محبوب یا هنرمندانه؟ مسئله این است
روزنامه هفت صبح، صوفیا نصرالهی| آلبوم «نه فرشتهام نه شیطان» همایون شجریان و آهنگ هیت این آلبوم یعنی «چرا رفتی؟» آن زمان بحثی را سر زبانها انداخت که آیا این قطعه که دیگر پای ثابت مراسم خاکسپاری هنرمندان شده بود، به لحاظ موسیقایی هم ارزش دارد یا نه. این سوال از آنجا پیش آمد که این قطعه مورد توجه عامه مردم قرار گرفت. همایون شجریان تبدیل شد به نمونهای جدید در موسیقی سنتی که قطعاتش مورد توجه عامه مردم قرار میگرفت در حالیکه پیش از این موسیقی سنتی بیشتر برای شنوندگان خاص بود.
همایون شجریان و قطعاتش تبدیل به نمونه وطنی شد، برای چیزی که زمانی میخواستم درباره «هتل کالیفرنیا» گروه ایگلز بنویسم. بعدتر این ماجرا مصادیق دیگری هم پیدا کرد. قطعه «ایران فدای اشک و خنده تو» سالار عقیلی که موسم انتخابات پخش میشود یا «ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود» محمد نوری که باز هم برای موقعیتهای مختلف شاهد پخشش از رادیو و سیما هستیم، مصداقهای دیگری برای موسیقیهای عامهپسندی هستند که نمیشود ارزشهایشان را انکار کرد. اما به دلیل آشنایی بیشتر با موسیقی راک برای طرح مبحث همان بهتر است به «هتل کالیفرنیا» ایگلز بپردازم که جزو قطعات محبوب دهه هفتادی است.
امکان ندارد وارد یکی از کافههای تهران بشوید و «هتل کالیفرنیا» جزو قطعات فولدر انتخابیشان نباشد. جوری شده که بیشتر مردم برای اولینبار قطعه محبوب و هیت گروه ایگلز را در کافه موقع خوردن قهوه و شیک شنیدهاند. آنقدر فراگیر و شنیده شده که متاسفانه اهمیت و اصالتش را از دست داده است. اغلب جوانان و نوجوانان گیتار به دست همان اول کار به عشق زدن فرامرز اصلانیها از بین خوانندگان ایرانی و «هتل کالیفرنیا» از میان قطعات خارجی سراغ نواختن ساز میروند.
متاسفانه این همهگیر شدن «هتل کالیفرنیا» در طول زمان باعث شد اهمیت واقعی قطعه فراموش شود. ناگهان «هتل کالیفرنیا» از یکی از مهمترین قطعات راک تاریخ موسیقی تبدیل به آهنگ پاپ عوامالناس شد و مخاطبان جدیتر موسیقی آن را کنار گذاشتند و در حد و اندازه قطعههای پاپیولار کافهها پاییناش آوردند. اینکه در بقیه جهان هم در مورد آهنگهای محبوب چنین اتفاقی میافتد یا نه، نمیدانم ولی چیزی که از آن مطمئن هستم این است که ارزش «هتل کالیفرنیا» بهمراتب بیشتر از چیزی است که الان در ایران دارد.
این یک قطعه ساده مردمپسند نیست. یکی از شاهکارهای موسیقی است که هر چند بار که میشنوید تازگیاش را از دست نمیدهد. این تازگی را هم مدیون ترکیب درخشان اعضای گروه است. صدای گرفته و منحصر بهفرد دان هنلی، گیتار جو والش که تازه سر این آلبوم به گروه پیوسته بود، موسیقی دان فلدر، که جرقه اولیه آهنگ با او بود، و درنهایت ترانه وهمآلود گلن فری.
اینکه «هتل کالیفرنیا» را همه آدمها میتوانند بشنوند و از آن لذت ببرند دلیل بر سادگیاش نیست. اتفاقا روی سهل و ممتنع بودن این قطعه تاکید میکند وگرنه چطور ممکن است سولوی گیتار درخشان ابتدای قطعه را نادیده گرفت؟ سولویی که توسط بهترین گیتاریستهای جهان در معتبرترین مجلات همیشه جزو ده سولوی برتر گیتار قرار گرفته است. یا مگر ممکن است ترانه درجه یکش را خیلی ساده به یک شعر اسیدی عجیب و غریب تعبیر کرد، در حالیکه فضاسازی در این ترانه اتفاق میافتد که در کمتر آهنگی شاهدش هستیم.
«هتل کالیفرنیا» مجموعه همین لذتها و پیچیدگیهاست. میشود خیلی ساده از آن بهعنوان قطعهای در وصف کالیفرنیای دهه ۷۰ با همه نورها و هیپیها لذت برد یا اشارات تند سیاسی و آنارشیگونه از این هتل برداشت کرد که میتوانی واردش بشوی اما راه فراری از آن نداری یا درنهایت تعبیرات دان هنلی، آهنگساز این قطعه را بهعنوان بهترین توضیح بپذیری وقتی میگوید: «هتل کالیفرنیا سفری از دل بیگناهی و معصومیت به تجربه و دریافتهای جدید است. تفسیری از آن زندگی اسیدی که در لسآنجلس اتفاق میافتاد.
درباره افراط در آمریکا و آن سیاهی که در لایه زیرین رویای آمریکایی وجود داشت.» هر کدام از تعبیرهای ترانه مشترک گلن فری و دان هنلی که به سلیقهتان نزدیکتر باشد فرقی نمیکند. این ترانهای درباره جهان تاریک پیچیدهای است که اهل هنر و مخاطبان واقعیاش به آن راه پیدا میکنند.
«هتل کالیفرنیا» به مرتبه و درجهای رسیده که کمتر قطعه موسیقی در تاریخ راکاندرول به آن دست یافته. پیچیده و دوستداشتنی برای مخاطبان پیگیر راکاندرول. اهالی همان جهان تاریک هنرمندانه. و در عین حال لذتبخش و دلنشین برای دختر و پسر نوجوانی که هنوز تجربه عمیق زندگی ندارند و برای لذت بردن از شیرینی دوران نوجوانی به کافه رفتهاند تا شاید با یک قهوه تلخ قدم در مسیر جدید تجربیات زندگی بالغانه بگذارند.
نه همه قطعات موسیقی اما بسیاری از قطعات عامهپسندی که هنرمندانه ساخته شده باشند همین ویژگی سهل و ممتنع بودن را دارند. میتواند قطعهای از همایون شجریان باشد یا سالار عقیلی یا محمد نوری یا حتی قطعه پاپی که مثلا حمید حامی یا مانی رهنما خوانده. به شرط اینکه علاوه بر محبوبیت به لحاظ ملودی و تنظیم ساز و صدای خواننده مجموعهای قابل توجه و ارزنده باشد.