند : «نقشهای +۱۸ که فرامرز صدیقی در سینمای عصر پهلوی بازی کرد را هرگز بهروز وثوقی، فردین و ایرج قادری بازی نکردند با اینحال برخلاف بهروز و فردین و ایرج، او در عصر ج.ا ۳۵ فیلم و سریال را کار کرد و برنده جایزه جشنواره فجر هم شد. ج.ا به هرکه بدهکار باشد، به فرامرز صدیقی بدهکار نیست.»
میبینید! صدیقی در حال زندگی شخصی خود و به سلیقه خودش بوده و چاپ یک عکس بلوایی راه میاندازد و ختم به چنین توئیت آزارندهای میشود. چه بگوییم؟
دو: اهدای توپ طلا به مسی آزارندهترین اتفاق فوتبال در یک دهه گذشته بوده. نوعی بیعدالتی و بیدقتی ظالمانه در این تصمیم دیده میشود که ذهن را میآزارد. زمانی فکر میکردم دریغ کردن توپ طلای سال ۲۰۱۰ از وسلی اسنایدر و ژاوی و حتی اینییستا و اهدای آن به مسی بزرگترین اشتباه توپ طلا بوده باشد و خب سالی بود که مربیان تیمهای ملی هم در چرخه رای گیری وارد شده بودند و فقط ژورنالیستها این برنده را انتخاب نمیکردند.
پس ژاوی و اینییستا که با تیم ملی اسپانیا قهرمان جهان شدند و اسنایدر که با اینتر میلان قهرمان باشگاههای اروپا شده بود و فینالیست جام جهانی از دستیابی به توپ طلا جا ماندند و مسی با تکیه برآمار خوبش در بارسلونا توپ طلا را برد. اما حالا آن انتخاب در مقابل گزینش امسال مسی که نصف فصل را ضعیف و ناآماده بود و ترجیح او به لواندوفسکی و حتی بنزما و صلاح و امباپه، اشتباه چندان بزرگی به نظر نمیرسد. چگونه ژورنالیستهای ورزشی چنین انتخاب اشتباهی را رقم زدند؟ عامه پسندی به این حوزه هم سرایت کرده است؟