ماجرای زن خسته در طبقه چهاردهم
روزنامه هفت صبح| یک: این شرایط قطر در منطقه واقعا جالب است. محل سکونت و پناه دادن به گروه حماس است و به لحاظ ایدههای اخوانی از آنها حمایت میکند و حتی برای سفرهای هنیه یک جت اختصاصی در اختیار او قرار داده است، در عین حال رابطه اقتصادی و سیاسی با اسرائیل دارد و علنا با مقامات این رژیم ملاقات میکنند و مصافحه راه میاندازند و بعد بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا هم در قطر قرار دارد. این همه تناقض واقعا موقعیت عجیبی به قطر بخشیده است.
دو: این هیاهو بر سر 20 کیلومتر و 40 کیلومتر خط متروی پرند چندان فایدهای برای افکار عمومی ندارد. مسئولان میگویند دو خط متروی موازی کنار هم کار شده تا از ازدحام مسافر در ساعات شلوغی جلوگیری کنند. دستشان درد نکند. همزمان گزارش قتل در پرند منتشر شد که بهخاطر همزمانیاش با ماجرای افتتاح خط مترو برخی با بدبینی به آن نگاه کردند اما خب یک تقارن دردآور بوده. کشتن دو کودک و سپس خودکشی به خاطر فقر و مشکلات اقتصادی.
همین دو روز پیش فیلمي را در فضای مجازی دیدم که خانمی میگفت پس از 12 سال انتظار بالاخره واحدی کوچک به او در پرند واگذار شده. در طبقه چهاردهم. اما مشکل اینجاست که این واحدها از برق کارگاهی استفاده میکنند که مدام در حال قطع و وصل و ضعیف شدن است و در نتیجه آسانسور واحد کار نمیکند.
در نتیجه پمپ آب این ساختمان از کار افتاده است. در نتیجه کارگرهایی که باید قفسهها و کابینتهای کمتعداد این واحد را نصب کنند، قبول نمیکنند که 14طبقه را با پای پیاده و از پلهها بروند و تازه آنجا از برق نیز برخوردار نباشند و اینکه این خانم که 14 طبقه را هر روز با پای پیاده و از راهپله طی میکند، میگوید آب هم ندارد و مجبور است مدام بطریهای آب معدنی را با خود به ساختمان بیاورد و برای گرمایش باز هم بهخاطر همان ماجرای برق کارگاهی مجبور است که از بخاری نفتی استفاده کند و آوردن نفت به طبقه چهاردهم.
حالا که قرار است به پرند برسید و مشکلاتش را حل کنید این نقایص را نیز زودتر برطرف کنید. تمرکز کنید روی این پروژه و به حد آبرومند و قابل قبولی پیش ببریدش. زمستان در راه است و سرما و مشکلات دیگر. به آن خانم محترم تنها فکر کنید که حتی در فیلمی که از مشکلاتش آپلود کرده بود هیچ نشانی از لحن مطالبهگر وجود نداشت. با غم و نجابت از مصایب زندگیاش میگفت…
سه: بنیادگرایی یعنی این بخشنامهای که در مورد آن شهر مشهور و مذهبی ایران، وایرال شده و طبق آن همه کارمندان زن در همه ادارات را موظف به استفاده از پوشش چادر کردهاند. خدمتتان عرض کرده بودم که خواستههای این طبقه محترم در هر جایگاهی و در هر مقام و مسئولیتی میتواند تا بینهایت ادامه داشته باشد و همیشه - البته با حسن نیت خاص این گروه- توجیهات خاص خود را نیز ضمیمه این تصمیمات دارند.
این خواستهها انتهایی ندارند. این اجبار در پوشش ماکزیمم آن هم در حالی که حتی ملاقات با رهبر انقلاب چنین محذوریتهایی ندارد، نشان از همان بیپایان بودن خواستهها و ایدههای این دوستان است. اگر نگران هجوم فرهنگ غرب هستید یادتان باشد که آیتالله خمینی چقدر در مورد واپسگرایی هشدار داده بود. میدانم که اینها را بیهوده مینویسم.