خوشبینی به بورس در حال پایان است؟
روزنامه هفت صبح | نمیخواهیم نگرانتان کنیم. میدانیم که شاید شما هم یکی از کسانی باشید که در بازار مالی تهران سرمایهگذاری کردهاید و در این اوضاع و احوال اقتصادی، امید دارید که سرمایهتان در این بازار دست کم حفظ شود ولی به نظر میرسد که باید کمی واقعبین باشیم. چرا؟
* یک: مجید شاکری، تحلیلگر اقتصادی اصولگرا، دو روز پیش در توئیتر، توئیتی نوشته بود و صراحتا «افزایش شدید شاخص بورس را یکی از غمانگیزترین ماجراهای اقتصاد ایران در دهههای اخیر» توصیف کرده که منجر به «تورم انتظاری خودفزاینده و خلق ثروت کاهنده تشکیل سرمایه ثابت» شده است. چهارشنبه با او صحبت کردیم تا این اصطلاحات اقتصادی را برای ما توضیح دهد و بگوید منظورش از این توئیت چیست.
شاکری در ابتدای مکالمه خود، صراحتا گفت که به این روزهای بازار بورس خوشبین نیست. چرا؟ او گفت پالسهایی که دولت و حتی حاکمیت به بازار ارائه کرده، باعث شده که مردم، به ویژه سرمایهگذاران خرد به بازار هجوم بیاورند و حالا شاهد این هستیم که بازار هر روز ۵درصد سود میکند اما این اتفاق خوبی نیست به دو دلیل.
برای مردم خوب نیست چون این پالس را دارد به اقتصاد میدهد که باید سود اقتصادی در همه بازارها به این شکل باشد و بنابراین شاهد رویدادی اقتصادی در کشورمان هستیم که در برخی کشورهای دیگر هم به وجود آمده است و آن هم «تورم داراییهای سرمایهای» است. به زبان سادهتر وقتی من میبینم که فلان سهم در بازار در حال رشد است و دوستم که در زمستان ۱۵۰ میلیون تومان پول داشته حالا ۵۰۰ میلیون تومان پول دارد تلاش میکنم در بازاری که خود در آن فعالیت میکنم هم تورمی ایجاد کنم و به سود برسم.
به زبان بیزبانی یعنی تورمی که مثلا در بخش مسکن به وجود آمده و حتی افزایش قیمت دلار و سکه، در واقع پالسی است که بازار از بورس دریافت کرده است. به گفته شاکری، وضعیت به وجود آمده برای اقتصاد هم خوب نیست. چرا؟ معمولا اینگونه تصور میشود که خرید سهام یک شرکت یا افزایش قیمت سهام به سود آن شرکت است در حالی که این مسئله درست نیست. وقتی قیمت سهمی افزایش پیدا میکند؛ در واقع خریدار یا دارنده آن سهم است که دارد سود میکند و نه شرکتی که آن سهام، مربوط به آن شرکت است.
به طور مثال اگر من سهامدار شرکت فولاد خوزستان باشم و قیمت سهام این شرکت از ۱۰۰ تومان به ۲۰۰ تومان افزایش پیدا کند؛ این من هستم که دارنده این سود ۱۰۰ تومانی هستم و نه شرکت فولاد خوزستان. با همین استدلالها، شاکری معتقد است که افزایش شاخص بازار بورس به معنای افزایش سرمایهگذاری در بازار نیست.
در پایان، از شاکری پرسیدیم که آیا بازار بورس در حال حاضر، حداقل این سود را دارد که نقدینگی را از جامعه جمع کند و او گفت خیر. اتفاقا پدیده خطرناکی در جامعه به وجود آمده که در آن، افراد در حال تبدیل شبه پول (سپردههای بانکی یک ساله) به پول نقد و از آن طریق به سهام هستند که این سهام قابلیت نقدشوندگی بالایی دارد و صرف نگهداری آن در یک حساب بانکی، به معنای حذف نقدینگی نیست بلکه وقتی نقدینگی از بین میرود که در ترازنامه بانکها انقباض رخ دهد نه اینکه مدام پولی از یک حساب به حساب دیگر برود.
*** یک روایت دیگر: بازار سرمایه عمیق است
روایت دیگری از بورس را هم که آن هم با نگاهی بدبینانه و شاید واقعبینانه بیان شده بود؛ را هم بخوانید که چهارشنبه محمود جام ساز، کارشناس بازار سرمایه در گفت وگو با ایسنا بیان کرده است. این اقتصاددان گفته: اگر بازار سرمایه یک بازار سرمایه عمیق بود و وظایف اصلی بازار سرمایه را انجام میداد، پول سهامی که توسط مردم خریداری میشد، باید توسط شرکتها در تولید کارخانهها و بنگاهها هزینه میشد.
در این شرایط تولید افزایش و در نتیجه تولید ناخالص داخلی افزایش مییابد. بنابراین زمانی که با رشد اقتصادی منفی رو به رو هستیم یعنی سرمایههایی که در بورس جمع میشود به سمت تولید هدایت نمیشود و به بخشهایی مانند طلا و دلار میرود یا اینکه در بورس به صورت قمارگونه میچرخد. بنابراین بازده سهام در پایان سال منفی خواهد بود.
جامساز با بیان اینکه زمانی که سهامدار وارد بورس میشود، از دو جهت انتظار دارد که سودآوری داشته باشد، توضیح داد: نخست سودآوری به دلیل بازده سهام در پایان سال است. هرچه سهام مثبتتر باشد، باید ارزش اسمی در بورس بالا رود. دوم از جهت خرید و فروش سهام به ارزش اسمی آن.وی با تاکید بر اینکه رشد اقتصاد در ایران منفی است، اظهار کرد: با توجه به این رشد منفی، رونق بازار سرمایه و ارزش معاملاتی آن که روزانه به بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان میرسد، باید حبابی باشد.
اگر این چنین نبود رشد اقتصادی منفی نداشتیم. یکی از دلایلی که این بازار فعلا مورد توجه دولت است و از یک طرف تبلیغات زیادی برای جذب سپردهها انجام میدهد و از طرف دیگر سپردههای بانکی را کاهش داده است، سهام عدالت را آزاد کرده و سهام شستا که متعلق به تامین اجتماعی است را عرضه کرده است، این است که از این بابت مالیات می گیرد. درواقع دولت از هر معاملهای نیم درصد مالیات میگیرد و درآمد کسب میکند. یکی از علل مهم قدرت گرفتن بورس همین مساله است.
این اقتصاددان ادامه داد: با توجه به اینکه دولت کسری بودجه دارد، درامد نفت محدود است و پیش بینی شده امسال به دو میلیارد دلار خواهد رسید، درامدهای مالیاتی را هم نمیتواند به خاطر کاهش رشد اقتصادی وصول کند، هم اوراق بدهی منتشر و هم از بورس استفاده میکند و هدف این است حدود ۳۰ هزار تا ۵۰ هزار میلیارد تومان از بورس درآمد کسب کند.
وی با تاکید بر اینکه روند بورس در آینده افزایشی نخواهد بود، اظهار کرد: در چند روز اخیر ارزش معاملاتی بورس در یک روز به ۲۵ هزار میلیارد تومان هم رسید اما باز به ۱۲ هزار میلیارد تومان برگشت. زیرا قیمت دلار بالا رفت و مردم بخشی از سرمایه خود را به دلار تبدیل کردند.