راز جسد رها شده در خیابان مشیریه
فاطمه شیخعلیزاده| بامداد شنبه جسد مرد جوانی در نزدیکی خانه دوستش کشف شد که راز مرگ او در سینه سه رفیقش بود. در اولین ساعات بامدادی شنبه 13 آبانماه امسال وقتی عقربههای ساعت تازه از نیمه شب گذشته بود، جسد مرد جوانی در یکی از کوچهپسکوچههای محله مشیریه کشف شد.
بلافاصله موضوع از سوی رهگذران به سامانه فوریتهای پلیس 110 مخابره شده و با اعلام این خبر به محمدمهدی براعه، بازپرس کشیک قتل پایتخت، تیمی از ماموران جنایی به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران و تیم تشخیص هویت برای بررسی موضوع راهی محل حادثه شدند. مشاهدات اولیه حکایت از این داشت که ضربه بهسر باعث مرگ مرد جوان شده است اما آثار ضرب و جرح روی بدن او دیده نمیشد.
همچنین در ادامه بررسیها مشخص شد نام این جوان مجید بوده و خانه یکی از دوستان صمیمی او در نزدیکی محل کشف جسد او بود. در حالی که تیم جنایی در حال بررسی جزئیات ماجرا بود، سه جوان از راه رسیدند و اعتراف کردند که ساعتی قبل جسد مجید را در آن محل رها کردهاند. به این ترتیب دستور بازداشت هر سه نفر صادر شد و در ادامه مشخص شد که آنها نیز از دوستان مجید بودهاند.
ماجرای مرگ عجیب پسر جوان
تحقیقات از این افراد آغاز شد و یکی از آنها در توضیح جزئیات ماجرا به بازپرس جنایی گفت: «چند ساعت قبل از مرگ مجید، ما چهار رفیق با هم در حال شرب خمر بودیم. میگفتیم و میخندیدیم و طبق قراری که از قبل با همدیگر گذاشته بودیم، میخواستیم یک شب را با هم خوش باشیم. قرار نبود در خوردن مشروب زیادهروی کنیم اما نمیدانم چه شد که هر چهار نفر ما مست شده بودیم و دیگر در حال خود نبودیم. در همان حال در خیابان گشت میزدیم و نفهمیديم چه شد که یکدفعه مجید اقدام به رد شدن از خیابان کرد.»
دوست مجید در ادامه ادعا کرد: «درست در همان لحظه که مجید میخواست از خیابان عبور کند، ناگهان یک تریلی از کنارش عبور کرد و صورت مجید با شدت به آن تریلی برخورد کرد. به گمانم راننده تریلی اصلا متوجه نشد که چه اتفاقی افتاده است چون راهش را ادامه داد و از صحنه تصادف دور شد اما مجید نقش زمین شد.
من و دو دوست دیگرم در حال خودمان نبودیم و بالای سر مجید ایستاده بودیم و نمیدانستیم باید چکار کنیم. فقط در یک لحظه یکی از دوستانم نبض مجید را گرفت و گفت که مجید تمام کرده است. خیابان خلوت بود و تنها چیزی که آن لحظه به ذهن ما رسید این بود که حالا پای ما در مرگ دوستمان گیر میافتد.
اصلا قدرت تصمیمگیری درست را نداشتیم و مجید را سوار خودرو کرده و در نزدیکی خانه صمیمیترین دوستش او را رها کردیم چون احتمال میدادیم شاید هنوز امیدی برای زنده ماندن او وجود داشته باشد و دوستش او را دیده و بتواند کمکش کند. اما ساعتی بعد زمانیکه مستی از سرمان پرید با خودمان فکر کردیم کاش بهجای اینکه مجید را کنار خیابان رها کنیم، او را به بیمارستان میبردیم.
برای همین دوباره سراغ مجید برگشتیم که چشممان به ماموران افتاد و حقیقت را گفتیم.» در حالیکه تحقیقات از دو دوست دیگر مجید ادامه پیدا کرد، آنها نیز در ادعاهای مشابهی اقاریر دوست خود را تايید کردند.به این ترتیب با دستور بازپرس جنایی دستور بازبینی دوربینهای مداربسته محلی که متهمان پرونده ادعا میکنند تصادف در آنجا رخ داده صادر شد تا صحت ادعای آنها بررسی شود.
همچنین با دستور بازپرس، جسد برای انجام آزمایش و معاینات به پزشکی قانونی منتقل شد تا علت دقیق مرگ مجید مشخص شود. بنا بر این گزارش رسیدگی به این پرونده تا روشن شدن علت اصلی ماجرا در دستور کار جنایی قرار دارد و متهمان پرونده تا روشن شدن حقیقت تحت اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران هستند.