حقایق پنهان از زندگی جی اف کی
روزنامه هفت صبح| یک: منتظر اسنپ بودم. با کودک. وقتی پیام پذیرش راننده آمد به کودک گفتم چه جالب رانندهمان یک خانم است. چشمان کودک که فقط 10سال دارد ابتدا درخشید اما بلافاصله خودش را کنترل کرد و گفت: خب مگه چیه!
دو: کریس نولان در ماجرای فیلم اوپنهایمر فراموش نمیکند که یادی هم از جان اف کندی جوان بکند. خبری خواندم که به زودی مراسم شصتمین سالگرد ترور کندی هم برگزار میشود. کندی دیگر به یک شمایل برای جناح دموکرات سیاست آمریکا بدل شده است. همچون جیمز دین در سینما،کندی هم قرار است معرف همه افسانهها و رویای آمریکایی باشد.
جوان، خوش چهره و سخنور و آرتیست و یک مرگ ناگهانی و مرموز. شمایل او حتی بر تصویر رئیسجمهورهای موفق و سرنوشتسازی مثل لینکلن و روزولت و رونالد ریگان هم برتری پیدا کرده است. البته که مرگ عجیب و ترور او در بال و پر دادن به این افسانه بیتاثیر نبوده است. همینطور تلاشهایش برای به رسمیت شناختن حقوق مدنی سیاهان.
اما عجیب اینجاست که شماری از بدترین شکستها و یا وقایع تلخ دیپلماسی آمریکایی در دوره کندی رقم خورده است. مثلا افتضاح خلیج خوکها و شورش ضد حکومت کاسترو که با حمایت علنی آمریکا و کندی انجام شد و به شکل خفت باری با شکست روبهرو شد. نمادی از بیکفایتی آشکار ترتیبدهندگان این توطئه.
یا عقب افتادن از مسابقه فضایی در رقابت با شوروی. در همین دوره کندی است که شوروی به خودش اجازه میدهد دیوار برلین را بنا کند و گستاخانه آلمان را به دو بخش جداگانه تبدیل کند و پرده آهنین را بالا ببرد و آمریکاییها هم هیچ کاری نتوانند بکنند. در دوره کندی است که موشکهای اتمی شوروی در کوبا مستقر میشوند.
خب در ادامه آمریکا، کوبا را محاصره میکند و خروشچف هم موشکهایش را بر میدارد اما در ازایش ناتو مجبور میشود در یک ضربالاجل شش ماهه سایت موشکی خود در مرز ترکیه و شوروی را منحل و امتیاز بسیار بزرگی به روسها ارائه کند. در همین دوره کندی است که آمریکا بیش از پیش در باتلاق ویتنام فرو میرود. از همه بدتر روابط رئیسجمهور جوان با مریلین مونرو در آستانه یک رسوایی بزرگ قرار میگیرد.
مجموعه این شکستها و رسواییهاست که این فرضیه را در طول تاریخ شکل داده که حاکمیت آمریکا خودش دست به کار از بین بردن کندی شد تا از شر ماجراجوییهای او خلاص شود. البته که یک فرضیه است و در آمریکا از هر فرصتی برای تقویت شمایل رئیسجمهور جوان دموکرات استفاده میشود. برای ما ایرانیها اسم کندی مترادف است با انقلاب سفید محمدرضا، حق کاپیتولاسیون، اصلاحات ارضی که داستانهایش را قبلا برایتان روایت کردهایم.