جنگ زنانه در دربار قاجار
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | این را قبلا نوشتیم که «رحیل» جزو سریالهای خوب 1402 است. سریالی که سری اول آن تابستان از شبکه سه پخش شد و توانست نظر طیف زیادی از مخاطبان را جلب کند. از هفته گذشته نوبت به پخش سری دوم «رحیل» رسید و بر اساس قسمتهای دیده شده میتوان حکم به تداوم موفقیتش داد. گزارش امروز هفتصبح اختصاص به بررسی ویژگیهای مختلف این مجموعه تلویزیونی دارد.
مورد اول| داستان
فیلمنامه «رحیل» را فرهاد نقدعلی با طراحی رامین عباسیزاده نوشته. قصه در سری دوم با محوریت چند اتفاق پیش میرود که دختری بهاسم محا در کانون حوادث است. او همچنان اندیشه برپایی یک تعزیه زنانه و وصال با پسر صحافباشی را دارد. شاهزاده نیز به او دلبسته و چون تمکین نمیکند موقعیت خود را از دست داده و تنبیه شده.
محا در کسوت یکی از کنیزان دربار اما همچنان قوی است و بااراده. داستان حالا به آنجا رسیده که او با محبوب خود قصد فرار دارند. «رحیل» چند قصه دیگر هم دارد و بهاصطلاح داستانش پرملات است. سریال از یکسو مواردی مثل جنگ زنان دربار را روایت میکند و از سوی دیگر وقایع سیاسی- مذهبی و اجتماعی را.
جمع این دو باعث شده «رحیل» اثری قابلتامل باشد. خاصه اینکه در فصل دوم و با اوج التهابات داستانی و هویدا شدن ماهیت شخصیتهای مختلف، کوشیده است روایت ترازی داشته باشد در ورود مشروع به تعریف هویت از قهرمانهای زن و مرد ایرانی-اسلامی. در این سبک زندگی، هم عشق است، هم ایمان و هم مبارزه برای رسیدن به هدف مقدس.
فضاسازی باورپذیر با بهرهگیری از طراحی صحنه و لباس که منطبق با اواخر قاجار است، به همراه موسیقی متن و امکانهای دیگر نیز سنتها را تداعی میکند. از آنسو، لحن سریال که ترکیبی از ادبیات عامیانه و آهنگین است، برای همه قشر مخاطب ملموس مینماید. خلاصه؛ این عوامل به همراه برخورداری «رحیل» از عناصر عشق، قهرمان، معما، تاریخ، مذهب و… امکانهای مناسبی برای جذب مخاطب در اختیار دارد.
مورد دوم| بازیگران جوان
تلویزیون همچنان میتواند کارکردی موثر در معرفی بازیگران تازهنفس داشته باشد. همانطور که این اتفاق با سریالهای متاخر چون «گیلدخت»، «آتش و باد»، «نیکان» و… افتاده است. «رحیل» نیز زمینه معرفی چند بازیگر جدید را فراهم آورده؛ ازجمله گیتا راد در نقش محا و علی عباسیزاده در نقش پسر صحافباشی.
آنها در ارائه شمایل دو دلداده عاشق و نیز پایبند به شریعت، موفق عمل کردهاند. راد و عباسیزاده اگر حواسجمع باشند، باز هم حرفها برای گفتن خواهند داشت. درست مثل دیگر بازیگرانی که از قضا نقطه فعالیتشان در کارهای رامین عباسیزاده بوده: شهاب حسینی، بهاره افشاری، علیرضا کمالی و… .
مورد سوم| بازیگران باتجربه
اگر خاطرتان باشد، چند ماه پیش گزارشی درباره اندیشه فولادوند منتشر کردیم و نوشتیم بهرغم شروع خوب در بازیگری و نیز چند نقشآفرینی خاص، انتخابهای اخیرش قابلدفاع نیستند. مدتی بعد نوبت به «رحیل» رسید که حالا میتوان آن را جزو تجربیات ویژه فولادوند دانست.
او در نقش زنی ساحره، بیقراریها و تلاش برای رسیدن به دره التاج را جذاب ارائه کرده است. «رحیل» همچنین جزو کارهای موفق حمیدرضا آذرنگ و آثار متفاوت هومن برقنورد محسوب میشود. نسیم ادبی که نقش ضعیف از او کم دیدهایم نیز در قامت زینتالموک موفق ظاهر شده. ثریا قاسمی، فرخ نعمتی و کاظم هژیرآزاد دیگر بازیگران باسابقه «رحیل» هستند.
مورد چهارم| کارگردانان
«رحیل» توسط دو نفر کارگردانی شده: مسعود آبپرور و رامین عباسیزاده. آبپرور سریالهای موفقی چون «هوش سیاه» و «مستوران» را در کارنامه دارد و عباسیزاده پیش از این سریال ترسناک «احضار» را برای شبکه خانگی ساخته بود. شناسنامه او اما آثار متنوع و پرمخاطبی است که در مقام تهیهکننده تولید کرده؛ مثل «او یک فرشته بود»، «سقوط یک فرشته»، «پلیس جوان»، «پریدخت» «شمسالعماره» و… طبعا هر آنچه از امتیازات ساختاری «رحیل» گفتیم را باید بهحساب این دو کارگردان نوشت.
مورد پنجم| فرامتن
گزارش سراسر تمجید بود؟ طبعا هیچ اثری خالی از ضعف و ایراد نیست و «رحیل» هم در کنار امتیازات، نکاتی منفی دارد. بهعنوان نمونه، گاه گرهها سریع و بدون منطق محکم باز میشود؛ مثلا فصل گرفتار شدن محا و پسر صحافباشی و نجات آنها تبدیل به سکانسی تاثیرگذار نشد. منتها یک مسئله را نباید از یاد برد و اینکه تلویزیون بهندرت سریالهای متوسط و خوب پخش میکند. از اینرو برخلاف نگاه تند و تیزی که معمولا به آثار داریم، حالا تلاشمان پررنگ کردن وجوه مثبت است. خوشبخانه این بخش «رحیل» میچربد و این ویژگی کمی نیست.