داستان ساخت نخستین بمب اتمی
روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی| با توجه به پخش فیلم اوپنهایمر در شبکه غیررسمی فیلم در ایران و اقبال مردم و نیز برخی از منتقدان به این فیلم، تصمیم گرفتیم نشان دهیم که جهان چطور در اواخر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم به این نتیجه رسید که از یک ماده معدنی بهنام اورانیوم میتواند کشندهترین سلاح جهان را بسازد و چه کسانی در این زمینه، چه از نظر علمی و چه از نظر سیاسی موثر بودند و چطور شد که آمریکا توانست در این رقابت کشنده، از آلمان و حتی از متحد خود یعنی بریتانیا پیشی بگیرد.
نسخه با کیفیت فیلم سینمایی اوپنهایمر در شبکه غیررسمی فیلم ایران توزیع شده و این روزها نقل محافل سینمایی است. همین موضوع دلیلی شد برای اینکه به سراغ درونمایه اصلی داستان این فیلم یعنی داستان ساختن کشندهترین اسلحه جهان برویم. چه شد که بشر به فکر این افتاد که بمب اتمی بسازد و چه کسانی در این مسیر نقش ایفا کردند؟
اندیشههای اولیه
جان دالتون، دانشمندی انگلیسی و متولد سال ۱۷۷۶ بود که با نظریه «اتمی» شناخته میشود. این نظریه که سنگ بنای شیمی جدید است در مورد ساختار اتمی و نحوه واکنش اتمها بر یکدیگر تحقیق میکند. در اواخر قرن نوزدهم تحقیقات سه دانشمند دیگر یعنی ارنست رادرفورد نیوزلندی (متولد ۱۸۷۱) هانس گایگر آلمانی (۱۸۸۲) و ارنست مارسدن (۱۸۸۹) به غنای تحقیقات پیرامون اتم افزود و در ۱۸۹۸ پیر کوری فرانسوی (متولد ۱۸۵۹) و همسر ماری متولد لهستان (در سال ۱۸۶۷) موفق شدند کشف کنند که سنگ معدن اورانیوم
حاوی مادهای است که مقادیر زیادی تشعشع از خود ساطع میکند و آن را رادیوم نامیدند. به این ترتیب در آستانه قرن نوزدهم نظر دانشمندان این شد که برخی از عناصر در اطراف ما هستند که میتوانند حاوی مقادیر عظیمی از انرژی نادیده باشند و این بحثها باعث شد که روزنامهنگار و نویسندهای انگلیسی به نام اچ. جی. ولز (متولد ۱۸۶۶) در سال ۱۹۱۴ رمانی بنویسد و از یک بمب اتمی سخن بگوید.
ظهور هیتلر
سال ۱۹۳۳ است و ۱۴ سال از پایان جنگ مخرب جهانی اول میگذرد که نازیها در آلمان به قدرت میرسند و با یهودستیزی خود دانشمندان یهودی را از این کشور فرار میدهند. یکی از آنها لئو زیلارد نام دارد. متولد ۱۸۹۸ در بوداپست مجارستان که ایدهای به نام «واکنش زنجیرهای هستهای» دارد. این واکنش به عبارت ساده یعنی «فرآیندی که در آن نوترونهای ناشی از شکافت هستهای باعث شکافت هستههای دیگر اتمها میشوند.» او این ایده را در سال ۱۹۳۴ در انگلستان ثبت میکند.
در همان سال در پاریس ایرن کوری (متولد ۱۸۹۷) دختر ماری کوری و همسرش فردریک ژولیوت کوری (متولد ۱۹۰۰) رادیواکتیویته مصنوعی را کشف میکند. در ایتالیا به طور همزمان انریکو فرمی (متولد ۱۹۰۱) به نتایج مشابهی میرسد. حالا جهان در آستانه یک کشف مهم است و دقت کنید که هنوز جنگ جهانی دوم آغاز نشده است.
کشف «شکافت»
در دسامبر ۱۹۳۸، اتوهان آلمانی (متولد ۱۸۷۹) و فریتس اشتراسمان (متولد ۱۹۰۱) از همین کشور کشف کردند که پس از بمباران اورانیوم با نوترون (در همان فرآیند رادیو اکتیو مصنوعی) عنصری به نام باریم ایجاد شده است. لیزه مایتنر اتریشی (متولد ۱۸۷۸) و اوتو رابرت فریش اتریشی (متولد ۱۹۰۴) گفتند که این نتیجه ناشی از شکافتن اتم اورانیوم است و در ژانویه ۱۹۳۹ خبر این کشف در جهان مثل یک بمب صدا کرد. حالا بشر موفق شده بود بفهمد که اورانیوم همان عنصری است که آن انرژي خارقالعاده را در وجود خود دارد. در آن زمان لئو زیلارد که نظریه اولیه واکنش زنجیرهای هستهای را داشت در آمریکا ساکن شده بود. آنها توانستند در سال ۱۹۳۹ آزمایشی که در اروپا انجام شده بود را در دانشگاه کلمبیا تکرار کنند.
پیش به سوی بمب
بین سالهای ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰ دختر ماری کوری و همسرش تلاش کردند که موارد استفاده مختلف از انرژی اتمی از جمله برای بمب و استفاده در جنگ را ثبت کنند ولی این موضوع چندان جدی گرفته نشد. با شروع جنگ در سپتامبر ۱۹۳۹، فیزیکدانان هر دو طرف به خوبی از امکان استفاده از شکافت هستهای به عنوان یک سلاح آگاه بودند، اما هیچ کس کاملاً مطمئن نبود که چگونه میتوان این بمب را ساخت.
در آگوست ۱۹۳۹، آلبرت انیشتین که نگران این بود که آلمان پروژهای برای توسعه تسلیحات مبتنی بر شکافت (همان بمب اتم) داشته باشد، نامهای به رئیسجمهور ایالات متحده یعنی فرانکلین دی. روزولت نوشت و در مورد تهدید به او هشدار داد. در پاسخ به این هشدار، روزولت یک کمیته به نام اورانیوم ایجاد کرد ولی این کمیته فقط ۶ هزار دلار بودجه داشت. با این حال ۲ سال بعد که آمریکا وارد جنگ شد منابع لازم برای پروژه ساخت بمب فوق سری را با اولویت بالا اختصاص داد.
تحقیقات در این زمینه اما در مناطق دیگری هم پیش از آن آغاز شده بود. مثلا در بریتانیا و کانادا. در واقع اولین تلاش برای ساخت بمب اتم در بریتانیا انجام شد و رودولف پیرلز آلمانی (متولد ۱۹۰۷) و اوتو رابرت فریش اتریشی که قبلا نام او را در پروژه شکافت هستهای ذکر کردیم مدیریت آن را به عهده داشتند. آنها در یادداشتی در فوریه ۱۹۴۰ به این نتیجه رسیدند که «انرژی آزاد شده در انفجار چنین ابر بمبی… برای یک لحظه، دمایی قابل مقایسه با دمای داخلی خورشید ایجاد میکند.» با این حال این محاسبات کافی نبود چرا که حتی با وجود اینکه پروژه انگلیسی حدودا یک سال و نیم جلوتر از پروژه آمریکایی بود؛ در اواسط سال ۱۹۴۲ بریتانیا به این نتیجه رسید که اقتصادش در دوران جنگ توان کافی برای تامین بودجه این پروژه را ندارد.
در سپتامبر ۱۹۴۲ و در میانه جنگ جهانی دوم شخصی به نام ژنرال لسلی گرووز (متولد ۱۸۹۶) به رهبری پروژه نهایی آمریکا برای تولید بمب اتم موسوم به پروژه منهتن منصوب شد. او در گام نخست مجوز گرفت که خرید تجهیزات و مواد برای این پروژه بالاترین اولویت را دارد و دستور داد تمام ۱۲۵۰ تن سنگ معدن شینکولوبو در کنگو که در آن زمان گفته میشد باکیفیتترین سنگ معدن اورانیوم در جهان را تولید میکند خریداری شود. این اورانیومها البته دو سال قبل از آن به انباری در نیویورک منتقل شده بود. چطور؟
در سال ۱۹۴۰، فردی به نام ادگار سنژیر (متولد ۱۸۷۹) که یک مهندس معدن بلژیکی بود و مدیر آن معدن در کنگو بود از ترس اینکه مبادا آلمانیها به این منابع دست پیدا کنند، کل ذخایر سنگ معدن را به آمریکا فرستاده بود و به همین دلیل اولین غیرنظامی غیرآمریکایی است که مدال لیاقت را از سوی دولت ایالات متحده دریافت کرده است.
از سوی دیگر بریتانیا که میدید توان اقتصادی لازم برای پیش بردن برنامه بمب اتم را ندارد، در سال ۱۹۴۳ و با امضای یک موافقتنامه بین چرچیل و روزولت در کبک، دانش فنی خود را به آمریکا منتقل کرد. با این حال این موضوع از متحد دیگر در جنگ یعنی شوروی پنهان نگهداشته شد. جی رابرت اوپنهایمر که این فیلم در مورد او ساخته شده رهبری علمی پروژه منهتن را به عهده داشت. او متولد ۱۹۰۴ بود. پروژه در حدود ۳۰ نقطه در آمریکا و کانادا مورد تحقیق قرار میگرفت ولی اصل کار در یک آزمایشگاه مخفی در شهری به نام لس آلاموس در ایالت نیومکزیکو بود.
روز ۶ ژوئن ۱۹۴۴ نیروهای متفقین در ساحل نرماندی پیاده شدند و پیروزی بزرگ آنان آغاز شد. در آن زمان ژنرال گرووز به عنوان رهبر پروژه منهتن به تیمی از دانشمندان دستور داد تا همراه با نیروهای متفقین به سمت شرق اروپا بروند و وضعیت برنامه هستهای آلمان را برآورد کنند. نتیجه این ارزیابی این شد که آلمان یک برنامه تحقیقاتی هستهای به رهبری ورنر هایزنبرگ (متولد ۱۹۰۱) داشته است ولی دولت سرمایهگذاری قابل توجهی در این پروژه انجام نداده بود فلذا پروژه موفقیت چندانی نداشت.
روز سیاه ماه ژوئیه
سال ۱۹۴۵ فرارسید. در ماه آوریل، روزولت که برنامه سلاح اتمی در آمریکا را طرح ریزی کرده بود درگذشت و معاون او یعنی ترومن ریاست جمهوری را به عهده گرفت. حدود یک ماه بعد، آلمان بیقید و شرط تسلیم شد ولی هنوز ژاپن مقاومت میکرد. ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۵ يا دوشنبه ۲۵ تیر ۱۳۲۴ هری ترومن، ژوزف استالین و وینستون چرچیل در شهر پوتسدام، از نواحی آلمان در کنفرانسی حضور پیدا کرده بودند تا قراردادهای صلح با متحدان آلمان (ایتالیا، رومانی، بلغارستان، مجارستان، و فنلاند) را بررسی کنند و در میانه کنفرانس، در یک منطقه صحرایی در نیومکزیکو اولین بمب اتمی آزمایش شد و انرژی معادل انفجار ۲۲ کیلوتن تی ان تی آزاد کرد. خبر به سرعت به ترومن رسید و او آن را با افتخار به چرچیل و استالین اعلام کرد.
۱۰ روز بعد بیانیهای با نام همین منطقه یعنی پوتسدام منتشر شد که حاوی اولتیماتومی برای ژاپن بود: یا تسلیم شوید یا متحمل نابودی مطلق. ژاپن تسلیم نشد غافل از اینکه در بهار آن سال، کمیتهای در لوس آلاموس، مرکز تحقیقات اتمی آمریکا با حضور اوپنهایمر، اهداف دو بمب اتمی را هم انتخاب کرده و عجیب آنکه در این کمیته نگرانی در مورد میراث فرهنگی شهر کیوتو باعث شد که ناکازاکی جایگزین آن شود!
و اینگونه شد که در ششم و نهم آگوست ۱۹۴۵، دو بمب در هیروشیما و ناکازاکی منفجر شد که باعث مرگ حداقل صدهزار غیرنظامی و پرسنل نظامی با اثرات گرما، تشعشع و انفجار و دهها هزار نفر دیگر بر اثر بیماری تشعشع و سرطانهای مرتبط شد. و شش روز بعد امپراطور ژاپن اعلام کرد که تسلیم این سلاح ویران کننده و البته سبوعیت استفاده کنندگان از آن شده است.
سایر کشورها
اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۴۹ توانست نخستین بمب اتمی خود را بسازد، سه سال بعد از آن بریتانیا به بمب اتمی رسید، هشت سال بعد فرانسه نخستین بمب اتم خود را آزمایش کرد، در سال ۱۹۶۴ چین به بمب اتم رسید، هند و پاکستان در سال ۱۹۷۴ و ۱۹۹۸ به بمب اتم رسیدند و کره شمالی هم در سال ۲۰۰۶ نخستین بمب اتم خود را امتحان کرد. رژیم اشغالگر نیز احتمالا در دهه ۶۰ میلادی توانسته به توان ساخت بمب اتمی برسد. جهان در حال حاضر حدود ۱۲ هزار بمب اتم دارد که البته ۵۲۰۰ بمب در اختیار آمریکا و ۵۸۰۰ بمب در اختیار روسیه است.