سیروان برای چرخش ۱۸۰درجهای آماده میشود
روزنامه هفت صبح، بهنام مظاهری | میتوانم از میان موزیسینها و خوانندههایی که تا امروز با آنها گفتوگو داشتم، سیروان خسروی را یکی از تنهاترین افراد موسیقی ایران نام ببرم. از همان موزیکویدئوی اولش که اسکیتبورد را زیر پایش انداخت و از خیابانهای تهران میگذشت، آنهم در دورهای که همه دوست داشتند به تجملگرایی در تصویر بپردازند، مشخص بود که سیروان دنبال چیزهای دیگری در موسیقی است.
در تمام سالهای فعالیتش ثابت هم کرد که فقط نمیخواست متفاوت باشد، بلکه متفاوت هم بود. سختتر از بسیاری از موزیسینهای دیگر کار میکرد و شاهدش هم قطعات موفقی بود که برای خوانندههای معروف و غیرمعروف تنظیم کرد. آلبومها و قطعات پرمخاطبش هم شاهد دیگری بر این ماجرا است. از طرفی هم اهل شوآف نبود. اکثر خوانندههایی که با آنها گفتوگو میکردم، برای مصاحبه سعی میکردند حداقل در جایی قرار بگذارند که کمی رسمی بهنظر برسد.
اما سیروان جزو آنهایی بود که راحت بود و مشکلی نداشت اگر وسط تمرینش در استودیو با او گفتوگو بگیری یا اینکه یک عصر به صرف چای و شیرینی در خانه پدری دعوتت کند. هیچوقت هم جزو آن افرادی نبود که در فضای مجازی در مورد مسائل مختلف اظهار نظر کند که این حتی شاید به مذاق خیلیها هم خوش نمیآمد و چندباری هم به او در این موارد تاختهاند.
اما شاید کسی نمیدانست که او فقط هنرمندی است که دلش میخواهد سرش به کار خودش گرم باشد و با موسیقیاش حرف بزند. البته و اگرچه که موسیقی سیروان یک موسیقی عاشقانه بود و شاید بگویید مگر چه حرفی با موسیقیاش میزد؟
باب دیگری را در اینجا باز میکنم تا از همین به تنهایی سیروان که در ابتدا اشاره کردم برسم. بسیاری از اهالی موسیقی از توانایی او در مبحث تنظیم میترسیدند اگر نه با اخلاقهای خاص او، تابهحال مارکت و برخی از آدمهایش او را هم مثل خیلیهای دیگر بلعیده بودند. تنظیمهای سیروان آنقدر خاص بود که هر خواننده مشهوری دوست داشت کاری را در لیست آثارش داشته باشد که سیروان آن را تنظیم کرده باشد. او اما بعد از مدتی متوجه این نوع از سوءاستفادهها شده بود.
یکبار در یکی از مصاحبههایش گفت دیگر نمیخواهم برای دیگران تنظیم کنم و میخواهم تمرکزم را روی کارهای خودم بگذارم. او از بیمعرفتیهای مارکت و آدمهایش خسته شده بود و گله داشت و شاید همین تصمیم بود که او را به یکی از بهترینهای روزگار خودش تبدیل کرد.
بهجرات میتوانم بگویم در حیطه موسیقی رسمی و مجوزدار کشور دو خواننده بودند که هیچوقت ناامیدم نکردهاند. محسن یگانه و سیروان هیچوقت از چهارچوب تعریفشدهای که برای خود داشتند، خارج نشدند و موسیقی آبرومندی برای مخاطبانشان تولید کردند که از حیث فروش و مارکت هم عقب نماند. این یعنی یک برند موفق که برخلاف دیگران نمیگوید در هر شرایطی حق با مشتری است.
راستش را بخواهید این اواخر به سیروان هم به دیده تردید نگاه میکردم. بهلحاظ فنی هیچ ایرادی نمیشد به کارهایش گرفت اما احساس میکردم دیگر مخاطبی که با خود او بزرگ شده را از لحاظ کانسپت و مفهوم کارهایش آنهم با این شرایط سخت جامعه، نمیتواند قانع کند. تا اینکه خبر از آلبوم جدید او آمد و ویدئوهای متفاوتی که برای مدتی در اینستاگرامش پست میشد.
همه اینها از این خبر میداد که گویا تغییری در راه است و نهایتا هم با انتشار آهنگ «حباب» که همین هفته روی سایتهای دانلود قرار داده شد، این شک به یقین تبدیل شد. قطعه جدید سیروان چرخش ۱۸۰درجهای او در موسیقیاش است. یک بلوغ یا پوستاندازی که فقط از خوانندههای جسور میتوان توقع داشت.
«حباب» اگرچه برای یک موزیکباز حرفهای که به موسیقی جهان مسلط است قطعه شاهکاری محسوب نمیشود اما بیایید با خودمان صادق باشیم؛ بهغیر از یکیدو نمونه کوچک که آنهم در فضای مارکت رسمی موسیقی پیدا نمیشود، چنین قطعهای را در کجای موسیقی ایران شنیدهایم؟ ۱۸مرداد روز پخش سراسری آلبوم جدید سیروان به نام «مونولوگ» است. آلبومی که احتمالا بعد از مدتها میتواند موسیقی پاپ ایران را، حتی اگر برای چندروز، از این رخوت فرسایشی دربیاورد.