دُن کارلتوی خوشتیپِ خوشبین!
روزنامه هفت صبح، آرتین ابراهیمی| موسیو کارلتو پس از بدترین بازی رئال مادرید در سالهای اخیر لیگ قهرمانان اروپا، به روزنامه لوپاریزین گفت که من خوشبینم! Je Suis Optimiste! نکتهای که بعد از بازی رفت رئال- پاریس به سمت ترند جهانی پیش رفت، عبارت +۱۳# و این مفهوم به ظاهر مغرورانه اما تحقیرآمیز بود که رئال و پی.اس.جی روی هم ۱۳ عنوان قهرمانی در UCL دارند؛ رئالیها ۱۳ بار این جام را بردند و پاریسیها صفر بار!
اما بازی پارکدوپرنس حکایت دیگری داشت؛ شاید برای اولین بار بود که DNA این جام اروپایی را در خون رئالیها نمیدیدیم و شخصیت اول این نمایش ضعیف هم کارلو آنچلوتی ایتالیایی بود که با اتخاذ تاکتیک دفاعی، سیستمی غلط و تعویضهای بیهوده، توان حفظ نتیجه صفر- صفر را هم نشان نداد (مثل بازی حذفی با بیلبائو) و ثانیه آخر باخت تا تردیدها را به نقطه جوش برساند.
البته پوچتینوی آرژانتینی هم آرایش بازی محتاطانهای داشت و تفکرش فقط از کار انداختن نقاط قوت رئال بود که در بازیسازی مودریچ و کروس و ضدحملههای وینیسیوس خلاصه میشد.
بهجز دفاع کورکورانه شاگردان کارلتو به قصد کسب نتیجه صفر- صفر که با حذف قانون گل زده در خانه حریف، نتیجه خوبی هم به نظر میرسید، رئال به وضوح نشان داد که در چند جناح به شدت آسیبپذیر است: دفاع راست که پاشنه آشیل تیم است، نفر جایگزین کاسیمیرو که در بازی برگشت به چشم خواهد آمد و خط حمله که عناصر آن بویی از گل نبردند.رئالیها که فعلاً در لالیگا اول هستند، پشت نتایج فاجعهبار بارسلونا و اتلتیکو مادرید خوابیدهاند و اگر این دو تیم در حد متوسط خود هم ظاهر میشدند، مادریدیها شانسی برای فتح اسپانیا را هم نداشتند!
این ۱۱ دلیل
رئال مادرید خوب بازی نمیکند؛ در مقابل تیمهای ضعیف لالیگا مشکل دارد؛ در کوپادلری زود حذف میشود؛ در لیگ قهرمانان هم از تیمی گمنام شکست میخورد تا شانس صعودش به روز آخر کشیده شود؛ در یک/هشتم نهایی جام مورد علاقهاش هم در آستانه حذف قرار میگیرد و… دلایل این همه ناکامی که بهخاطر ضعف رقبای اصلی کمتر به چشم میآید، چیست؟
یک: دُن کارلتو
مشکل اصلی به شخصیت و تفکر کارلو آنچلوتی برمیگردد. او در مقابل تیم مدیریتی باشگاه، یک بلهقربانگوی تمامعیار است که با وجود آسیب محدود رئال مادرید از بحران کرونا به نسبت تیمهای دیگر، درخواستی برای جابهجایی بازیکنان ناراضی و کماثر تیم و یکی دو خرید موثر در پست سانترفوروارد نداد و سعی کرد با سیاست و خزانه باشگاه هماهنگ شود تا کیلیان امباپه را جذب نمایند. سیاستی که به بنبست خورد تا فاز تهاجمی تیم برای یکسال دچار ضعف شود.
دو: کاتانچیوی پیر
آنچلوتی مثل بیشتر مربیان ایتالیایی به سیستم دفاعی معروف به کاتانچیو اعتقاد دارد. او به همین سبب ترجیح میدهد که از بازیکنان باتجربه و مسن در ترکیب اصلی خود استفاده کند و کمتر به نیروهای جوان بهویژه در فاز دفاعی میدان میدهد. این ضعفی است که با فلسفه رئال جور درنمیآید.
سه: نام: هازارد
رئال چند بازیکن مازاد دارد که هرگاه به میدان میروند، هیچ اثری از خود نشان نمیدهند. ادن هازارد در راس آنها است؛ بازیکنی که سالی ۳۰ میلیون یورو هزینه روی دست تیم گذاشته، اما یک/هزارم آن هم کارایی ندارد و در بازی با پاریسنژرمن هم او بود که باخت تیم را کلید زد؛ جایی که از پس کنترل یک توپ ساده در میانه میدان برنیامد و با یک پاس کوتاه غلط، موجب بازگشت توپ و انتقال آن به جناح راست و آن پاس پشت پای نیمار و گل امباپه شد. هازارد، سوهان روح رئالیها است و این وضعیت شاید تا سه سال دیگر هم ادامه داشته باشد.
چهار: آقای بیل
گرت بیل به وضوح یک مهره سوخته و تمامشده است که در برخی موارد، رئال را به سُخره هم میگیرد؛ اما آنچلوتی مدام به او باج میدهد و در کلام پشت او میایستد. سرمربی ایتالیایی میتوانست از تیم مدیریتی رئال بخواهد که در تابستان او را کنار بگذارند، اما آقای بیل هنوز تشریف دارند؛ هیچ کارگردانی هم پیدا نشده تا Kill Bill کوئینتین تارانتینو را در قاب سپیدها بازسازی کند تا او کماکان روی اعصاب رئالیها باشد.
پنج: صربوموشن
عنوان صربینایتور بهراستی برازنده نواک جوکوویچ مشهور و همیشه برنده است؛ به همین سبب رئالیهای متعصب و خشمگین این واژه را به نوعی معادلسازی کردند تا از خجالت هموطن صرب این ستاره تاریخ تنیس که در خط حمله رئال بازی میکند، درآیند. این لوکا یوویچ واقعاً صربوموشن هم هست؛ مهاجمی کند با ضریب هوشی بسیار پایین که یکی از بدترین خریدهای تاریخ رئال به شمار میآید و خلاص شدن از دست او هم به سادگی میسر نیست. تنها فرق او با من و شما این است که آقای اسلوموشن میتواند روی نیمکت رئال بنشیند و سالی N میلیون یورو دستمزد بگیرد و از قاب تلویزیون حرص و جوش این بازیهای ضعیف را هم نخورد.
شش: ایسکو و رفقا
ایسکو و چند رفیق اسپانیاییاش چون وایخو، سبایوس، ماریانو هم روی دست رئال و استاد ماندهاند و تنها لیست تیم را پر میکنند. البته واضح است که ناتوانی سرمربی در استفاده از بازیکنان ذخیره باعث شده تا این نفرات شانس بازی نداشته باشند و اعتماد به نفس خود را از دست بدهند.
هفت: راست غیر افراطی
دفاع راست رئال مورد عجیبی است؛ دنی کارواخال همیشه صدمه دیده است و از لوکاس واسکز هم با آن بهره هوشی پایین انتظار خاصی نمیرود. امسال این دو یار راست تیم بسیار سهلانگار و ناکارآمد بودند و از این جناح، مادریدیها ضربهپذیر نشان دادند. به آنها آسنسیو و رودریگو را نیز اضافه کنید تا ضریب کارایی راست رئال پایینتر هم بیاید.
هشت: مورد بنزما
رئال فقط یک حاج کریم دارد تا بلکه گل بزند و تیمش را برنده بازی کند. جالب است؛ بنزما سالهای سال با گلخالیهایی که نمیزد، سوهان روح رئالیها بود و حالا معجزه مادرید شده تا بود و نبودش، زمین تا آسمان تفاوت ایجاد کند. کریم بنزما در رئال جانشین ندارد و همین بزرگترین چالش تیم مدیریتی و مربیگری فاتح ۱۳ جام قهرمانی اروپا است که نیم فصل دیگر هم ادامه خواهد داشت. البته بازی کماثر او بعد حدود یکماه مصدومیت در زمین پی.اس.جی هم یک ایراد اساسی بود که متوجه کارلتو است.
۹ : ژن خوب
روی نیمکت رئال مادرید بزرگ، هیچ مربی باتجربه، کارآزموده و کاریزماتیکی دیده نمیشود تا در مواقع لزوم، به استاد کارلتو مشاوره بدهد. دستیار دوره اول حضور او در رئال، زینالدین زیدان بود؛ اما در دوره دوم آقای سرمربی ژن خوب را به کار بسته است؛ داویده آنچلوتی!! تفاوت را ملاحظه میکنید…
۱۰: پلن بی
رئال مادرید عملاً تیم دومی ندارد؛ نه بازیکنان باتجربه نیمکتنشین و نه بازیکنان مطرح کاستیا شانسی برای قرار گرفتن در پلن بی تیم ندارند و فقط از سر اجبار به بازی گرفته میشوند. آنچلوتی بازیکنان شاخص کاستیا نظیر آریباس، بلانکو، گوتیرز، پیتر را به هیچ گرفته و آنها انگیزه خود را از دست دادهاند. بازیکنانی که اگر زیدان قهر نمیکرد و نمیرفت، شاید الان فیکس تیم بودند.
۱۱: فده و کاما
فدریکو والورده و ادواردو کاماوینگا، دو جوان مستعد و آینده باشگاه هستند، اما آنچلوتی خیلی آنها را باور ندارد و باعث شده تا نقشی کمرنگ در تیم داشته باشند. این مربی در خط میانی، فقط به گارد قدیمی اعتماد دارد و تا میتواند از آنها کار میکشد تا در روزهای حساس و در غیاب یکی از این سه مهره، امکانی برای پر کردن جای خالی آنها نباشد. اگر در بازی پارسی، آقای مربی از سیستم ۲-۴-۴ استفاده میکرد و فدریکو والورده را در میانه زمین بهکار میگرفت (به جای آسنسوی در بال چپ) رئال در آرایش تیمی و نتیجهگیری قطعاً شرایط بهتری پیدا میکرد.
با مرد بازنده بیشتر آشنا بشوید:
کارلو آنچلوتی ۶۲ ساله است و در دوره بازیگری خود در تیمهای پارما، رم و میلان حضور داشته و ۲۶ بازی ملی هم انجام داده است.
او از سال ۱۹۹۵ به مربیگری روی آورده و تاکنون مربی ۱۰ تیم باشگاهی رجینا، پارما، یووه، میلان، چلسی، پاریسنژرمن، رئال مادرید، بایرن مونیخ، ناپولی، اورتون بوده که در بیشتر آنها دو سال سابقه حضور داشته و خیلی زود اخراج شده است؛ تنها مورد استثنا، میلان است که ۸ سال در این تیم دوام آورده است.
بهترین معدل امتیاز کارلتو در این تیمها به دوره اول حضور در رئال برمیگردد که ۳۶/۲ بوده است. در بایرن این معدل ۲۸/۲ بوده و در این فصل هم تاکنون این معدل به ۲۵/۲ رسیده است. او در مقطع اول مربیگری رئال، رکورد ۷۴ درصد پیروزی را برای ثبت در تاریخ به یادگار گذاشته است. آنچلوتی بعد از فصل دوم سریال کنارهگیری زیدان از رئال، خودش را به آنخل سانچز مدیر اجرایی این باشگاه پیشنهاد داد و غرامت اورتون را هم پرداخت کرد تا با کسر حقوق قابل توجه، مجدداً به مادرید برگردد و تا ژوئن ۲۰۲۴ با این تیم قرارداد ببندد. فلورنتینو پرز در تابستان امسال نتوانست به رائول گونزالس اعتماد کند.
نتایج سینوسی او در تیم دوم رئال مادرید و شکست در بازیهای مهم، از جمله در پلی- آف صعود به دسته دوم، علت این تصمیم مدیریتی بود. یوآخیم لو هم پیشنهاد او را نپذیرفت؛ پوچتینو هم در دسترس نبود تا قرعه شانس به نام کارلتو بخورد که همهجوره، از جمله سیاست کاهش بودجه و دستمزدها در خدمت تیم مدیریتی باشگاه بود.فصل آینده و با گشایش برنابئوی جدید، پروژه کهکشانیهای ۲ کلید خواهد خورد و ستارههایی چون امباپه و هالند راهی تیم سپیدهای پایتخت اسپانیا خواهند شد؛ تحت این شرایط معلوم نیست آینده آنچلوتی به کدام سمت و سوی خواهد رفت؟ ادامه کار با تیم جدید و سراپا حمله رئال یا بازنشستگی زودهنگام و خدمت در امورات خانه!
خوششانسی رئال
رئال مادرید تا بازی برگشت با پاریسنژرمن در روز ۱۸ اسفند، به لطف حذف از جام حذفی تقویم سختی ندارد و به سهولت میتواند خود را مهیای این بازی بزرگ نماید. آنها قبل این دیدار، با آلاوس، رایووایهکانو و سوسیداد در لالیگا بازی دارند؛ بعد به دیدار پی.ای.جی میروند و پس از آن با مایورکا بازی دارند. الکلاسیکو هم روز ۲۹ اسفند در برنابئو برگزار خواهد شد. شاید به همین سبب است که آنچلوتی خوشبین است که در بازی برگشت از پس رقیب پرمهره پاریسی برمیآید. او به لوپاریزین میگوید: پاریس یک مزیت کوچک دارد و این برای برد نهایی کافی نیست…