کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۴۶۲۴۹
تاریخ خبر:

دریافت دیه؛ پایان سرقت خونین از طلافروشی خانی‌آباد

دریافت دیه؛ پایان سرقت خونین از طلافروشی خانی‌آباد

روزنامه هفت صبح، فاطمه شیخ علیزاده| غروب 10 خرداد سال 1401 وحشت و التهاب زیر پوست محله خانی‌آباد تهران خزید. صدای تیراندازی از نزدیکی مغازه طلافروشی محل بلند شد و اهالی که تصور کرده بودند یک حمله تروریستی اتفاق افتاده است، ماشین‌های خود را رها کرده و پا به فرار گذاشتند.

در همان حین برخی کسبه و رهگذران متوجه شدند که مغازه طلافروشی مورد دستبرد سارقان مسلح قرار گرفته است و دو بسیجی نیز که صدای تیراندازی را از پایگاه بسیج محل شنیده بودند، برای دستگیری سارقان وارد عمل شده و در همان نزدیکی کمین کردند. اما ناگهان صدای بیسیم جوان بسیجی به گوش یکی از سارقان رسید و اسلحه کلاشینکف را به سمت جمعیتی که در نزدیکی طلافروشی تجمع کرده بودند، گرفت و شروع به تیراندازی جنون‌آمیز کرد.

بعد هم همدستش با کیسه‌ای پر از طلا از مغازه بیرون آمد و ترک موتور پرید و پا به فرار گذاشتند. هنوز سرعت موتور خیلی‌ زیاد نشده بود که یکی از اهالی محل به‌نام بهزاد به سمت آنها دوید و سرشانه سارق را گرفت تا مانع سرقت طلاها شود. اما سارق جوان که دو دستی به کیسه پر از طلا چسبیده بود، فریاد زد و به همدستش که ترک او نشسته و هنوز کلاشینکف در دستش بود، گفت شلیک کن!

مرد ترک‌نشین هم اسلحه را سمت بهزاد نشانه رفت و او را هدف شلیک گلوله قرار داد. سپس دو سارق مسلح به همراه 6 کیلو طلا اقدام به فرار کردند اما در همان حین جوان بسیجی که در جوی پنهان شده بود، لگدی به موتور دزدان زد و آنها را زمین زد. در همان لحظه دیگر اهالی محل سمت آنها هجوم برده و سارقان که در فرار ناکام مانده بودند، از سوی سایر شاهدان دستگیر شدند.

در همان حال عده‌ای از اهالی اقدام به فیلمبرداری کردند که فیلم لحظه دستگیری سارقان به سرعت در فضای مجازی وایرال شد. بلافاصله خبر سرقت مسلحانه به ماموران کلانتری خانی‌آباد رسید و دو دزد تحویل ماموران پلیس داده شده و بازداشت شدند.سپس بهزاد به همراه دو نفر دیگر از اهالی محل که به ضرب گلوله مجروح شده بودند، به بیمارستان منتقل شدند و تحت معالجه و درمان قرار گرفتند.

اما بهزاد که پدر سه فرزند خردسال قد و نیم قد بود، به دلیل شدت جراحت وارده با گذشت سه روز از حادثه جان خود را از دست داد و پرونده سرقت مسلحانه به پرونده قتل این شهروند تهرانی گره خورد.در بررسی‌های ابتدایی مشخص شد سارقان که دو پسرعموی 32 و 43 ساله هستند؛ در سال 1400 نیز دست به سرقت مسلحانه از یک طلا‌فروشی در پرند زده بودند اما بار قبل از چنگال قانون فرار کرده بودند.

اعترافات سارق سابقه‌دار
مرتضی 43 ساله در اولین اعترافات خود بعد از دستگیری گفت: «حدود 20 سال قبل بود که دست به سرقت مسلحانه زدم و چند سالی حبس کشیدم. بعد از آزادی هم زندگی آرامی نداشتم. همسرم از من جدا شد و همراه دو فرزند خردسالم رفت و من به تنهایی زندگی می‌کردم. بعد از اینکه همسرم من را ترک کرد، یکباره همه‌چیزم را از دست دادم.

باز هم به تنگنای مالی برخورد کردم و برای تامین مخارج زندگی‌ام با موتور کار می‌کردم. اما باز هم دخل و خرجم جور در نمی‌آمد. به همین خاطر بعد از سال‌ها دوباره به فکر سرقت مسلحانه افتادم.» مرتضی در مورد سرقت مسلحانه طلافروشی در پرند هم گفت: «با نقشه‌ای که از قبل کشیدم به همراه پسرعمویم سراغ طلافروشی در پرند رفتیم. آن‌موقع هم حدود 3 کیلو طلا سرقت کردم که چون دستگیر نشدم همه پول فروش طلاها را خرج کردم. همدستم هم نمی‌دانست که طلاها 3 کیلو بوده و فکر می‌کرد یک کیلو طلا سرقت کردیم. من به او دروغ گفتم که بعدا در جای دیگری برایش جبران کنم!»

سپس مرتضی در مورد روز حادثه گفت: «من و پسرعمویم وقتی دیدیم یک سال از سرقت قبلی گذشته و پلیس ردی از ما به‌دست نیاورده به فکر افتادیم دوباره سرقت کنیم. برای همین این بار نقشه سرقت از یک طلافروشی در خانی‌آباد را كشيدیم که در یک خیابان کم‌تردد و عریض قرار داشت و احتمال می‌دادیم که به راحتی بتوانیم از آنجا فرار کنیم.»

مرتضی در ادامه در تشریح شلیک مرگبار گفت: «پسر عمویم با پتک شیشه ویترین را شکست و شروع به تیراندازی کرد. من هم با اسلحه خودم با مرد طلافروش درگیر بودم. وقتی مردم متوجه ماجرا شدند و برای کمک به مرد طلافروش آمدند اسلحه را به سمت آنها گرفتم و تهدید کردم کسی جلو نیاید. همان موقع پسرعمویم فریاد کشید شلیک کن. من چندین تیر شلیک کردم تا مردم را بترسانم. وقتی دیدم پسرعمویم با بهزاد درگیر شده به ناچار به پا و کتف او شلیک کردم. ولی من واقعا قصد آسیب زدن به کسی را نداشتم و پشیمانم.»

سپس همدست مرتضی به‌نام صابر 32 ساله در اعتراف به شرکت در سرقت مسلحانه منجر به قتل گفت: «یک فقره سابقه درگیری دارم. مدتی قبل مغازه نجاری داشتم که دزد تمام اموال داخل مغازه را سرقت کرد. می‌خواستم هر طور شده پولی به‌دست بیاورم که بتوانم کار و کسب خودم را دوباره راه‌اندازی کنم. برای همین وقتی پسرعمویم به من پیشنهاد همدستی در سرقت را داد قبول کردم.»

سپس صابر در مورد روز حادثه گفت: «ما طبق نقشه کلاه کاسکت به‌سر گذاشتیم و با موتور مقابل طلافروشی رفتیم. من ویترین طلافروشی را شکستم و شروع به جمع کردن طلاها كردم. پسرعمویم هم شاهدان را تهدید کرد. ولی وقتی می‌خواستیم فرار کنیم بهزاد از پشت سر مرا گرفت و پسرعمویم به سمت او شلیک کرد و ما همان‌جا دستگیر شدیم.»بعد از اینکه متهمان به جرم خود صراحتا اعتراف کردند، بازسازی صحنه سرقت مسلحانه و شلیک مرگبار به شهروند شجاع را نیز انجام دادند. به این ترتیب پرونده آنها با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا آنها از خود دفاع کنند.

در دادگاه
در ابتدای جلسه همسر قربانی به‌عنوان ولی قهری سه فرزند خردسالش درخواست دیه کرد و به این ترتیب متهم به قتل از قصاص رهایی پیدا کرد. سپس مرد بسیجی که در صحنه تیراندازی مرگبار حضور داشت روبه‌روی قضات ایستاد و به‌عنوان شاهد جنایت گفت: ما در پایگاه بسیج بودیم که صدای شلیک گلوله را شنیدیم و متوجه سرقت مسلحانه شدیم.

من خودم را به طلافروشی رساندم و به داخل جوی آب رفتم و خودم را به طلا‌فروشی نزدیک کردم. وقتی صدای بیسیم من به گوش رسید مرتضی شروع به شلیک کرد. همان موقع دومین متهم سوار موتور شد تا فرار کنند. اما بهزاد با او درگیر شد. مرتضی که شاهد ماجرا بود بی‌هدف شروع به شلیک کرد.»

سپس مرتضی روبه‌روی قضات ایستاد و شلیک خونین را گردن گرفت. او در دفاع از خود گفت: «قبول دارم به بهزاد شلیک کردم اما من قصد کشتن او را نداشتم. او از پشت سر پسر عمویم را گرفته بود. همان موقع صابر فریاد کشید شلیک کن و من بی‌هدف شلیک کردم. من از مرگ بهزاد شرمنده هستم.»

سپس همدستش روبه‌روی قضات ایستاد و اتهام معاونت در قتل را نپذیرفت. او گفت: «من روی موتور نشسته بودم تا پسر عمویم بیاید و فرار کنیم که بهزاد از پشت‌سر مرا گرفت. همان موقع پسر عمویم به او و سایر شهروندان شلیک کرد. من اصلاً به مرتضی نگفته بودم شلیک کند. به همین خاطر اتهام معاونت در قتل را قبول ندارم.» در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

کدخبر: ۵۴۶۲۴۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر