در پارکینگ منفی ۲ چه میگذرد
روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی| دو هفته است که شبکه افق برنامهای با عنوان «به افق فلسطین» پخش میکند که تنوع مهمانهای آن باعث شده در فضای سیاسی بهچشم بیاید. از رائفیپور و حسین شریعتمداری گرفته در سمت راست بردار سیاسی ایران تا علی لاریجانی و آذریجهرمی در میانه و محمد قوچانی و سعید لیلاز در جناح چپ، مهمان این برنامه بودند و سخنان خود را با محوریت مسئله فلسطین بیان کردند.
برنامه کار صداوسیما نیست
با این حال از دو روز پیش گفته شده که این برنامه تولید خود تلویزیون نیست و در واقع یک برونسپاری است. سایت فرارو نخستینبار این گزارش را داده و نوشته:
«اگر برایتان سوال شده است که چرا رویکرد برنامه «به افق فلسطین» در دیگر تولیدات صداوسیما غایب است، جواب ساده است؛ این برنامه محصول صداوسیما نیست! «به افق فلسطین» در واقع تازهترین محصول سازمان اوج است، که تنها برای پخش آن از ظرفیت آنتن شبکه افق بهره میبرد و سیاستگذاری محتوایی و ساختاری آن، خارج از روال مرسوم سیاستگذاری در تلویزیون، صورت گرفته است.»
ماجرای پارکینگ منفی دو
حالا دیروز جواد موگویی، فعال رسانهاي و مستندساز اصولگرا، در صفحه اینستاگرام خود اطلاعات بیشتری از این ماجرا داد و نوشت: «این روزها شبکه افق ناپرهیزی کرده و جز جماعت پایداری پای بقیه جناحها را هم به آنتن بازکرده؛ از لاریجانی و ابطحی گرفته تا علایی و آذریجهرمی و قوچانی.
خرق عادت است از افقی که نهایتا در «جهانآرا» گفتوگو میکند با سعید قاسمی! زنگ زدم به مهدی عرفاتی سردبیر برنامه. منباب خستهنباشی. گفت یه سر بیا شبکه. نگهبان گفت تشریف ببرید پارکینگ منفی۲! دیدم بچههای «سازمان اوج» کیپتاکیپ نشستند. ۵۰-۶۰نفر. از شهیدیفر و افشار و صدرینیا گرفته تا خود رئیس اوج.
پارکینگ منفی۲ را تجهیز کردند که برنامه ببرند روی آنتن. مبلها رو هم از اوج بار زده بودند! شبکه افق با آن عمارت چند طبقه، پارکینگش را داده به اوج برای برنامهسازی در معرکه جنگی که همه دنیا خیره آنند! آنهم در منفی۲ که نفس بالا نمیآید! حالا مقایسه کنید با الجزیره و بیبیسی!
گفتم تیپ این برنامه به جماعت «پایداری-جلیلی» نمیخورد! نگو پای اوج در میان است. وگرنه باید مینشستیم پای جهانآرا! و اینکه «شما برجام را خواندهاید؟!»القصه! در پارکینگ منفی۲ هم میشود اعتبار برگرداند به رسانه ملی. فقط باید از تنگنظری دست شست و نگاه فراجناحی، ملی داشت و صبوری خرج داد. شعار «تحول تحول» هم نمیخواهد! فقط باید شروع کرد، حتی از پارکینگ منفی۲!»
اوج با افق چه فرقی دارد؟
اما اوج با افق چه فرقی دارد؟ افق شبکهای است در سازمان صداوسیما که از سال ۱۳۹۳ فعالیت خود را آغاز کرده است. این موضوع بهطور رسمی هیچجا گفته نشده ولی در واقع سیاستگذاری محتوایی افق با سپاه پاسداران است. البته سپاه یکبار از طریق روابط عمومی خود اینکه این شبکه خصوصی باشد را تکذیب کرده ولی معنای سیاستگذاری محتوایی هم خصوصی بودن شبکه نیست.
در واقع این شبکه بخشی از سازمان صداوسیما است و کارمندان آنهم قاعدتا کارمند سازمان هستند ولی امضای سپاه در تولیدات و محتوای آن مشهود است. سازمان اوج هم در واقع همین وضعیت را دارد. در ظاهر یک موسسه فرهنگی غیردولتی است ولی تقریبا همه در فضای فرهنگی و رسانهای میدانند که سیاستگذاری و تامین مالی این موسسه نیز با حمایت این نهاد انقلابی صورت میگیرد.
اوج طبیعتا بین مردم با فیلمهای سینماییاش شناخته شده است که مهمترین آنها عبارتند از «چ»، «ایستاده در غبار»، «بادیگارد»، «به وقت شام» و «تنگه ابوغریب». این سازمان اسپانسر برخی از سریالهای تلویزیونی مثل «پایتخت ۵» هم بوده و بزرگترین بیلبورد شهری کشور یعنی بیلبورد میدان ولیعصر تهران را هم در اختیار دارد.
اما در مورد تفاوت این دو سازمان باید به برخی تفاوتها در نگرش مسئولان سپاه پاسداران اشاره کرد. طبیعتا در نگرشهای مسئولان این نهاد نیز تفاوتهایی وجود دارد. به نظر میرسد سازمان اوج بیشتر نزدیک به آن گروهی از مسئولان سپاه است که معتقدند رسیدن به آرمانهای انقلاب از طریق فعالیت فرهنگی ممکن است. آنها معتقدند تبلیغ فرهنگی وقتی ممکن است که بتوان به طبقه متوسط نزدیک شد. طبقهای که تقریبا با فاصله از آن آرمانها زندگی میکند. این نگرش بیشتر در نگاه فرمانده سابق سپاه و فرمانده قرارگاه فرهنگی خاتم الاوصیا وجود داشته و دارد.
در مقابل، شبکه افق، بیشتر نزدیک به گروهی است که دغدغه صیانت دارند و معتقد به مقابله سیاسی با جریان بهاصطلاح غربگرا در ایران هستند و در تکنیکهای خود نیز بیشتر رویکرد سلبی دارند. این رویکرد در مسئولان فعلی نهاد انقلابی بیشتر به چشم میخورد. تفاوتها همانطور که جواد موگویی گفته آشکار است.
محصول تفکر اول برنامه به افق فلسطین است که معتقد است در این زمان، باید صدای واحدی از ایران در حمایت از فلسطین به گوش برسد و از اینرو حتی به آذریجهرمی و قوچانی و لیلاز تریبون میدهد ولی در مقابل محصول تفکر دوم برنامه جهانآرا است که اغلب مهمانان آن از جناح اصولگرای رادیکال هستند (مثل آقای کوشکی)و در برخی موارد، از عصبی کردن جناح مقابل نیز پرهیزی ندارد.
مدیر مدرسه
جالب است بدانید که این دو تفکر اخیرا در یک موضوع دیگر نیز در تقابل با هم قرار گرفتند. ماجرا برمیگردد به فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» با موضوعی مرتبط با اعتراضات ۱۴۰۱ که در روز نخست جشنواره فیلم کوتاه تهران اکران شده و توانست جایزه بهترین فیلمنامه را از آن خود کند؛ فیلمی که تولید «اوج» است و مورد اعتراض شدید سایت اصولگرای «مشرق».
وبسایت مشرق نیوز که نزدیک به همان نگرش دوم ارزیابی میشود بعد از اکران این فیلم با انتشار یادداشتی انتقادات تندی را به این فیلم وارد دانسته و مدعی میشود که فیلم مدیر مدرسه دستگاه امنیتی کشور را به «کودکربایی» متهم کرده است.مشرق نیوز، فیلم کوتاه مدیر مدرسه را «سند بسیار قابل توجه برای گروههای حقوق بشری و سندی بینالمللی از آزار سیاسی کودکان و نوجوان» میداند و با انتقاد شدید از عملکرد سازمان اوج مینویسد:
«از سازمان سازنده با ساخت فیلمهایی نظیر «مصلحت»، «غریب» و فیلم پهلوی نشان «پسر مریم» و سریال «آقازاده» و مستندهایی در ستایش چهرههای آیکونیک دوران پهلوی، دیگر نمیتوان ادعای انقلابی داشت و اوج باید به یک سازمان خصوصی خودمحور تغییر موقعیت دهد.»
صداوسیما کجای داستان است؟
اینطور بهنظر میرسد که صداوسیما و مدیران فعلی آن نزدیک به گرایش دوم هستند. در واقع همانطور که موگویی گفته دکترجبلی و قائممقام یعنی وحید جلیلی از زمره چهره هایی هستند که بیشتر دغدغه صیانتی دارند و در کار فرهنگی به خلوص محتوایی آن از نظر خود توجه میکنند و مخاطب را در رده اول قرار نمیدهند و این در حالی است که در گرایش سیاسی و فرهنگی اوج، مخاطب جایگاه مهمتری دارد و از اینرو در برخی اوقات شاهد نرمشهایی در محتوا هستیم تا مخاطب پای محصول فرهنگی بنشیند و پس از آن پیامهای مورد نظر به وی منتقل شود.
چطور صداوسیما این برنامه را پذیرفته؟
این سوال اینطور پاسخ داده میشود که در شرایط بحرانی کنونی در حوزه فلسطین، به نظر برخی تصمیمات در مراجع عالیتری از سازمان صداوسیما گرفته میشود و از این رو به نظر میرسد که در این زمینه صداوسیما مجری تصمیماتی بوده که در سطح عالی به مصلحت دانسته شده است. مدل چنین اتفاقی بهطور مشخص در جنگ ۳۳ روزه نیز در ایران رخ داد و در آن زمان کمیتهای در سطح عالیتر، مسائل تبلیغاتی و جنگ روانی را بررسی، تصویب و برای ابلاغ به رسانهها ازجمله صداوسیما ارائه میکرد.