دردسرهای گربهای برای سینمای ایران
روزنامه هفت صبح، فاطمه رجبی | همزمان با رفع محدودیتهای کرونایی به نظر میرسید که قرار است شاهد موج اکران فیلمهای پر ستاره و سینما پرکن باشیم اما همین اول کار اتفاقاتی افتاده که با واکنش اهالی سینما مواجه شده است، جالب اینکه یک وجه اشتراک بین دو فیلمی که طی هفته گذشته با حاشیه و تهدید روبهرو شدهاند دیده میشود، هر دوی آنها اسمهای گربهای دارند!
اواسط هفته گذشته بهرام رادان که تهیهکننده فیلم هم هست در مراسمی که به بهانه اکران فیلم سینمایی گربه سیاه با بازی او و ترلان پروانه برگزار شده بود اعلام کرد که این فیلم خلاف اعلام قبلی، از دهم آذرماه اکران نخواهد شد و همینطور هم شد. خیلیها اکران نشدن این فیلم را به حاشیههای اخیر شورای پروانه نمایش و اظهارات نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس که یکی از اعضای شورای پروانه نمایش هم هست ربط دادند.
محمدرضا فرجی، روابط عمومی سازمان سینمایی به نقل از مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم نوشت:«تعویق در اکران فیلمها به دلیل تصمیم شورای صنفی نمایش است و هیچ فیلمی توقیف نشده است. پیروی بررسیهایی که شورای صنفی نمایش برای فیلمهایی که در نوبت اکران انجام داد و بنا به درخواست پخشکننده فیلم «گربه سیاه» اکران این فیلم به مدت دو هفته و سایر فیلمها به مدت یک هفته به تاخیر افتاد.
خوشبختانه، اکران فیلمها طی هفتههای اخیر باعث رونق مجدد سینماهای کشور شد و شورای صنفی نمایش به منظور حمایت از دیگر فیلمهای در حال اکران تصمیم گرفت، اکران فیلمهای جدید به تعویق بیافتد. تا الان کارگردان گربه سیاه یعنی کریم امینی در این مورد اظهارنظر نکرده است.
نوباوه چه گفت؟
قبل از اینکه سراغ ماجراهای مربوط به یک فیلم گربهای دیگر برویم، به حرفهای بیژن نوباوه بپردازیم. او که نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس است و به تازگی از طرف وزیر ارشاد به عنوان عضو شورای پروانه نمایش منصوب شده در مصاحبهای با فارس گفت که اگر ۳۰ فیلم «مسئلهدار» را نمایش بدهد، هم خودش را به مجلس فرامیخواند و هم در جلسههای شورا در سازمان سینمایی شرکت نمیکند.
او تاکید کرد که «بیش از ۳۰ فیلم مسئلهدار از کمیته شورای نمایش در دولت قبل مجوز نمایش گرفتهاند که در این فیلمها ارزشهای اخلاقی، انقلابی و ملی زیر سؤال رفته است. با وجود مخالفتهای صورت گرفته، اقدامی در این مورد نشده اما اگر این فیلمها اکران شوند ما وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را به مجلس فرا خواهیم خواند.»
این حرفها باعث شد که اتحادیه تهیهکنندگان سینمای ایران واکنش تندی نشان بدهد و در بیانیهای بگوید: «برای ما جای تعجب است که چطور این آقای نماینده بدون تماشای فیلمها اعلام میکند ۳۰ فیلم غیرقابل نمایش است. ایشان در چه سیر و سلوکی به این اجتهاد رسیدهاند که فیلمها را ندیده مجوز توقیف میدهند و وزیر را تهدید میکنند که این فیلمها نباید نمایش داده شوند.
اگر آقای نماینده مجلس این فیلمها را دیدهاند. لطفا اسامی ۳۰ فیلمی را که به نظرشان غیرقابل نمایش است و به زعم ایشان در آن فیلمها ارزشهای اخلاقی، انقلابی و ملی ما به زیر سوال رفته منتشر کنند. از طرفی اعلام فرمایند چگونه فیلمهای سینماگران بدون اطلاع سازندگانشان به دست ایشان رسیده و طی چه فرایندی بدون مجوز به تماشای آن نشستهاند؟
آیا ایشان میدانند که لغو پروانه نمایش صادر شده و توقیف آن چه معنایی دارد؟ آیا از تبعات، خسارات و هزینههای لغو پروانه نمایش و توقیف برای حکومت اطلاع دارند؟ آیا نمیدانند که لغو پروانه نمایش صادر شده قابل پیگرد قانونی در محاکم قضایی است؟»
کانون کارگردانان سینمای ایران هم بلافاصله عصبانتیش از حرفهای نوباوه را نشان داد و بیانیه صادر کرد؛ بیانیهای که در بخشی از آن آمده بود:«کانون کارگردانان سینمای ایران ضمن اظهار تاسف از بیان غیرتخصصی و بیپشتوانه نماینده محترم مجلس شورای اسلامی که متاسفانه عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نیز هستند،
درباره۳۰ فیلم از نظر ایشان مسئلهدار و غیرقابل نمایش عمومی، اعتراض خود را نسبت به این نوع نگاه یکسویه، سادهانگارانه و توهینآمیز به سینمای ایران ابراز میدارد. آن نماینده محترم باید بداند که عملکرد بد و غیرکارشناسی و عدم درک درست از جامعه باعث شده که قاطبه رایدهندگان برایشان فرقی نداشته باشد که چه کسی و با کدام نگاه و تلقی غیرتخصصی بر صندلی وکالت آنها در مجلس شورای اسلامی تکیه میزند.»
داستان شهر گربهها
حاشیههای فیلم شهر گربهها، قبل از ماجرای فیلم گربه سیاه و حرفهای نوباوه و واکنشهای تند اهالی سینما اتفاق رخ داد، در واقع اگرچه این فیلم در دسته فیلمهایی که احتمالا قرار است بازبینی شوند قرار ندارد و اکران آن مدتی است که شروع شده اما حرف و حدیثهایی که درباره آن پیش آمد را میتوان به نوعی شروع جنجالهای سینمایی هفتهای که گذشت بدانیم.
این فیلم که از قضا یک چهره مقبول یعنی سید جواد هاشمی آن را برای گروه کودک و نوجوان ساخته و اکران شد اما با واکنش بعضی بزرگترها مواجه شد. اولین اعتراض را به اکران این فیلم محمــدتقی نقدعلی، نماینده روحانی خمینی شهر در مجلس علنی روز یکشنبه نشان داد و گفت:
«این گربه رقصانی که در فیلم سینمایی شهر گربهها اتفاق افتاده است، متوقف شود، چرا که این موضوع احساسات متدینین و افراد مذهبی را جریحهدار کردهاست، اینکه مجوز اکران چنین فیلمهایی داده میشود مخالف موازین نظام دینی است، درخواست میکنم وزیر ارشاد درمقابل فشارهای وارده مقاومت کند و اکران این فیلم را به خاطر صیانت از خون شهدا تعطیل کند.»
بعد از این حرفها اعتراضهایی هم در شبکههای اجتماعی شکل گرفت تا جایی که سید جواد هاشمی مجبور شد اعلام کند که فیلمش را اصلاح خواهد کرد اما در مقام دفاع از اثر خودش بر آمد وآن را فیلمی با محور استکبارستیزی و نقد مهاجرت جوانان و خانوادهها معرفی کرد، اما همین حرفها باعث شد تا این بار روزنامه جوان پا به میدان بگذارد و ضمن انتقاد از فیلم بنویسد که «البته تنها کسانی اجازه ورود به ساحت استکبارستیزی و ترامپشناسی را دارند که اولاً سابقه ۳۰سال مربیگری تربیتی داشته باشند،
ثانیاً بارها در فیلمهای مختلف سینمایی شهید شده باشند! عذر بدتر از گناه مصداق همین حرف است. سیدجواد هاشمی باید بداند که اتفاقاً جامعه از کسی که ۳۰ سال سابقه مربی تربیتی بودن، شهید شدن در آثار متعدد سینمایی و برگزار کردن یادواره شهدا را دارد، توقع دارد به ارزشهای جامعه و مظاهر آن بیشتر از دیگران پایبند باشد، خصوصاً اینکه آن بازیگر همه احترامی را که در جامعه کسب کرده مدیون همین نقشآفرینی به جای شهداست.»
چطور میشود جلوی اکران را گرفت؟
فشارها به وزارت ارشاد درباره این فیلم تا جایی بالا گرفت که این وزارتخانه توضیح داد. محمد حسین نیرومند مشاور سینمایی و هنری وزیر فرهنگ و ارشاد در یادداشتی نوشت: «به دلیل شرایط کرونایی و تعطیلی سینماهای کشور بیش از ۱۰۰ فیلم تولید شده در سالهای گذشته با در اختیار داشتن پروانه نمایش در انتظار نوبت اکران سینمایی هستند.
تهیهکننده همه این فیلمها بهعنوان تولیدکنندگان کالای فرهنگی بخش خصوصی در دولت قانونی دوازدهم پروانه ساخت گرفتهاند و از همان دولت قانونی، پروانه نمایش اخذ کردهاند. بنابراین پروانه نمایش آنها مانند فیلم موزیکال «شهر گربهها» کاملاً قانونی است و سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف است این پروانه نمایش را به رسمیت بشناسد.
حال سؤال اساسی این است که چگونه دولت سیزدهم که سیاستهای فرهنگی آن تفاوتهای آشکاری با دولت قبل دارد میتواند جلوی اکران نمایش دهها فیلم اینگونه را بگیرد؟» او در ادامه به راه قانونی پیش پای سازمان سینمایی برای جلوگیری از اکران این فیلمها و البته خسارتهای آن هم اشاره کرد و نوشت: «طبق ماده ۶ -۶ دستورالعمل صدور پروانه نمایش سازمان سینمایی از اکران فیلمهای اینچنینی دارای پروانه نمایش جلوگیری کرده و آنها را توقیف کند.
اما این ممانعت نمیتواند چندان دوام یابد چرا که تهیهکنندگان با پروانه نمایش قانونی خود اقدام به شکایت از سازمان سینمایی میکنند. در این گونه منازعات حقوقی معمولاً بازنده سازمان سینمایی است چرا که یا باید امکان نمایش فیلم را فراهم سازد، همانند ماجرای فیلم سینمایی «دینامیت» یا به تهیهکننده فیلم خسارت بپردازد، مانند فیلم سینمایی «سنتوری».
هر دو مسیر بیان شده بهواقع ایجاد خسارت به حوزه فرهنگ و هنر کشور است؛ خسارتی که قبل از آنکه ناشی از عملکرد تولیدکننده فیلمها باشد ناشی از دوگانگی و چندگانگی سیاستهای فرهنگی دولتهاست. این مقدمه بهانهای است برای طرح این معضل مزمن اما بسیار مهم حوزه فرهنگ و هنر کشور که تا چه زمان باید شاهد باشیم با تغییر دولتها سیاستهای فرهنگی و هنری کشور تغییر کند؟»
گربههای جنجالی سالهای دور
گذشته از اینکه سرنوشت فیلمهای زیر ذرهبین اخیر اعم از گربهایها و غیرگربهایها چه میشود، جالب است که چند سال پیش هم یک فیلم گربهدار دیگر حاشیه ساز شده بود. کسی از گربههای ایرانی خبر نداره که بهمن قبادی تهیهکننده، نویسنده و کارگردانش بود و سال ۸۸ منتشر شد اما طبیعتا بدون مجوز و به صورت زیر زمینی.
ماجرای فیلم به یک دختر و پسر جوان میپرداخت که بعد از آزادی از زندان میخواستند گروه موسیقی خودشان را راه بیندازند و رویای رسیدن به جشنوارههای خارجی را داشتند. کسی از گربههای ایرانی خبر نداره در واقع یک جور نمایش جو حاکم بر گروههای راک و متال ایرانی بود که زیرزمینی فعالیت میکردند و دنیای اهالی و طرفداران این گروهها را نشان میداد اما هیچوقت موفق به دریافت مجوز رسمی اکران نشد.