رابطه پیچیده تراکتوریها و سپاهانیها
روزنامه هفت صبح | سه شوخی با ماجرای جذب مهاجم برای پرسپولیس، شکایت فرشاد احمدزاده از سامان گوران و رابطههای عجیب و پیچیده مدیران و هواداران سپاهان و تراکتور.
*** پشتکار ستودنی دلالان
نزدیک به یک ماه است که پرسپولیس به دنبال جذب یک مهاجم گلزن است. از مهدی طارمی، رضا قوچاننژاد و کیروش استنلی گرفته تا فرانکو دی سانتو و نرمین هاسکیچ گزینههای پرتعداد پرسپولیس برای رفع کمبود مهاجم گلزن در این تیم بودند اما در نهایت، همه این گزینهها به دلایل مختلف منتفی شدند و قرعه به اسم مادیبو مایگا افتاد.
او البته رزومه خوبی داشت و آمار گلزنیاش در سالهای گذشته در لیگ برتر انگلستان نشان میداد که گزینه مناسبی است اما در سالهای اخیر، هم در تیمهای کوچکتری بازی کرده بود و هم گلهای کمتری زده بود. با این حال به نظر میرسید او میتواند مشکل خط حمله پرسپولیس را حل کند اما به شکلی عجیب و غریب در تستهای پزشکی رد شد و حالا پرسپولیس بعد از یک ماه تلاش و دوندگی دوباره باید همه چیز را از نو شروع کند. مشکل او البته فقط ناآمادگی بدنی نیست و گویا جناب مایگا به بیماری هپاتیت هم مبتلاست! نکته مشکوک درباره مایگا اصراری است که برای بستن قرارداد با او از سوی بعضی اشخاص وجود دارد!
انگار که این دوستان به هدفشان نرسیدهاند و حالا میخواهند هر جور شده او را در پرسپولیس ماندنی کنند! حتی پیشنهاد قرارداد مشروط با بند فسخ یکطرفه از سوی باشگاه پرسپولیس را هم دادهاند و مشخص است که این وسط پول خوبی وجود دارد که این همه اصرار برای جذب او دیده میشود. هنوز معلوم نیست سرانجام این داستان چه میشود ولی انصافا این پشتکار دوستان دلال را اگر مدیران، مربیان و بازیکنان فوتبال ما داشتند، امروز وضعیت اینقدر بحرانی نبود و درگیر تجهیز استادیومها و رفع مشکلات زیرساختی و مشکلات مالی باشگاهها نبودیم.
*** انصافا کی بیشتر به پرسپولیس توهین کرده؟
فرشاد احمدزاده مدعی شده که در شکایت از سامان گوران جدی است و کوتاه نخواهد آمد چرا که او به پرسپولیس و هوادارانش توهین کرده است! البته که حرف احمدزاده درست است و کسی شک ندارد که حرفهای سامان گوران توهینآمیز بوده اما اگر قرار باشد همه کسانی را که به پرسپولیس و هوادارانش توهین کردهاند به دادگاه کشاند، خود جناب احمدزاده نفر اول حضور در این دادگاه خواهند بود البته به عنوان متهم! میخواهید بعضی از کارهای او را که توهین به پرسپولیس و پرسپولیسیها بوده بشماریم؟
اول: دعوت به سکوت هواداران پرسپولیس پس از گل زدن به الوصل امارات در ورزشگاه آزادی. او بعد از گلزنی در این بازی گوشهایش را گرفت تا صدای شادی و تشویق هواداران پرسپولیس را نشنود! آن هم به این دلیل که آنها از او به خاطر بازی ضعیفش در دربی ۸۶ انتقاد کرده بودند و او را مقصر اصلی این باخت میدانستند. دوم: رها کردن پرسپولیس در سختترین روزها و رفتن به تیمی در لهستان که آخرش هم نفهمیدیم تلفظ صحیح اسمش چیست!
سوم: بیاحترامی به پیشکسوتان پرسپولیس که از او انتقاد کرده بودند. احمدزاده مدعی شده بود که بعضی از پیشکسوتان حق ندارند درباره او صحبت کنند، چون تیم برای پیشکسوتان نیست! چهارم: انجام حرکات غیرورزشی و غیر اخلاقی که اخیرا هم یکی از آنها که در اتوبوس تیم فیلمبرداری شده، لو رفته و با بازتابهای زیادی هم روبهرو شده است. پنجم: لو رفتن اسکرینشاتهایی از حضور پررنگ او در صفحات مجازی شاخهای مونث اینستاگرام که باعث خدشهدار شدن اعتبار پرسپولیس شده است. کافی است یا ادامه بدهیم؟
*** رابطه پیچیده تراکتوریها و سپاهانیها
رابطه دو باشگاه تراکتور و سپاهان هم از آن رابطههای عجیب و پیچیده است. مدیران و هواداران دو باشگاه در فصل نقل و انتقالات و در طول فصل بارها به بهانههای مختلف علیه هم موضع میگیرند و یکدیگر را به مسائل مختلف متهم میکنند. تا همین امروز و قبل از شروع لیگ، دو موضوع باعث ایجاد اختلاف و مصاحبههای جنجالی از سوی مدیران این دو باشگاه شده است.
اولین بار بر سر استنلی کیروش بود که این دو باشگاه به پر و پای هم پیچیدند. کیروش قراردادش را تمدید نمیکرد و سپاهانیها مدعی بودند که تراکتور به او پیشنهاد ۹۰۰ هزار دلاری داده و او را هوایی کرده است. سرانجام اما این مهاجم قراردادش را تمدید کرد و به سپاهان برگشت و همین باعث شد تا این بار تراکتوریها سپاهان را به دادن پولهای نجومی به بازیکنان متهم کنند. چند روز پیش هم بر سر جذب رضا اسدی جنگ سردی بین این دو باشگاه در گرفته بود. اسدی صبح به سپاهان پیشنهاد چند میلیاردی میداد و وقتی سپاهان این پیشنهاد را رد میکرد تراکتور پیشنهاد بهتری میداد.
در نهایت هم با به تراکتور رفت و حالا سپاهانیها در لفافه مدعی شدهاند که او قراردادی بیش از دو برابر ملیپوشان این تیم بسته و به تراکتور رفته است. این جنگهای رسانهای فعلا ادامه خواهد داشت اما درست هنگام بازیهای رودررو، این دو تیم و هوادارانشان با هم داداش میشوند و پرچم تیم مقابل را به دست میگیرند و برای هم نوشابه بازی میکنند و با هم عکس یادگاری میگیرند. بعد از بازی اما بسته به نتیجه به دست آمده، همه چیز به حالت طبیعی برمیگردد و جنگ دوباره آغاز میشود!