روزهای سختتر در انتظار لبنان
روزنامه هفت صبح | یک: استعفای یک دولت بهخاطر موانعی که احزاب جلوی پای نخستوزیر میگذارند، کاری معمولی در بیروت نیست. اما مصطفی ادیب، رکورد را شکست و وقتی دید که احزاب سیاسی به دلیل اختلافاتشان به دنبال سهمگیری هستند، عطای نخستوزیری را به لقایش بخشید و استعفایش را تقدیم میشل عون کرد.
* دو: دولت حسن دیاب پس از انفجار بیروت و بحران پس از آن بر سر کار آمد. این دولت قرار بود فراتر از اختلافات قبیلهای تشکیل شود و دغدغه حل بحران را داشته باشد. وقتی مصطفی ادیب به عنوان نخستوزیر انتخاب شد، حسن دیاب در حال تلاش برای بهبود شرایط کشور به نظر میرسید، بااینحال اعضای کابینه، نمایندگان مجلس و حتی برخی از سفرای لبنان در خارج از این کشور، کار خود را رها کردند و دولت عملا همه نیروی خود را از دست داد. این عوامل باعث شد که نزدیک به یک هفته بعد از انفجاری که باعث کشته شدن ۱۷۰ نفر شده بود، دولت حسن دیاب استعفا دهد.
* سه: به نوشته تسنیم، پس از آن و بهدنبال کشوقوسهای فراوان و مطرح شدن گزینههای مختلف از جمله «سعد حریری»، نخستوزیر اسبق و «نواف سلام» حقوقدان و دیپلمات و قاضی دادگاه لاهه برای نخستوزیری جدید لبنان، سرانجام سعد حریری در کنار فؤاد سنیوره و تمام سلام و نجیب میقاتی، نخستوزیران اسبق لبنان در بیانیهای مشترک «مصطفی ادیب»، سفیر لبنان در آلمان را بهعنوان گزینه مأمور تشکیل دولت معرفی کردند.
سپس «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه، بار دیگر پادرمیانی کرد و با طرفهای درگیر در وضعیت سیاسی لبنان، به ادیب فرصت داد تا قدرت را در بیروت به دست بگیرد. مخالفان ادیب یکی از دلایل خود را برای مخالفت با دولت تشکیلی او همین موضوع میدانند و معتقدند که این سفیر سابق لبنان در آلمان دستنشانده رئیسجمهور جوان فرانسه است. این در حالی بود که پادرمیانی مکرون مانع از انتخاب گزینههای موردنظر امیکا و عربستان شده بود.
فضای انتخاب ادیب بهعنوان نخستوزیر مکلف لبنان بهگونهای بود که به نظر میرسید روند تشکیل دولت در لبنان برعکس دورههای قبل بدون هیچ مانعی مسیر خود را طی خواهد کرد و حتی گفته میشد احزاب سیاسی درباره نحوه انتخاب پستهای کلیدی نیز به توافق رسیدهاند.
* چهار: مصطفی ادیب تلاش میکرد دولتی برای حل بحران اقتصادی شدیدی که این کشور درگیر آن است، تشکیل دهد. اما تلاشهای او برای تشکیل کابینه، بهویژه پست وزارت دارایی که نقش مهمی در ارائه برنامههایی برای خروج لبنان از بحران اقتصادی خواهد داشت، به جایی نرسید. در لبنان نمایندگان پارلمان باید تصمیم بگیرند که چه کسی را به عنوان نخستوزیر معرفی کنند و سپس رئیسجمهوری، باید از نخستوزیر مورد حمایت اعضای پارلمان بخواهد دولت تشکیل دهد؛ روندی که ماهها طول میکشد.
این نمایندگان معمولا بدقلقاند و هر یک نماینده حزب خود هستند و منافع جمعی چندان نقشی در تصمیمگیریهایشان ندارد.
* پنج: ماجرا بر سر وزارت دارایی بیش از هر کسی زیر سر سعد حریری بود. سعد که به نظر میرسد ابتدا خود را برای نخستوزیری دوباره آماده کرده بود، اصرار میکرد که وزارت دارایی حتما به سنیهای لبنان برسد و بر سر این موضوع اختلافات بالا گرفت و همین موضوع به نقطهای تبدیل شد که ادیب را وادار به کنارهگیری کرد.
* شش: برخی از لبنانیها از ادیب بابت اینکه زیر بار فشارها نرفت و حاضر به تشکیل دولت به هر قیمتی نشد، سپاسگزارند. اما در لبنان اوضاع بهشدت درهم است. فشار اقتصادی بسیاری بر دوش شهروندان وجود دارد و عملا بیروت رها شده است. در چنین شرایطی که فقر بهشدت وجود دارد، اختلافات سیاسی میتواند پروسه ترمیم زخمهای لبنان و بازگشت دوباره به شرایط عادی را دشوار کند.
حتی در شرایط معمول هم تشکیل یک دولت، ممکن بود دو سال زمان ببرد. وقتی ادیب نخستوزیر شد، انتظار میرفت که به دلیل توافقات اولیه، تشکیل دولت آسانتر باشد. اما حالا هرگونه پیشبینی آینده دشوار است و به نظر میرسد اختلافات میان گروههای لبنانی باز هم بالا بگیرد.
* هفت: مشخص نیست که مکرون بار دیگر بخواهد در این شرایط پادرمیانی کند یا نه. اما به نظر میرسد، گروههایی در لبنان ترجیح میدهند که انتخاب نخستوزیر جدید فراتر از اختلافات گروهها صورت بگیرد و حضور یک نفر سوم را در این پروسه ضروری میدانند. اما این موضوع امکان دخالتهای ایالات متحده و دوستان عربیاش را بالا میبرد؛ امری که میتواند شرایط را در لبنان بدتر کند.