خرده جنایتهای نقل و انتقالاتی!
روزنامه هفت صبح، نادر نامدار | این روزها شایعات زیادی درباره احتمال جدایی یا همان دیپورت اللهیار صیادمنش از فنرباغچه شنیده میشود. اتفاقی که اگر بیفتد میتواند از لحاظ روحی به یکی از بهترین استعدادهای فوتبال ایران ضربه شدیدی بزند. انتقال او در سال گذشته به فنرباغچه با انتقادهایی همراه بود و حالا به نظر میرسد آن انتقادها زیاد هم بیراه نبوده. به جز اللهیار، بازیکنان دیگری هم در این سالها ترانسفر و خیلی زود پشیمان شدند. انتقالهایی که میتوانست به منزله حتی جنایتهایی در حق آنها و استعدادهایشان باشد. سرنوشت تعدادی از آنها و خود اللهیار را مرور میکنیم.
*** اللهیار صیادمنش
او در لیگ هجدهم پدیدهای جذاب و دوستداشتنی بود. در چند بازی برای استقلال به میدان رفت و درست در روزهایی که در اوج قرار داشت و حتی به تیم ملی هم دعوت شد، مقابل فولاد خوزستان مصدوم شد. در دوران مصدومیت اما شایعه شد که او با توافق مسئولان استقلال با باشگاه فنرباغچه به تیم ترکیهای پیوسته است. ماجرا ابتدا از سوی مسئولان استقلال تکذیب شد اما در نهایت مشخص شد که او در پایان لیگ هجدهم به ترکیه خواهد رفت.
افشای این ماجرا به شدت وینفرد شفر راعصبانی کرد. او معتقد بود اللهیار بهترین استعداد فوتبال ایران است و باید با قراردادی بسیار بهتر به لیگی معتبرتر میرفت. هرچند مدیران وقت استقلال و به خصوص علی خطیر، شفر را متهم به تلاش برای دلالی انتقال اللهیار به آلمان کردند اما حالا که یک سال از آن روزها گذشته، به نظر میرسد در این مورد حق با شفر بوده. حداقل اینکه صیادمنش زودتر از چیزی که باید ترانسفر شد و البته بعید است فوتبال ترکیه چیز زیادی به او اضافه کرده باشد. او نهتنها در فنرباغچه توفیقی به دست نیاورد بلکه به صورت قرضی راهی استانبول اسپور در لیگ یک شد و در آنجا با هم بعد از هفت بازی بدون اینکه گلی بزند به کارش پایان داد.
میشود گفت که او یک سال از عمر فوتبالیاش را با تصمیم عجولانه مدیران استقلال و فقط برای درآمدزایی باشگاه از دست داده است! شاید اگر اجازه میدادند او حداقل یک سال دیگر در استقلال بازی میکرد و باتجربهتر میشد، میتوانستند امسال او را با قیمتی بسیار بیشتر و البته به تیمی بسیار بهتر ترانسفر کنند. از یاد نبریم که وینفرد شفر معتقد بود قیمت بازیکنی به سن و سال اللهیار و در سطح او بین ۴ تا ۵ میلیون دلار است نه ۷۰۰ هزار یورویی که استقلال بابت فروش او به فنرباغچه به دست آورد!
*** امید نورافکن
او پس از چند سال بازی و نمایشهای خوب برای استقلال، دو سال پیش به تیم شارلروای بلژیک پیوست. پیشبینی میشد نورافکن با تجربه نسبتا خوبی که از سالها بازی در استقلال به دست آورده بتواند در بلژیک هم موفق باشد اما این اتفاق برای او رخ نداد. نورافکن در بلژیک نیمکتنشین و سکونشین بود و فقط در دو بازی به صورت تعویضی برای شارلروا به میدان رفت و در نهایت در نیمفصل اول به صورت قرضی به استقلال بازگشت.
به دلیل سکونشینی در بلژیک، او هم از لحاظ بدنی و فنی و هم از نظر فیزیکی افت کرده بود و در طول نیمفصل دوم در استقلال هم زیاد درخشان نبود اما توانست خودش را از لحاظ بدنی و روحی بازیابی کند اما همین که به آمادگی رسید فصل به پایان رسید و او به بلژیک بازگشت. استقلال تلاشی برای ادامه حضور نورافکن در این تیم نکرد و در عوض این سپاهان اصفهان بود که برای جذب قرضی او با شارلروا مذاکره کرد و در نهایت شگفتی به توافق هم رسید. نورافکن دوباره به لیگ برتر ایران برگشت و این بار پیراهن سپاهان را پوشید و تا اینجا، یک فصل فوقالعاده را در اصفهان پشت سر گذاشته است.
بیاغراق او بهترین فصل فوتبالیاش را در سپاهان گذرانده و شاید بتوان گفت در این فصل بهترین و موثرترین بازیکن این تیم هم بوده و حتی یکی از سرنوشتسازترین گلهای فصل را هم در دقیقه ۹۶ بازی به استقلال زده و پیروزی را از این تیم گرفته است. مرور اتفاقاتی که با ترانسفر نورافکن به بلژیک رخ داده نشان میدهد که این یک بازی دو سر باخت برای استقلال و او بوده! به ویژه استقلال که از فروش او به شارلروا فقط ۵۰ هزار دلار درآمدزایی کرد و البته او را ناآماده تحویل گرفت و آماده به سپاهان تحویل داد و از او ضربه هم خورد!
*** صادق محرمی
او به عنوان یک استعداد ناب از ملوان به پرسپولیس رفت و در تیمی که رامین رضائیان و حسین ماهینی را هم در دفاع راست داشت، خیلی زود جایگاهش را به دست آورد. البته مشکلاتی که بین برانکو و رضائیان پیش آمد و همچنین مصدومیتهای ماهینی هم در این اتفاق موثر بود اما به هر حال نمیتوان استعداد او را نادیده گرفت. او آنقدر خوب بود که برانکوی محتاط، ریسک کنار گذاشتن رضائیان ملیپوش و پرحاشیه را بپذیرد.
محرمی خیلی زود و در اوج جوانی در پرسپولیس پخته شد و با اینکه زیاد پاس گل نداد اما حضور موثری در دفاع و حمله داشت و گاهی هم با حرکات تکنیکی خود دل هواداران پرسپولیس را میبرد! بعد از آن فصل خوب و در حالی که به نظر میرسید او هنوز باید برای پرسپولیس بازی کند تا بازیکن کاملی شود اما وسوسه لژیونر شدن به سراغش آمد، آن هم در روزهایی که پنجره نقل و انتقالاتی پرسپولیس بسته بود! محرمی در انتقالی پرحرف و حدیث به دیناموزاگرب کرواسی پیوست و هواداران پرسپولیس را دلخور کرد. او در این تیم روزهای پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت و با دادن فقط یک پاس گل و زدن یک گل به خودی!
در نهایت نتوانست جایگاه ثابتی پیدا کند و فصل گذشته بود که به صورت قرضی به تیم رقیب یعنی لوکوموتیو پیوست! وضعیت او در لوکوموتیو هم مثل دینامو است و محرمی تقریبا به صورت چرخشی و یک بازی در میان به میدان میرود. شرایط برای او هم به شکلی پیش رفته که پیشبینی میشود در پایان فصل به ایران و پرسپولیس بازخواهد گشت تا پروژه لژیونر شدن و ستارهسازی از او هم در مرحله اول شکست بخورد! او هم اگر به ایران برگردد احتمالا پیشرفت چندانی در بازیاش نخواهیم دید و پرسپولیس برای بازگرداندن او به اوج باید وقت و انرژی و پول زیادی صرف کند.