داستان واقعی ترسناک درباره بازار پوشاک ایران
روزنامه هفت صبح، صدرا بکتاش | برای اینکه مطمئن شویم تصمیمات خلقالساعه و بهظاهر مهربانانه چطوری میتوانند در نهایت برای مردم دردسر درست کنند، بررسی مصوبه سال ۹۵ وزارت صمت در بازار پوشاک مثالی درست و عبرتآموز است.پنج سال پیش وقتی هنوز کرونایی وجود نداشت،تحریمها عرصه را بر واردکنندگان تنگ نکرده بود و رشد قیمت دلار تازه داشت شروع میشد، وزارت صمت تصمیم گرفت برای واردات و فروش پوشاک در کشور شرطوشروط بگذارد.
مهمترین بخش مصوبه این بود که برندهای پوشاک خارجی یا نمایندگان آنها را مجبور میکرد همزمان با واردات پوشاک خارجی، بخشی از سهم بازار خود را در داخل تولید کنند.انصافا پیشنهاد بدی نبود، چون میگفت شرکت خارجی یا نماینده آن مکلف است ظرف دو سال اول، حداقل معادل ۲۰درصد حجم واردات را در داخل تولید کرده و حداقل ۵۰درصد لباسهای تولید داخلی را صادر کند.
با این کار هم در داخل ایجاد اشتغال میکردیم، هم خطوط تولید و تکنولوژی روز را بهکشور میآوردیم، هم درآمد ارزی ایجاد میشد.میبینید؟همینقدر شیک و قشنگ! بههمین خاطر پیشنهاددهندگان طرح، خیلی به خودشان افتخار میکردند.در عوض آنهایی که بازار را میشناسند یا حداقل کمی با سازوکار بازار پوشاک ایران آشنا هستند،همان موقع هشدار دادند نتیجه نمیتواند آنقدرها خوب باشد.
واقعیتهایی ساده در بازار پوشاک ایران وجود دارد.مثلا میدانیم برندهای پوشاک خارجی معروف، تقریبا هرگز در داخل کشور نماینده رسمی نداشتهاند.اگر نماینده رسمی، شخص یا شرکتی باشد که با تولیدکننده اصلی پای میز مذاکره مینشیند و آنها را راضی میکند با در نظر گرفتن قوانین و مقررات برند خود، تولیداتش را در ایران عرضه کند ما هرگز در ایران نماینده رسمی نداشتهایم.
بیشتر فروشگاههایی که از ابتدای دهه ۹۰ در ایران افتتاح شدند و دکور و دیزاین و چیدمانشان را شبیه نمایندگیهای رسمی برندهای معروفی در امارات و ترکیه و اروپا و آمریکا طراحی میکردند، در حقیقت به تجاری تعلق داشتند که بهجای شرکت اصلی با فروشگاهی در کشورهای همسایه لینک میشدند.در بهترین حالت همهشان نوعی واسطه بودند نه نمایندگی.
آنها لباسهای برند را بهصورت عمده از استانبول یا دوبی میخریدند و با پرداخت حق گمرکی و عوارض وارداتی در فروشگاههایی با ظاهری شبیه نمایندگی رسمی برند اصلی به هموطنهای خود میفروختند. مثال این قضیه را در بخش موبایل هم میبینیم.کدام یک از فروشگاههای عرضهکننده محصولات اپل با وجود ظاهری مشابه اپلاستورهای واقعی، نماینده حقیقی اپل آمریکا در ایران هستند؟
برگردیم سراغ موضوع اصلی؛ مصوبه وزارت صمت پنج سال پیش این دسته واردکنندهها و تجار را شوکزده کرد. بخشی از آنها میدانستند توانایی ایجاد خط تولید پوشاک را ندارند یا اگر بتوانند چنین کاری انجام دهند اصلا در سمت دیگر ماجرا کسی نیست تا برای عمل کردن به مصوبه وزارت صمت پای میز مذاکره بنشیند. پس این گروه از میدان رقابت بیرون رفتند.
دستهای دیگر با افزایش قیمت دلار قافیه را باختند.ممکن است پیش خودتان بگویید چون واردکنندههای پوشاک الک شدهاند پس کار خوبی انجام شده است. کاش اینطور بود!بعضی واردکنندههای بزرگ حاضر نبودند قافیه را ببازند؛ پس برندهای جدیدی خلق کردند که در ظاهر به برند اصلی تعلق دارد.بهعنوان قدم بعدی در ترکیه یا چین کارگاههایی پیدا کردند و به آنها سفارش دادند از روی محصول اصلی با برند شناخته شده و معروف،کپیهای ارزانقیمت تولید کنند تا با چسباندن برند تازه تاسیس و عرضه آن در فروشگاههایشان بگویند مصوبه وزارتخانه را تمام و کمال رعایت کردهاند.
یکی دوتایشان کارگاههایی در ایران راه انداختند تا خدای نکرده از مزایای ایجاد اشتغال و کارآفرینی مثل وام و تسهیلات بانکی هم بیبهره نمانند. در بخش فروش طوری وانمود کردند انگار این محصولات تازه، زیربرند آن اسم و لوگوی آشناست. شوربختانه کار به دور زدن مصوبه وزارت صمت ختم نمیشود و در کمال شگفتی میتواند ابعاد ترسناک دیگری پیدا کند.سروکله کرونا از بهمن و اسفند ۹۸ پیدا شد،مرزها یکی یکی بسته شدند و مبادله ارزی و رفتوآمد تقریبا بهحال تعلیق درآمد اما وقتی به فروشگاههای عرضهکننده بعضی از این برندها میروید انگار نهانگار؛ آب از آب تکان نخورده.
هنوز پروموشنهایشان برقرار است، با تغییر فصل، کالکشن جدید روی رگال میچینند و مدام در پیامکهای ارسالی برای مشتریهایشان، آنها را تشویق میکنند دوتا بخرند اما فقط پول یکی را بدهند. هنوز به ترسناکترین قسمت ماجرا نرسیدهایم. بهعنوان کسی که از ۱۰سال پیش مشتری یکی از آنها بهحساب میآیم، متوجه شدهام کمکم تعارف را کنار گذاشتهاند و تولیدات داخلی خود را با اسم و اتیکت برند اصلی عرضه میکنند.
قیمت همان است؛حاصل جمع نرخ دلار،مالیات و عوارض و نرخ گمرکی حدود قیمت خون پدر در حالی که کیفیت بد، فاجعه و در بیشتر مواقع مزخرف است. پارچهها زود آب میروند. خط دوختها ناشیانه است و دکمهها و زیپها جان ندارند! حاضرم شرط ببندم برند اصلی حتی روحش هم از چیزی که در حال رخ دادن است خبر ندارد؛ نه از مصوبه پنج سال پیش وزارت صمت و نه از لباسی که در ایران به اسم آنها فروخته میشود.