طرحهای چند هزار میلیاردی برای آب
روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی | عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب، دیروز گفت: پنج ابر پروژه انتقال آب دریا در دولت سیزدهم در حال اجرا است و دولت برای این پروژهها هشت میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده یا خواهد کرد. با هم نگاهی میکنیم به این ۵ پروژه و مختصات آن:
یک: انتقال آب از خلیجفارس به استانهای کرمان و یزد
این خط، تنها خطی در میان این پنج خط است که اکنون به بهرهبرداری رسیده است. سه شرکت معدنی و صنعتی گل گهر، ملی صنایع مس ایران و معدنی و صنعتی چادرملور با هم سرمایه گذاشتند و در سال ۱۳۹۲ شرکت تأمین و انتقال آب خلیج فارس را به عنوان متولی نمکزدایی و انتقال آب تاسیس کردند.
در حال حاضر کل خط لوله به افتتاح رسیده ولی فعلا ظرفیت سایت و سامانههای نمکزدایی در غرب بندرعباس۲۰۰ هزار متر مکعب است و به این ترتیب در حال حاضر سالانه نزدیک به ۷۳ میلیون متر مکعب آب از طریق ۸۲۶ کیلومتر لوله در سه خط مجزا ابتدا به گل گهر سیرجان، سپس به مس سرچشمه و در نهایت به مجتمع فولاد چادرملوی اردکان میرسد.
با این حال قرار است این خط انشعابهایی هم داشته باشد. مثلا برای تامین اضطراری آب استان یزد یا برای تامین آب استان کرمان و نیز برخی دیگر از معادن و صنایع در این استان. ظرفیت نهایی خط ۱۸۰ میلیون متر مکعب در سال خواهد بود. تاکنون برای این خط لوله ۱۶ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان پول خرج شده است.
دو: خط لوله دوم انتقال آب خلیج فارس به کرمان و یزد
به شکلی عجیب دقیقا موازی آن خط لوله اول، یک خط لوله دیگر نیز در حال تاسیس است تا آب را دقیقا به همان مقاصد برساند. در صورتی که سخنگوی سابق صنعت آب نیز پذیرفته که میشد از همان اول فکری کرد و این خطوط لوله را تجمیع کرد. به هر حال خط دوم ۷۲۰ کیلومتر طول خواهد داشت و ظرفیت انتقال آب آن تا ۲۰۰ میلیون متر مکعب در سال است.
سرمایهگذار پروژه دولت است ولی به این شکل سرمایه را تامین خواهد کرد که از محل حقوق دولتی تمام معادن دولتی ۱۵۰ هزار میلیارد تومان طی ۱۰ سال به یک شرکت ذی صلاح خواهد داد تا این شرکت طرح انتقال آب را (که کلنگ آن در دی ماه ۱۴۰۱ زده شد) حداکثر سه ساله اجرا کند و آن طور که دولتیها گفتند دغدغه کم آبی یزدیها حداقل برای ۵۰ سال آینده رفع شود.
سه: انتقال آب از سیریک به اصفهان
اصفهانیها میخواهند تا با احداث ۹۳۰ کیلومتر خط لوله که ۲۰۰ کیلومتر آن در استان اصفهان است آب دریای عمان را از منطقه سیریک در غرب استان هرمزگان به استان خود منتقل کنند. هدف این پروژه آن است که همه صنایع استان از آب حوضه زایندهرود بینیاز شوند و به همین دلیل هم حامی مالی این پروژه در استان اصفهان چهار صنعت بزرگ معرفی شدهاند.
(فولاد مبارکه و ذوب آهن و احتمالا انرژی هستهای و نفت) برای این پروژه فعلا تفاهمنامهای بین سه استاندار هرمزگان، اصفهان و یزد امضا شده است و مجری پروژه روسها هستند. قرار است برای لولهها نیز ۳۰۰ هزار تن ورق فولادی از سوی فولاد مبارکه تامین شود. البته در خط لوله دوم و نیز در خط لوله استان فارس نیز نام اصفهان به عنوان مقاصدی از این خط لوله آمده است و شاید آنها در خطوط لوله دیگر نیز شریک شوند.
چهار: کریدور شرقی انتقال آب از چابهار به سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی
طرحی مبنی بر انتقال آب از بندر عباس و خلیج فارس به سمت استانهای شرقی نیز وجود داشت ولی آنچه از مهر ۱۴۰۰ کلید خورده طرح ملی نمک زدایی و انتقال آب از دریای عمان به مرکز و شمال سیستان و بلوچستان است که تاکنون حدود ۱۵ درصد هم پیشرفت داشته است. پیشبینی شده که برای این پروژه ۶۰ هزار میلیارد تومان پول لازم است. قرار است در این طرح 2/4میلیون متر مکعب آب در روز شیرین شده و با حدود ۷۱۸ کیلومتر خط لوله، ۸۰۰ میلیون متر مکعب آب در سال نهایتا به شهر مشهد برسد. فاز نخست این طرح برای مناطق ساحلی قرار است در نیمه سال ۱۴۰۳ افتتاح شود.
پنج: خط انتقال آب به استان فارس
این خط لوله در مرحله لولهگذاری اولیه است و قرار است بر اساس آن با احداث ۱۱۰۰ کیلومتر خط انتقال اصلی و ۲۰ ایستگاه پمپاژ، آب از شهرستان پارسیان به استانهای فارس برسد. در ابتدا قرار بود که ۶۰ میلیون متر مکعب آب از این طریق به صنایع استان منتقل شود ولی بعدا سخنانی مبنی بر تخصیص ۱۰ درصدی به مصارف شرب نیز مطرح شد. فعلا گفته شده ۱۱ شهرستان استان فارس من جمله لار، لامرد، مهر، خنج، جهرم، سروستان، خرامه، ارسنجان، آباده، فسا و زریندشت در مسیر این خط لوله هستند ولی همچنین گفته شده که شهرستان داراب نیز به صورت انشعاب فرعی از این خط انتقال، بهره خواهد برد.
آیا انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان از نظر محیط زیستی درست است؟
محمد درویش، کارشناس محیط زیستی دی ماه ۱۴۰۱ در گفتوگو با خبرآنلاین از تاسیس این خطوط لوله انتقال آب انتقاد کرده بود. هفت محور از انتقادات او را میتوانید در اینجا بخوانید:
۱. شیرین کردن آب یکی از گرانترین شیوههای تامین آب محسوب میشود.
۲. چرا به جای ۳۰۰هزار میلیارد هزینه برای طرحهای انتقال آب با درصد کمتری بازچرخانی آب را انجام نمیدهیم؟ وقتی با هواپیما وارد یزد میشوید دریاچه بزرگی میبینید که در دیدگاه اول شگفت زده میشوید که در کویر دریاچه وجود دارد ولی در واقع فاضلاب شهر یزد است،که رها شده و در معرض تبخیر قرار میگیرد. چرا همانند کشورهای اروپایی که آب را تا ۱۸ مرتبه بازچرخانی میکنند ما از چنین آبهایی استفاده نمیکنیم؟
۳. فرایند شیرین سازی آب دریا، فرایندی است که طی آن گازهای گلخانهای زیادی تولید میشود بهخاطر اینکه نیاز به انرژی دارد.
۴. نتیجه فرایند نمک زدایی و شیرین کردن آب دریا، آب خاکستری است. آبی بسیار خطرناک با درصد املاح زیاد که باعث میشود توان زیست پذیری خلیج فارس کاهش پیدا کند و دمای آب افزایش پیدا کند و این مسئله باعث ایجاد کویرهای دریایی میشود. یعنی جایی که ظاهرا آب دارد ولی هیچ موجود زندهای و هیچ ماهی، آبزی و حتی مرجان در آنجا وجود ندارد.
۵. در حال حاضر هم میزان آلودگی خلیج فارس دست کم ۴۰ برابر حد استاندارد است و ما شاهد این هستیم که کشورهای جنوبی خلیج فارس سالانه حدود ۱۰میلیارد متر مکعب آب را شیرین میکنند. ما هم داریم این روند را تشدید میکنیم.
۶. مسیری را که برای آب تعیین میکنیم از چشم اندازهای طبیعی،مراتع و رویشگاههای درختی ما عبور میکند و باعث گسست اکولوژیکی در جامعه جانوری منطقه خواهد شد.
۷. طرحهای انتقال آب در زمانی میتواند توصیه شود، که هیچ راه دیگری برای جلوگیری از مهاجرت مردم وجود نداشته باشد. از این رو بین تمامی طرحهای انتقال آب، تنها طرح انتقال آب از بندر گواتر به زاهدان و زابل توجیهپذیر است چون مکانهایی محسوب میشوند که به شدت منابع آب کمی دارند و وابسته به افغانستان هستند و ما به جای اینکه اندک آبی را که از هیرمند میآید، وارد چاهها کنیم و باعث خشکی هامون و افزایش ریزگردها و نابودی توان زیستپذیری منطقه شویم، خوب است آبی که از هیرمند میآید را رها کنیم به هامون و برای مردم زابل و زاهدان طرح انتقال آب اجرا کنیم آن هم از دریای عمان که متصل است به اقیانوس هند و برای حجم بزرگی که دارد کمترین آسیب پذیری محیط زیستی را میبیند.