کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۴۶۴۲۸
تاریخ خبر:

قتل برادر کوچک‌تر معتاد ‌به درخواست برادر بزرگ‌تر

روزنامه هفت صبح | در یک لحظه در زمان عصبانیت برادر بزرگ‌تر به دوست برادرش گفته بود او را بکش ما رضایت می‌دهیم و او هم دستش به خون آلوده می‌شود و برادر کوچک‌تر معتاد را می‌کشد. جرمش قتل عمدی است و حالا برادر بزرگ‌تر می‌گوید در عصبانیت حرفی زده شد و ما به کسی نگفته بودیم برادرم را بکشد!

*** ماجرای قتل
مهدی درباره علت قتل دوستش می‌گوید: به علت اختلاف‌هایی که با خانواده داشتم مدتی در منزل یکی از دوستانم ساکن شدم و وقتی پولم تمام شد از دوست دیگرم رضا مبلغ ۵۰۰ هزار تومان قرض گرفتم و به وی گفتم که آخرماه بعد حسابم را تسویه می‌کنم. روز تسویه حساب رسید اما من پولی در بساط نداشتم و دوستم برای وصول طلبش به سراغم آمد؛ اتفاقا همسایه خانه دوستم بود. از وی خواستم که چند روز دیگر به من مهلت دهد .

اما به دلیل نداشتن تعادل روانی و اعتیاد شدیدی که داشت شروع به فحاشی کرد. هر چقدر برای آرام کردنش تلاش کردم، فایده نداشت و در نهایت من نیز عصبانی شدم و بحث بین ما بالا گرفت و همسایه‌ها برای میانجیگری وارد عمل شدند و در همین حین برادر مقتول به سراغم آمد و علت درگیری را جویا شد. من هم ماجرا را برای برادر بزرگ‌تر رضا گفتم، برادرش بعد از شنیدن ماجرا به من گفت که خانواده ما به خاطر اعتیاد برادرم از وی عصبانی و ناراحت هستند و اگر می‌خواهی که از دستش رها شوی او را بکش و ما نیز بعد از چند روز به دادگاه می‌آییم و به تو رضایت می‌دهیم.

بعد از شنیدن این حرف از برادر مقتول و به دلیل عصبانیت از وی به خاطر فحاشی‌هایش تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم و چندروزی با خود فکر کردم که چگونه و با چه ابزاری دوستم را به قتل برسانم. بعد از گذشت چند روز رضا باز برای وصول طلبش به سراغم آمد و این‌بار بدون هیچ حرفی شروع به فحاشی کرد و من نیز چون از قبل نقشه قتلش را کشیده بودم وسط خیابان با چاقویی که در جیب داشتم رگ گردنش را بریدم و از محل متواری شدم.

پس از قتل دوستم از تهران خارج شدم و به منزل یکی از دوستانم در شمال‌غرب ایران رفتم و قصد داشتم تا زمانی که خانواده مقتول رضایت می‌دهند در آنجا بمانم. قرار اولیه ما این بود که بعد از برگزاری مراسم چهلم مقتول، خانواده وی رضایت دهند اما وقتی با برادرش تماس گرفتم گفت که پدر خانواده بسیار ناراحت است و فعلا نمی‌خواهد رضایت دهد. اما من به تهران برگشتم تا سری به خانواده‌ام بزنم که دستگیر شدم.

البته از کشتن مقتول پشیمانم اما او فحاشی کرده بود و هم مطمئن بودم که خانواده مقتول از وی به خاطر اعتیاد شدیدش دل خوشی نداشتند و حتما رضایت می‌دهند. این متهم به جرم قتل عمد در زندان در انتظار برگزاری دادگاه به سر می‌برد و خانواده مقتول هم حاضر به رضایت نیستند.

کدخبر: ۳۴۶۴۲۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر