درباره محاکمه متهمان سوءاستفاده ۱۱ میلیون دلاری
روزنامه هفت صبح | خرید و فروش ۱۱میلیون دلار ارز دولتی در بازار آزاد و کسب منفعت ده‌ها میلیارد تومانی. روز گذشته اولین جلسه دادگاه یک پرونده جدید اخلال در نظام اقتصادی کشور به ریاست قاضی موحد برگزار شد. در این پرونده مرتضی فلاح اشتری و ۱۱متهم دیگر محاکمه می‌شوند به اتهام مشارکت در اخلال در نظام ارزی به صورت عمده و از طریق خرید و فروش ارز دولتی به مبلغ ۱۱میلیون دلار دربازار آزاد و کسب منفعت به میزان ۶۱میلیارد تومان.
ظاهرا متهم قبلا رئیس کانون صرافان بوده اما خودش منکر دریافت ارز دولتی شد. در ابتدای جلسه دیروز نماینده دادستان عناوین اتهام تک تک متهمان را قرائت کرد و بعد نوبت به دفاع متهمان و پاسخگویی مطلعین پرونده رسید. نماینده دادستان بعضی شگردهای متهمان را اینطور درباره انتخاب مدیر عاملان اجاره‌ای توضیح داد: «متهمان افرادی را به عنوان مدیر عاملان اجاره‌ای انتخاب می‌کردند که قصد مهاجرت به خارج از کشور را داشتند به طوری که به رضا علی اکرم داوودی اعلام کردند که ۳۰۰میلیون تومان درترکیه به او می‌دهند که از ایران برود»
یا در مورد سوءاستفاده از آبدارچی شرکت هم بوده که او در دادگاه گفت: «دیپلمه هستم و آبدارچی شرکت بودم. ۵ سال است که با آقای مرادی همکاری می‌کردم. ایشان رئیس ما بود و بنده کار‌های بانکی و انتقال پول را نیز انجام می‌دادم. آقای مرادی به من گفت می‌خواهیم شرکت بزنیم و احتیاج به افرادی داریم بنده خواهر و خواهرزاده‌هایم را به وی معرفی کردم.
او به من پیشنهاد خارج از کشور و پناهندگی آلمان را داد. من اصلا از موضوع شرکت خبر نداشتم، در شرکت هیچ رفت و آمدی نبود و تمام کار‌ها تلفنی انجام می‌شد. آقای مرادی سه تا چهار دفتر در کیش داشت و بنده حقوق بگیر بودم و ایشان آدم خو ش برخوردی بود. به من پیشنهاد داد می‌گفت مبلغ ۱۸۰میلیون هزینه پناهندگی آلمان برای بنده کرده است.
می‌خواست مرا فراری دهد و مسئولیت‌ها را به گردن ما بیندازد بنده اعتماد کردم. حتی آقای اعلایی به من گفت سید می‌خواهم تو را جایگزین خودم کنم، اما من گفتم سابقه‌دار هستم و نمی‌توانم.»در ادامه قاضی موحد از یک فرد مطلع به نام بیداریان که راننده اسنپ است درباره موضوع ماشین ٢٠٠میلیون تومانی پرسید که این مطلع پاسخ داد: امیرخسرو اعلایی برای اخذ حواله ارزی این ماشین را از مرادی به عنوان شیرینی دریافت کردند.»
در ادامه نماینده دادستان از متهم خواست درباره دو عدد گوشی و دو عدد هاردی که در سیفون دستشویی انداختید یا اسنادی که در دستگاه خردکن انداختید توضیح دهید که متهم کریمی پاسخ داد: «یکی از کارمندان برادرم از لحاظ مالی به برادرم خیانت کرد و خانواده وی مدام من را تهدید به قتل می‌کردند. زمانی که به منزل من مراجعه شد من نمی‌دانستم از طرف وزارت اطلاعات است یا از طرف همان خانواده؛ لذا از ترسم همه چیزی که داشتم را در سیفون انداختم من آنقدر ترسیده بودم که اگر می‌شد خودم هم به سیفون می‌رفتم، البته ماموران توانستند این هارد را باز کنند و متوجه شدند که چیزی در آن نبود.»
