سیطره دوستان بر فوتبال ایران
روزنامه هفت صبح | درباره مربیان جدید پرسپولیس، استقلال، تیم ملی و تیم بینوای المپیک . ناکامی تیم امید در بازی با کره جنوبی یادمان انداخت که از این پس از این وقایع زیاد خواهیم دید. راستش واقعا رفتن به المپیک برای تیمهای فوتبال هیچ نکته مهمی نیست. المپیک برای زیر ۲۳سالهها برگزار میشود و طلای فوتبال با تمام مشقتهایش، ارزشی بیشتر از مدال اسکیت روی یخ و حرکات نمایشی در آب ندارد.
اما شیوه شکست تیم ملی مقابل کره جنوبی ما را یاد سریال ناکامیهای مربیان عزیز ایرانی در میادین بینالمللی انداخت. راستش دیگر خبری از چشم آبیها و اروپاییها و لاتینها نیست. فضای فوتبال کشور دربست در اختیار دوستان قدیمی است. در دست بازیکنانی که عموما در اواخر دهه ۷۰ و تمام دهه ۸۰ در کنار هم چه در تیم ملی و چه در پرسپولیس و استقلال توپ زدهاند.
نسل یکپارچهای که از حمایت مدیران هم برخوردار شدهاند و برعکس نسل قبل مربیان ایرانی، کار رسانهای و تبلیغاتی را خوب بلد هستند. برای همین است که استیلی و شاهرودی زمام تیم ملی المپیک را در دست دارند، فرهاد مجیدی به سکانداری استقلال رسید، تارتار و گلمحمدی و دایی و هاشمیان برای پرسپولیس نامزد شدهاند و برای تیم ملی هم فدراسیون بین دایی و گلمحمدی و قلعهنویی و نکونام مجبور به انتخاب است.
تازه در خط دوم پشتیبانی هم میناوند و پیروانی و نامجومطلق و سپهر حیدری حضور دارند(البته قلعهنویی سنوسالدارتر از بقیه است و به یک نسل قبلتر تعلق دارد). دیگر نه خبری از مربیان موفقی مثل کیروش و برانکو است و یا حتی کالدرون و استراماچونی. دنیزلی و کرانچار و ویلموتس هم رفتهاند. تنها خارجی تهدیدگر اسکوچیچ است که فعلا مقاومت میکند.
فضا یکدست در اختیار دوستان و عزیزان است. و ما باید بازهم موج انتظارات و ذهنیات خود را با شیوه این دوستان تطبیق دهیم. بدشانسی اینجاست که تیم ملی کیروش ما را بدعادت کرد، برانکو نشان داد که موفقیت چگونه حاصل تلاش و مدیریت است، استراماچونی با استقلال زیباترین فوتبال این سالها را به نمایش گذاشت و کالدرون هم در یک نیمفصل پرسپولیس را به هرچیزی که قرار بود، رساند.
از حالا به بعد داستان فرق میکند. استقلال باید با مجیدی همساز شود و طرفدارانش میدانند که دیگر خبری از آن استقلال طوفانی نخواهد بود، پرسپولیس در مدیریت پشت پرده تیم پیروانی و میناوند و سپهر حیدری، به نوعی دیگر از فوتبال روی خواهد آورد. و خب همه میدانیم که چالش مهم در پرسپولیس هم این است که هر مربی احتمالی بتواند دل ستارههای سرخها را به دست بیاورد.
واقعا گلمحمدی یا تارتار میتوانند بیرانوند و سیدجلال و شجاع و عالیشاه را کنترل کنند؟ همین چندروز قبل سپهر حیدری گفته بود که پرسپولیس با مربی ایرانی دوهفته مانده به پایان لیگ قهرمان خواهد شد. امید عالیشاه با خوشحالی اعلام کرده که بهزودی درخشش در پرسپولیس را دوباره آغاز خواهد کرد، بیرانوند؟ احتمالا خوشحالترین آدم اینروزهاست.
نگرانیهایمان وقتی اوج میگیرد که همین بازی تیم پرستاره المپیک مقابل کره جنوبی را بهخاطر میآوریم. همان فوتبال ایرانی قدیمی و جذاب و پر از افسوس آنهم با استیلی و شاهرودی که در کسوت هدایتگران تیم امید بارها مدیریت کیروش را به چالش کشیده بودند.