حرفهای داغ هفته اهالی سینما و تلویزیون
داریوش ارجمند
سریال آقای تبریزی، سرزمین مادری را خیلی دوست دارم، علی شادمان را نگاه کنید، در سن خود دارد بازی میکند و خیلی خوب است. با درگیریهای خانوادگی ایرانی در تاریخ این مملکت، بازی درخشانی میکند. مگر بقیه نمیتوانند این بازی را انجام دهند؟ منتها باید به فهم و درک و شناخت آن برسند و خب این مسائل را چه کسانی باید به این افراد یاد دهند؟ معلمین و آموزگاران هستند. پس اگر زندگی را بشناسند و بدانند میتوانند بازیگری کنند؛ کسی که زندگی را نمیشناسد نمیتواند بازیگری کند و کسی که بیست میلیون تومان پرداخت کرده و وارد سینما شده است نمیتواند بگوید زندگی را میشناسم و بازیگر خوبی هستم. باشگاه خبرنگاران/ 15 آذر
محمود حسینیزاد
(خطاب به سازندگان زخمکاری) حتی اگر میخواستید به «مکبث» شکسپیر وفادار بمانید، باید میدانستید که لیدی مکبث در انتها دیوانه میشود و نمیتواند با فکر انتقام به فصل۲ برگردد. اینطور میشود که اثرتان پا در هوا میماند، چون متوجه نشدهاید که این آثار هرکدام قائم به ذات هستند؛ بهقول فرنگیها «کمپکت» یکجا و فشرده هستند. در خودشان شروع و تمام میشوند. مکبث میمیرد. لیدی مکبث، دیوانه میشود و تمام. حتی آخر «بیست زخمکاری» را هم متوجه نشدند والا فکر بهتری برای ادامه سریال و از قبر درآوردن مالکی کرده بودند. شما نمیتوانید فکر نویسنده را بگیرید و بعد با رجوع به نویسنده منبع اصلی، چیزی بهوجود بیاورید. روزنامه هممیهن/ 13 آذر
علی فروتن
دیدن یک نمایش بهاندازه خواندن چندین کتاب اثرگذار است. اصلا همین کتاب، تلویزیون برای چند تا کتاب تبلیغ میکند؟! برنامهای مانند «کتابباز» را هم تعطیل میکنند. در حالیکه وقتی سروش صحت درباره کتابی صحبت میکرد، دوستان ناشرمان، میگفتند تاثیر بسزایی در استقبال از آن کتاب دارد. بنابراین مردم ما کتابخوان هستند ولی به این کار ترغیب نمیشوند. واقعیت این است که دوستان دوست ندارند کسی کتاب بخواند چون باعث آگاهیبخشی میشود. …من باید برای تولید نمایشم تهیهکننده شخصی بیاورم اما چه کسی حاضر است در تئاتر سرمایهگذاری کند وقتی هیچ اطمینانی بابت برگشت آن سرمایه وجود ندارد. مردم برای بهدست آوردن سرمایهشان زحمت کشیدهاند.ایسنا/ 15 آذر
فرزاد موتمن
(درباره بازی در خاطرات بندباز) من بازیگر نیستم و قرار نیست این کار را ادامه بدهم، قبل از این فیلم پیشنهادهایی برای بازی داشتم ولی همیشه آن را رد کردم. درباره بازی در این کار باید بگویم حامد رجبی را سالهاست که میشناسم و آثارش را دنبال میکردم و زمانی که پیشنهاد بازی در فیلمش را به من دادند، فیلمنامه را خواندم و احساس کردم که کاراکتر پدر طوری نوشته شده است که میتواند بازیگر حرفهای نداشته باشد. این وسوسه همیشه با من بود که کاری که خودم بهعنوان کارگردان با بازیگران انجام میدهم یک بار خودم تجربه کنم و به همین دلیل پذیرفتم و راضیام.
هنر و تجربه/ 11 آذر
الهام غفوری
همانطور که مدیر سیما فیلم گفتهاند، کلیه برندهای تلویزیونی که ظرفیت سینمایی شدن را داشته باشند، مورد بحث و بررسی قرار میگیرند. در مورد سریال پایتخت باید بگویم که اولین چیزی که در اولویت قرار گرفته، طرح فیلمنامه و داستان است. طرح فیلمنامه مطرح میکند که قابلیت تبدیل به فیلم سینمایی و سریال را دارد یا خیر. آنچه اهمیت دارد این است که با توجه به توقعات مخاطبین و رسالت سیمافیلم، تیم سازنده پایتخت بتواند محصولی را ارائه دهد که پاسخگوی این نیاز اجتماعی باشد تا مورد توجه مردم قرار گیرد؛ حال فرقی نمیکند که در قالب فیلم سینمایی و یا سریال تلویزیونی باشد. فارس/ 14 آذر