درباره تعصب، ملوان و کریس رونالدو
روزنامه هفت صبح| یک: مسئله سگها، مسئله غذا دادن به سگهای ولگرد در کوهستانها و بیابانها، مسئله گردش سگهای خطرناک حتی پیت بول و شیان لو در سطح شهر با قلادههایی که هر آن امکان خروج از دست صاحبانشان وجود دارد، نشان میدهد که پافشاری زمخت بر یک ایده در توقیف جمعآوری سگها به عنوان موجوداتی متخاصم، چگونه به یک موج مقاومت و اینرسی منفی بدل شده
که هرتلاشی برای سروسامان دادن به اوضاع سگها، در واکنشی غیرمنصفانه به حرکتی غیر مدنی و غیر دموکراتیک تعبیر میشود و موج نفرت انگیزی از ناسزا و دشنام را برای شما در فضای مجازی به دنبال خواهد داشت. نمونهای از یک مسئله به ظاهر بیاهمیت که بهیک پدیده اجتماعی بدل شده و گروهی متعصبانه در مقابل هرگونه نظر مخالف در مورد وضعیت سگها مقاومت میکنند.
دو: حضور ملوان و ذوب آهن در بالای جدول نشانه حقانیت مربیان این دو تیم است. ربیعی و تارتار. بیدردسر و متمرکز بر کار خودشان. وقتی اسم ملوان و ذوبآهن بالای جدول دیده میشود یاد قدیم میافتیم. یاد دوران جام تخت جمشید یا فوتبال دهه شصت.
سه: کریس رونالدو وقتی از منچستر به رئال آمد دوتا انگیزه برای موفقیت بیشتر داشت، یکی انگیزه بیرونی که لیونل مسی بود و دومی کاکا که هم تیمی رونالدو در رئال بود و برخی عقیده داشتند حتی از رونالدو بازیکن بهتری است. رونالدو اما آن قدر درخشید که کاکا به زودی از رئال رفت و محو شد و دوره فوتبالش هم به پایان رسید.
دو سال بعد همین ماجرا بر سر رقابت رونالدو با گرت بیل پیش آمد. حالا رونالدو باز هم دوتا انگیزه داشت. انگیزه بیرونی که همچنان مسی بود وانگیزه داخلی که این ولزی درشت هیکل گرانقیمت به شمار میرفت. پس رونالدو باز هم بهترین ورسیون خودش را ارائه کرد و آن قدر استقامت کرد که 5 تا توپ طلا برد و بیل را هم راهی مسابقات گلف کرد.
در عربستان و در دورهای که بازنشستگی رونالدو قرار بود باشد، باز هم رونالدو انگیزههای خود را پیدا کرد. انگیزه بیرونی همچنان مسی بود که قهرمان جهان شد و هفتمین و هشتمین توپ طلای خودش را هم به دست آورده بود. انگیزه دوم حضور کریم بنزما بود. مردسال 2021 و کسی که میگفتند بالاخره از سایه رونالدو خارج شده است. حاصل این فشارهای انگیزشی، تبدیل رونالدو به یک معجزهگر 38 ساله بوده است. گلهایی که در چند بازی اخیر النصر زده فقط و فقط حاصل نبوغ و آمادگی ذهنی و روانی و جسمی هستند .