قاب تاریخ| سرقت از آپارتمان شهناز، قتل کندی و...
روزنامه هفت صبح، مرتضی کلیلی | با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر و یادی از گذشته میکنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده شدهای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست. عکسهایی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران، شهرهای ایران، عکسهای فوتبالی، نوستالژیک و… برای دیدن تصاویر و شرح آن ادامه مطلب را بخوانید.
قاب تاریخ ۱
گزارش سرقت از آپارتمان شهناز پهلوی در ژنو سوئیس؛ در سندی به تلگراف وزارت امورخارجه به اردشیر زاهدی درمورد سرقت از آپارتمان شهناز پهلوی در ژنو و درخواست اعلام اشیای مسروقه احتمالی از آپارتمان فوق جهت شکایت به پلیس، بهانضمام تلگراف اردشیر زاهدی درمورد مراجعه به بیمه در مقابل سرقت اشاره دارد: «ساعت ۱۱:۳۰ بامداد امروز دربان آپارتمان والاحضرت شاهدخت شهناز پهلوی اطلاع داد که سارقین با شکستن قفل وارد آپارتمان شدهاند.
فوری به پلیس اطلاع داده شد و آپارتمان مقابل که سارقین وارد آن هم شده و قصد سرقت داشتند، بازرسیهای لازم نمودند. دوشیزه ژاله دیبا که در محل حضور داشت، اظهار داشت ظاهرا چیزی سرقت نشده است. هشت عدد قالیچه و یک عدد گلیم و یک عدد میز لوئی پانزدم قیمتی موجود است. بنابر اظهار مامورین پلیس چون هیچ چیزی از آپارتمان مقابل نبردهاند، سارقین دنبال جواهر و پول بودهاند. اجازه فرمایند با تعداد روزافزون سرقت منزل در ژنو اشیای موجود در مقابل سرقت و حریق بیمه شوند.» (کافه تاریخ)
شرح عکس: ابوالفضل عضد (فرزند مظفرالدین قاجار) در حال بوسیدن دست شهناز پهلوی در مراسم جشن نامزدی وی با اردشیر زاهدی.
قاب تاریخ ۲
قتل کندی و واکنش سیاسی شاه؛ شاه همواره از روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا هراس داشت؛ زیرا براساس برخی پیشتصورات نادرست معتقد بود دموکراتها میانه خوبی با حکومت او ندارند. از این رو، روی کار آمدن یا برکناری دموکراتها تأثیر زیادی بر روحیات شاه و سیاستهای داخلی او داشت. نمونه این نوع تأثیرپذیری را میتوان در احساسات شاه بعد از قتل کندی مشاهده نمود. گرچه بعد از این اتفاق محافل سیاسی حکومت پهلوی به ابراز تأسف پرداختند؛ اما درواقع شاه از این رویداد سیاسی ناراضی نبود.
به دنبال قتل کندی اسداللّه علم ضمن بیاناتی از سیاستهای آمریکا در برابر تحولات ایران قدردانی کرد، در این سخنرانی وی به اختصار گوشهای از تاریخ روابط ایران و آمریکا را نیز تشریح نمود و اظهار داشت: آشنایی ملت ایران با مردم آمریکا اگرچه کهن نیست اما در همه وقت با دوستی و اتحاد توأم بوده و هرگز تیره و تار نبوده است. در اقتصاد و فرهنگ ملی ما خاصه از ابتدای قرن بیستم خاطره مردان شریفی از قبیل آقای شوستر در خاطره تمام مردم ایران جاویدان مانده است… امروز در سرتاسر ایران کارشناسان آمریکایی با برادران ایرانی خود متفقاً گره از مشکلات مملکت ما را باز میکنند.
و همچنین در تمام شئون مختلف مملکتی ما امروز ایرانیانی که در آمریکا تحصیل کردهاند و به متد و سبک کار آمریکاییان آشنایند تلاش میکنند که مملکت خود را ترقی و پیشرفت دهند. با این وصف کمتر کسی بود که تردیدی در روابط سرد کندی با شاه داشته باشد. کندی، شاه را مردی ستمکار، حقیر و فاسد میدانست و به قول قاضی ویلیام داگلاس، «بی اعتمادی وی به شاه به اندازهای رسیده بود که درصدد برآمده بود او را وادار به استعفا نماید و برای پسرش تا رسیدن به سن قانونی یک نایبالسلطنه بگمارد.» این نکته پرده از علت شعف شاه از قتل کندی برمیدارد.
(حسین آبادیان، دو دهه واپسین حکومت پهلوی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی )
قاب مشاهیر ۱
کاوه و خواهرش لیلی گلستان؛ کاوه گلستان فرزند ابراهیم گلستان و فخری گلستان، همسر هنگامه گلستان و پدر مهرک گلستان بود. پیشه کاوه گلستان داستاننویسی و کارگردانی سینما، عکاسی و خبرنگاری بود. چاپ عکسهای گلستان از رویدادهای انقلاب ایران و جنگ ایران و عراق در بسیاری از مطبوعات معتبر کشورهای غربی، نامش را در میان خبرنگاران عکاس بینالمللی به نامی آشنا تبدیل و جوایزی را نصیب او کرد. کاوه در سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ سه مجموعه عکس «روسپی»، «کارگر» و «مجنون» را تهیه کرد. گرفتن ۶۱ عکس مجموعه «روسپی» در محله شهر نو حدود یک سال و نیم به طول انجامید.
کاوه گلستان از سال ۱۳۷۳ به تدریس عکاسی در دانشکدههای هنری تهران پرداخت .«من میخواهم صحنههایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشهدار کند و به خطر بیندازد. میتوانی نگاه نکنی، میتوانی خاموش کنی، میتوانی هویت خود را پنهان کنی اما نمیتوانی جلوی حقیقت را بگیری، هیچ کس نمیتواند. من کاوه هستم. کاوه گلستان. عکاس نه بالا و نه پایین. فقط برای ثبت حقیقت به دنیا آمدهام» . «گاهی اوقات احساس کردم لاشخورم؛ به هر جا که کشتار بود میرفتیم؛ عکس میگرفتیم و جنازه جمع میکردیم. در طول جنگ دستمالی داشتم که همیشه همراهم بود.
این دستمال را بارها شستهام؛ به آن گلاب زدهام اما کماکان بوی مرگ میدهد. احساس میکنم دیگر هیچ چیز مرا نمیترساند. هیچ چیز حیرتزدهام نمیکند. من نهایت آن را دیدهام…» سیزدهم فروردینماه، دوم آوریل، عراق ـ کردستان : اتومبیل توقف میکند، تهیهکننده نفر اولی است که پیاده میشود، نخستین قدم او با انفجار همراه است و از دست دادن پاهایش، کاوه گمان میکند شلیک خمپاره است، میدود تا پناه بگیرد، او هم روی مین میرود و بلافاصله کشته میشود. مزار کاوه گلستان در روستای افجه در لواسانات استان تهران است.
قاب تاریخ ۳
کشف اتفاقی خودرویی در دل کویر ورامین . نویسندگان مقاله، داریوش آریا و یونس علیشیری که برای تهیه گزارش از زیستبوم گورخرهای ایرانی به دل کویر ورامین رفته بودند، با خودروی آقای سرهنگ سالاری، سرشکاربانی کویر مواجه میشوند که حتی در آن زمان هم با توجه به اینکه ۳۳ سال از تولیدش میگذشته بسیار عجیب بوده. بنابراین گزارش این خودرو بسیار سالم، یک استودی بیکر مدل۱۹۳۹ کوپه با موتور هشت سیلندر است که به گفته مالکش بیش از ۲۰ لیتر در یکصد کیلومتر مصرف داشته و پیشنهاد خریدی به بهای گزاف ۴۰ هزار تومانی! داشته است.(کلاسیکوپدیا)
قاب مشاهیر ۲
عکس بینظیر از بزرگان موسیقی؛ از راست هوشنگ ظریف، هوشنگ ابتهاج، فرامرز پایور، محمدرضا شجریان، عبدالوهاب شهیدی، محمد اسماعیلی، رحمتالله بدیعی و حسن ناهید- سال ۱۳۵۵