قاب تاریخ| کیف طلای ثریا، شجاعت مدرس و سلوک بهار
روزنامه هفت صبح، مرتضی کلیلی | با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر و یادی از گذشته میکنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده شدهای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست. عکسهایی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران، شهرهای ایران، عکسهای فوتبالی، نوستالژیک و… برای دیدن تصاویر و شرح آن ادامه مطلب را بخوانید.
قاب مشاهیر ۱
ماجرای کیف طلا و لباس سنگدوزى ثریا اسفندیارى؛ همسر دوم محمدرضا پهلوى، این کیف از طلاى زرد خالص و با چندین قطعه جواهر الماس فلامک زینت یافته را در دست دارد. در این تصویر ثریا لباس سنگدوزى شده براى مجلس مهمانى شب به همراه مانتویى از جنس ابریشم یشمى بر تن دارد.
پوشیدن دستکشهاى سفید ابریشمین بلند از آداب و رسوم مهمانىهاى اعیانى و اشرافى بود . ثریا در سال ١٣٢٩ با محمدرضا پهلوی ازدواج کرد اما این ازدواج در سال ١٣٣۶ به دلیل متولد نشدن فرزند و علاقه دربار ایران به داشتن ولیعهد به طلاق منجر شد. پس از فوت ثریا این کیف در یک حراجى برطبق عمل به وصیت او به فروش رفت .
از آنجایى که ثریا اختیار اموالش را به برادرش بیژن وصیت نموده بود و بیژن مدت کوتاهى بعد از او فوت شد، اموال ثریا که وارثى نداشت، در حراجىها به فروش رفت. اسفندیاری که در سال ۲۰۰۱ در پاریس درگذشت، ۱۰ سال پیش از مرگش وصیت کرده بود بخشی از اموالش شامل جواهرات و اثاثیه خانهاش در پاریس به نفع سه سازمان خیریه حراج شود به شرط آنکه از بیژن، برادرش فرزندی حاصل از ازدواج باقی نمانده باشد.
قاب مشاهیر ۲
عکسی دیده نشده از منوچهر تیمورتاش و همسر اول و دخترش منیژه؛ مکان این عکس در منزلی در پیچ شمیران، خیابان تنکابن سابق و سال ۱۳۳۵ است. منوچهر تیمورتاش پسر عبدالحسین تیمورتاش و سرورالسلطنه بود که در ۱۹ اسفند ۱۲۹۰ متولد و در سال ۱۳۶۹ درگذشت.
او برادر ایران تیمورتاش بود که منیژه دخترش را وقتی کوچک بود، نزد خواهر خود ایران فرستاد و در واقع عمه او، مادرش شد و کمکم او را با جریانات و ماجراهای پدر و پدر بزرگش آشنا کرد. منوچهر تیمورتاش هنگامی که در اروپا در حال تحصیل در رشته نظام بود، پدرش زندانی و کشته شد. خودش نیز در زمان رضا شاه حال و وضع خوبی نداشت و اغلب در تبعید به سر میبرد.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و کنارهگیری رضا شاه از قدرت، محمدرضا پهلوی برای دلجویی به او توجه کرد و املاکی که از خانوادهاش گرفته بودند، پس داده شد. تیمورتاش چند بار ازدواج کرد: ابتدا با دختر سیفالسلطنه افشار، سپس با دختر منصورالملک و بعد با دختر صارمالدوله و سومین همسر که خانم اختر مسعود بود از نوادگان مسعود میرزا ظلالسلطان. اما همه این ازدواجها به شکست انجامید.
قاب مشاهیر ۳
محمدتقی بهار از زبان دخترش چهرزاد بهار؛ من خیلی کوچک بودم و پدر را بعد از زندانها و تبعیدها دیدم و تجربه کردم؛ من فرزند دوران آرامش بهار بودم. در سال ۱۳۱۵ به دنیا آمدهام و پدر در سال ۱۳۱۳، به خاطر برگزاری هزاره فردوسی از تبعید اصفهان آمدند؛ در واقع رضاخان از بیم سوالاتی که برای شرکتکنندگان در هزاره پیش میآمد، پدر را آزاد کرد؛ مرحوم مدرس گفته بود شما دائماً در معرض خطر هستی، چرا رفتی وسط بیابان خانه ساخته و نشستهای؟
منزل ما در آن روزها، تقریبا در میان بیابان و بیرون از دروازه دولت بود. مادرم دوست داشت خانه بزرگتری داشته باشیم که مال خودمان باشد و به پدرم گفته بود: جایی را بگیرید. پدرم گفته بود: من پولی ندارم که بروم مثلاً در خیابان سعدی خانه بخرم. مادرم گفته بود: هر جا که باشد مسئلهای نیست، فقط بزرگ و مال خودمان باشد. نهایتا زمینی را از خانواده هدایت خریدند که آن طرفش بیمارستان ارتش در خیابان طالقانی بود. کاملاً یادم هست تمام اطراف خانه بیابان بود؛ از سلوک او درآخرین ماههای حیاتش خاطرهای بگویم.
پدرم عبا روی دوش میانداخت و عرقچین روی سرش میگذاشت و در باغ میگشت. همانطور که گفتم، آنجا دیوار نداشت و خانوادهای برای پیکنیک میآیند و آنجا مینشینند. پدر میرود و با آنها سلام و علیک میکند. بعد میآید یک سینی چای برای آنها میبرد! اینها تصور میکنند پدر باغبان باغ است و موقعی که میخواهند بروند، میخواهند انعام بدهند که پدر میگوید نمیگیرم.پدر را نشناخته بودند. مردم عادی که نمیدانستند بهار کیست.
خلاصه اصرار میکنند: شما زحمت کشیدید. پدر میگوید: کار مهمی نکردم، برایتان چای آوردم. میپرسند: شما چه کسی هستید؟ پدر میگوید: بهار هستم! بعدها خود آنها این را برایم تعریف کردند و گفتند: ما خیلی ناراحت شدیم. برای خود بهار این برخورد مهم نبود، ولی آن افراد تا پایان عمر، یادشان نرفت. (موسسه مطالعات تاریخ معاصر)
شرح عکس: محمدتقی بهار در کنار همسر و دخترش
قاب مشاهیر ۴
هجرت امام به فرانسه چگونه پیروزی انقلاب را سرعت داد؟ چرایی انتخاب فرانسه به عنوان محل استقرار امام در مهرماه ۵۷ . آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی که به واسطه حضور در متن بسیاری از وقایع انقلاب، روایت دقیق و تحلیل عمیقی از رخدادها دارد، درباره چرایی انتخاب فرانسه میگوید:
«دلیل اینکه امام فرانسه را براى اقامت انتخاب کردند، روشن است؛ حضور در کشورهاى اسلامى موجب دردسر براى امام مىشد. امام در اروپا و در کشورى که در آن آزادى بیشترى وجود داشت، راحتتر مىتوانستند اهداف انقلابى خود را پیگیرى کنند. اگر قرار بود که امام در جایى مستقر شوند که نتوانند اهداف خودشان را تعقیب کنند، در همان عراق مىماندند، دیگر لزومى نداشت به کشور دیگرى سفر کنند؛ چون عراقىها نمىگفتند که امام در عراق نباشد، بلکه مىگفتند که سکوت کند.
حتى در فرانسه هم مىخواستند جلوى اقدامات امام را بگیرند و گرفتند، ولى حرکتى که در ایران انجام گرفت، باعث شد که فرانسوىها هم نتوانند از فعالیت امام ممانعت کنند. روى هم رفته در آن فرصت اندک، امام فکر کردند که اگر به فرانسه بروند، به دلیل وجود آزادى عمل بیشتر، بهتر است، تا اینکه در فرصتى مناسب تصمیم نهایى را بگیرند. یکى از مزایایى که فرانسه داشت، امکان ارتباط ساده و آسان با حضرت امام بود. ارتباط تلفنى هم بسیار عادى شده بود. اعلامیههایى که حضرت امام صادر مىکردند، به وسیله تلفن، در کمترین زمان در ایران منتشر مىشد.»(مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
قاب مشاهیر ۴
روایتی از شجاعت مدرس؛ زمانی که آیتالله سیدحسن مدرس نماینده مجلس شورای ملی بود، روسها اولتیماتومی به دولت ایران فرستادند که اگر خواسته ما را تامین نکنید به تهران میآییم و آنجا را تسخیر میکنیم. دولت ایران نیز به مجلس فشار آورد که باید خواسته روسها تامین شود.
یک مورخ آمریکایی با اشاره به شجاعت مدرس مینویسد: «یک روحانی با دست لرزان آمد پشت تریبون ایستاد و گفت: «آقایان اگر بناست ما از بین برویم چرا با دست خودمان از بین برویم؟» مدرس با اولتیماتوم روس مخالفت کرد و مجلس به واسطه رشادت او جرات پیدا کرد که خواسته دولت را رد کند.»( پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
شرح عکس: بنای اولیه مزار شهید آیتالله سیدحسن مدرس در قبرستان شهر کاشمر