مجرمانی که قبل از قصاص در زندان مردند
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری| داستان به پرونده اکبر خرمدین بازمیگردد. مرد هشتاد و خردهای سالهای که سوژه یکی از جناییترین پروندههای ایران را یدک میکشید. او که دستش به خون پسرش، دخترش و دامادش (پسرخواهر خود) آلوده شد. کسی که به عجیبترین و وحشتناکترین شکل ممکن با همدستی همسرش به فرزندان و داماد خود قرصخواب داد و بعد آنها را خودش کشت و جسدشان را مثله کرد.
پرونده جنایت مشهور اکباتان که با پیدا شدن تکههای جسد بابک خرمدین در سطل زباله فاز سه در اردیبهشت امسال، راز جنایتهای دیگر را نیز برملا کرد. اکبر خرمدین بدون اینکه بهخاطر جرمهایش پای میز محاکمه برود، در هفتهای که گذشت در زندان بر اثر سکته قلبی فوت کرد و همه مانده بودند که کاش عدالت زودتر در حق او اجرایی میشد. در این پرونده به سراغ متهمانی رفتهایم که پیش از اجرای عدالت در زندان جانشان را از دست دادهاند. از کشته شدن وحید مرادی در زندان تا سکته زنی که پسر جوانی را با کمک دخترش گروگان گرفته و مثله کردهبود.
یک: وحید مرادی قبل از اجرای عدالت در زندان کشته شد
وحید مرادی از سرشناسترین افراد شرور و اوباش سطح یک تهران بود با سابقه بارها دستگیری به دلیل شرارت. وحید مرادی؛ ۲۶ اردیبشهت ۹۷ در یک نزاع در خیابان ۲۱ ولنجک، با ضربات چاقو یکی از دوستان بیست و هشت سالهاش بهنام حسین را بهقتل رساند و از محل جنایت متواری شد که ماموران پلیس اداره آگاهی پایتخت وی را هنگام فرار از کشور و در ۵۰۰متری مرز کشور ترکیه بازداشت کردند.
وحید درباره علت قتل حسین گفته بود: دو ماهی بود که از زندان آزاد شده بودم، حسین وقتی فهمید آزاد شدهام، با من تماس گرفت و گفت به خانهاش بروم، در منزلش چند دوستمان نیز حضور داشتند، حسین در آن مهمانی از من فیلمبرداری کرد و گفت فیلم را در لایو اینستاگرام قرار میدهد و از من خواست مقابل دوربین صحبت کنم. وی افزود: من به حسین گفتم، بهخاطر تعهدم نمیخواهم از من فیلم بگیرد، او ناگهان فحش ناموس داد، من نیز که روی این مسائل حساس هستم، با هم درگیر شدیم و او و دو نفر دیگر را با چاقو زدم.
وحید پس از بازداشت، به زندان رجاییشهر انتقال یافت تا اینکه ۱۱ تیر ۹۷ حین هواخوری در زندان رجاییشهر کرج به قتل رسید. بررسیهای اولیه نشان داد که وحید مرادی با سلاح دستساز داخل زندان (تیزی) و نه با چاقو یا قمه بهقتل رسیده است. کارآگاهان در ابتدا چند متهم را در پرونده قتل وحید مرادی شناسایی کردند تا اینکه «سعید» بهعنوان متهم اصلی قتل وحید شناخته شد. سعید، ۱۳بهمن ۹۵ طی یک فقره نزاع و درگیری دستهجمعی در خیابان منصور مرد ۴۷سالهای را به قتل رسانده اما در نهایت با اخذ رضایت از اولیایدم، توانسته بود از قصاص رهایی پیدا کند. وحید مرادی، قبل از اینکه بهخاطر قتل حسین نامی محاکمه شود در زندان کشته شد و پای میز عدالت نرفت.
دو: قتل پسر جوان و سکته زن قاتل در زندان
ماجرای این پرونده به شهریور سال ۹۶ بازمیگردد؛ وقتی جسد متلاشی پسری جوان در جاده هراز پیدا شد. پدرش خبر گم شدن او را چندی پیش اعلام کرده بود. بعد از شناسایی کامران که وضع مالی خوبی داشت، علت مرگش خفگی ذکر شد و ردپای یک مادر و دختر در این پرونده کشف شد.
از طریق ردیابی تلفنی، دختر دستگیر شده و اعتراف کرد با پسر جوان به دلیل وضع خوب مالیاش دوست شده و بعد او را به خانه کشانده و با مادرش، کامران را گروگان گرفته و از خانوادهاش درخواست ۵۰۰ میلیون تومان پول میکنند تا پسرشان را آزاد کنند. در این مدت مادر سعی میکرده تا رمز کارت پسر را با شکنجه از او بگیرد و در اعترافاتش میگوید او را با اتو سوزاندم و یک روز بهقدری عصبانی شدم که روی سر پسر کیسه کشیدم که خفه شد.
بعد جسد را که سه روز بود نگه داشته و متعفن شده بود، با ساطور مثله کرده و بقایایش را در جاده هراز رها کردم و ساطور را هم در قلعهحسنخان گم کردم. در نهایت در دادگاه دختر اعلام کرد هیچ نقشی در قتل پسر نداشته و در نتیجه در پایان جلسه دادگاه، قضات این مادر را به قصاص و دخترش را به۲۰ سال زندان محکوم کردند. اما این زن، مادر که متهم اصلی پرونده بود در زندان دوام نیاورد و با سکته قلبی فوت کرد و به پای چوبه دار نرسید.
سه: خودکشی مجید سالک قاتل زنجیرهای زنان در زندان
مجید سالکمحمودی ازجمله مخوفترین قاتلین سریالی ایران بود. او قتلهای خود را در مابین سالهای ۵۹تا ۶۴ انجام میداد. او مقتولین خود را معمولاً از میان زنان شوهردار انتخاب میکرد. این مرد با شورلت سبزرنگش بسیار معروف بود و زنان زیادی را در بازه زمانی آن سالها به همراه کودکانشان به قتل رسانده بود. قاتل مخوفی که قبل از رسیدن به محاکمه و قصاص در زندان قصر خودکشی میکند.
یکی از مطلعان پرونده سالکمحمودی در آن زمان گفته بود: «مجید بهدلیل کشیدن چک بدون محل ۲ سال به زندان افتاده بود و بعد از آزادی از زندان، از ارتباط همسرش با پسرخاله خود آگاه شد. اینکه چرا این دو نفر را نکشت هیچوقت مشخص نشد؛ ولی او به همین دلیل تمام زنانی را که خودش فکر و تصور میکرد به شوهرانشان وفادار نیستند به همین روش به قتل میرساند!» طبق آماری که خود او در بازجوییهایش گفته بود حدود ۲۱ زن را به قتل رسانده بود.
احمد محققی اولین بازپرس ویژه قتل عمد دستگاه قضا نیز در کتاب خود با نام آخرین شکار قاتل، درباره مرگ مجید سالکمحمودی که در اختیار دادستانی وقت تهران بود، مینویسد: «ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه هشتم خرداد ۶۵، در حالی که عازم ماموریتی بودم و از خیابانهای نزدیک دادسرا میگذشتم، پیام رسید که به سرعت با دادسرا تماس بگیرم. وقتی به دادسرا آمدم، نگهبان گفت که گویا یک نفر زندانی در زندان قصر خودکشی کرده است. با زندان قصر تماس تلفنی گرفتم. جانشین رئیس زندان سرگردی بود که با ناراحتی بسیار اعلام کرد مجید در بند مجرد خودش را کشته است.» مجید قبل از اجرای عدالت خودش را در زندان کشت!
چهار: سکته قلبی قاتل، یک روز قبل از اجرای حکم اعدام
پنجم آبان سال ۸۸ مرد جوانی به کلانتری مراجعه کرد و مدعی شد که خودرویش را از مقابل در خانهشان به سرقت بردهاند، اما پلیس در پی ادعای این مرد به خود او ظنین شد و به بازجویی از وی پرداخت. این مرد که ابراهیم نام دارد نتوانست در برابر بازجوییهای فنی پلیس راز خود را پنهان نگه دارد و بالاخره راز جنایتش را برملا کرد.
او در آن زمان به کارآگاهان گفت: چند روز قبل روحالله صاحب این خودرو را به منزل خودم در سهراه آذری کشاندم و به قصد خرید خودرویش به نقطه خلوتی رفتیم تا اینکه به قصد تصاحب اتومبیلش او را با یک بند خفه کردم و جسدش را در یک ساک مشکی انداختم و با یک خودروی دربست خودم را به ترمینال غرب رساندم. در آنجا سوار یک خودروی پیکان شدم و ساک را در بیابانی در حاشیه قزوین به بیرون انداختم و وقتی به خانهمان برگشتم متوجه شدم خودروی متعلق به مقتول که مقابل در پارک کرده بودم، نیست بعد به پلیس گزارش کردم که اتومبیلم را دزدیدهاند تا اینکه ماموران به خود من ظنین شدند و به این ترتیب راز جنایت فاش شد.
این مرد قاتل بیست و پنجم دیماه سال ۸۸ به جنایت خود اقرار کرد و پس از چند مرحله رسیدگی به پرونده در شعبه دهم دادگاه کیفری با رای قضات به قصاص محکوم شد. با تایید رای اعدام از سوی دیوانعالی کشور قرار بود صبح روز هجدهم مرداد امسال این قاتل از چوبه دار آویخته شود اما با مرگ وی در روز هفدهم مرداد یعنی یک روز قبل از اجرای حکم سرنوشت وی طور دیگری رقم خورد. همچنین اولیایدم نیز که قبلاً تقاضای قصاص این مرد را داشتند به دلیل مرگ او قبل از اجرای حکم و هدر رفتن خونبهای مقتول تقاضای پرداخت دیه از صندوق بیتالمال کردند.
پنج: مرگ قاتل بعد از ۱۳ سال در زندان
این پرونده از سال ۸۶ تا ۹۹ در جریان بود! در سال ۸۶ گزارش آتشسوزی یک خانه به آتشنشانی رسید، آنها پس از خاموش کردن آتش جسد دختر بچه ۱۰ ساله خانواده را پیدا کردند. ماموران در ابتدا فکر میکردند وی بر اثر آتشسوزی فوت کرده است اما بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی اعلام شد که او به سبب فشار بر عناصر حیاتی گردنش به قتل رسیده است. از سوی دیگر ماموران آتشنشانی هم عنوان کردند آتشسوزی عمدی بوده است.
در ابتدا مادر این دختربچه مورد بازجویی قرار گرفت و گفت من شب حادثه کنار دخترم نسرین خوابیده بودم و پساز آنکه متوجه آتشسوزی شدم تلاش کردم دخترم را از خانه بیرون بکشم اما موفق نشدم. در تحقیقات بعدی مشخص شد که شب حادثه یکی از دوستان پدر نسرین بهنام حمید نیز در خانه آنها بوده است و همان شب مقداری طلا و پول هم از خانه سرقت شده است. به این ترتیب حمید بهعنوان مظنون اصلی شناسایی و بازداشت شد و در همان اعترافات اولیه به قتل نسرین اعتراف کرد و گفت: «من سالها با پدر نسرین دوست بودم و به خانهشان رفت و آمد داشتم.
میدانستم که همسرش مقدار زیادی طلا در خانه دارد، بههمین خاطر تصمیم گرفتم خانه دوستم را آتش بزنم و طلاها را سرقت کنم. شب حادثه به خانه آنها رفتم، همسر دوستم مشغول درست کردن غذا بود و من هم سالاد درست کردم و مقداری داروی خوابآور داخل سالاد ریختم. پس از صرف غذا آنها خوابشان برد و من در حال سرقت طلاها بودم که به یکباره نسرین بیدار شد و دید که من طلاها را برداشتهام، از ترس او را خفه کردم و بعد هم خانه را آتش زدم و از آنجا گریختم.» در جلسه دادگاه متهم با پذیرش اتهام قتل گفت: من از کارم پشیمانم بهخاطر شرایط اقتصادیام یک لحظه وسوسه شدم.
حالا هم از اولیایدم میخواهم که از گناهم گذشت کنند. اما قضات با درخواست پدر و مادر مقتول حکم قصاص برای متهم صادر کردند و حکم مورد تایید قضات دیوانعالی کشور هم قرار گرفت و پرونده به اجرای احکام رفت. تا اینکه چند روز قبل از اجرای حکم پدر و مادر مقتول ناگهان تصمیم گرفتند از این مرد دیه بگیرند و در صورتی که نتواند به تعهداتش عمل کند حکم قصاص اجرا شود. چند ماه گذشت و متهم نتوانست دیه را پرداخت کند و به این ترتیب پدر نسرین درخواست کرد تا حکم قصاص اجرا شود.
اما چون او راهی سفر بود اجرای حکم به بعد از سفر او موکول شد. اما در همین چند روز مرد زندانی به بیماری مهلکی مبتلا شد و پس از بستری در بیمارستان فوت کرد. پس از این ماجرا در حالیکه اولیایدم همچنان خواهان دریافت دیه دخترشان بودند از پدر قاتل خواستند تا دیه را بپردازد اما او گفت پسرش ملک و املاکی نداشته و نمیتواند دیه بپردازد، بنابراین اولیایدم از دادگاه خواستند تا دیه دخترشان را از صندوق بیتالمال پرداخت کنند.