چهار چیزی که باید درباره سریال آقازاده بدانید
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | روز گذشته خبری درباره سریال «آقازاده» منتشر شد مبنی بر این که ضبط آن ادامه دارد و یک گام دیگر به پخش نزدیک شده است. خبری قطعی درباره زمان پخش سریال اعلام نشده اما براساس شنیده‌ها چند ماه آینده در شبکه خانگی و پلتفرم‌ها عرضه خواهد شد. از «آقازاده» به عنوان سریالی «متفاوت» یاد می‌شود که قرار است مسیری تازه در شبکه خانگی باز کند و رکوردهایی به نام خود بزند. حامد عنقا در مقام نویسنده و تهیه‌کننده و بهرنگ توفیقی به عنوان کارگردان، برای رسیدن به این هدف چه مواد اولیه‌ای در اختیار دارند؟
*** مورد اول |سوژه داغ روز
«آقازاده» از چه می‌گوید و دنبال بیان چه حرف تازه‌ای است؟ این کلیدی‌ترین پرسشی است که پاسخ آن تکلیف سریال را روشن می‌کند.«آقازاده» دست روی سوژه‌های روز جامعه گذاشته و داستانش را بر اساس اتفاقات ملتهب بنا کرده است. حامد عنقا پیش‌تر در یک مصاحبه، فضای کلی سریال را اینطور ترسیم کرده بود:« آقازاده گزارشی بی‌پرده و مستند از اتفاقات دو سال اخیر در پهنه سیاست و اقتصاد است» و حتی اگر به شکل حرفه‌ای خبرها را دنبال نکنید، می‌دانید طی دو سال اخیر چه خبرهای داغی به گوش رسیده است!
تجربه نشان داده، مخاطب (چه ایرانی و چه خارجی) نسبت‌به بازنمایی اتفاق‌های ملتهب روز در قالب درام واکنش مثبت نشان می‌دهد. برای او دیدن سبک زندگی فلان آقازاده یا فرجام عشق دوم فلان مسئول واجد جذابیت است. مهم‌تر این که چنین مسائلی مخاطب را به واکنش وا می‌دارد. از این منظر می‌توان چنین استنباط کرد که دامنه اظهارنظر درباره «آقازاده» به محافل عمومی و به اصطلاح کف جامعه خواهد رسید. برای یک اثر نمایشی چه چیزی بهتر از این که هم در رسانه‌ها و گعده‌های تخصصی محل بحث باشد و هم در دورهمی‌های عمومی؟
*** مورد دوم| حکایت عشق نامتعارف
مخاطب ایرانی طرفدار پر و پا قرص شنیدن حکایت‌های عاشقانه است. در همین شبکه خانگی خیلی از سریال‌ها بر اساس قصه‌های تکراری عاشقانه بار خود را بسته‌اند و به مخاطب نسبی رسیده‌اند. در «آقازاده» هم داستان عاشقانه وجود دارد اما استفاده از آن متفاوت است. عنقا پیش‌تر توضیح داده بود که:«آقازاده شباهت‌هایی به کارهای سال‌های اخیرم دارد، مخصوصا سریال «قلب یخی». سریالی پرماجراست با موضوعی چالش‌برانگیز و البته مثل همه کارهای دیگرم با زیرمتنی از عشق.»
در سریال «آقازاده» یک خط پررنگ عاشقانه وجود دارد اما از جنس دلدادگی‌های کلاسیک نیست. شنیده می‌شود آنچه ماجرای عشقی این سریال را «خاص» می‌کند، مصاف متفاوت و غافلگیرکننده سازندگان با موضوع است. حامد عنقا در سریال‌های پیشین مثل «پدر» از عشق استفاده‌ای نامتعارف کرد و فوکوس کشید.
*** مورد سوم| ساختار سریال
یکی از ایرادهایی که به سریال‌های شبکه خانگی وارد می‌شود مسئله‌ای به نام «لاکچری بازی» است. سال پیش گزارشی مبسوط در هفت صبح منتشر کردیم که با ارجاعات مستقیم این پدیده را بررسی می‌کرد. غالب سازندگان سریال‌های خانگی از زندگی واقعی مردم فاصله گرفته‌اند و سبکی از زندگی را به نمایش می‌گذارند که مختص چند درصد از مردم جامعه است.
بر اساس تصاویر «آقازاده» و نیز گفته خود سازندگان،این سریال از نمادهای «لوکس» بهره برده اما نه با هدف خوش رنگ و لعاب شدن سریال! نمایش سبک زندگی لاکچری، با هدف نقد وجه منفی آقازادگی است. وانگهی، در مقابل آن، سبک زندگی رایج به اندازه کافی در سریال جاری است و مخاطب خود را با آن غریبه نمی‌بیند.
*** مورد چهارم|تعدد چهره
دیگر امتیاز «آقازاده» به ترکیب بازیگرانش برمی‌گردد. بازیگرانی در این سریال حضور دارند که هم محبوب هستند و هم توانمند. محبوبیت فاکتوری است که در گام اول برای سریال مخاطب می‌آورد و توانمندی عاملی است که کیفیت سریال را بالا می‌برد و سخت پسندها را هم با خود همراه می‌کند. امین تارخ بازیگر محبوبی است که «آقازاده» تجربه جدید او در عرصه بازیگری محسوب می‌شود. او با این سریال شبکه نمایش خانگی را تجربه می‌کند.
امیر آقایی پیش از این در سریال‌های «قلب یخی ۳»،«عالیجناب» و «رقص روی شیشه» شبکه خانگی را تجربه کرده بود اما هر کدام گرفتار یک حاشیه شدند. امین حیایی دیگر بازیگر سریال «آقازاده» است که تجربه خوبی از شبکه خانگی ندارد و «ساخت ایران» او تبدیل به یکی از کارهای ضعیف کارنامه‌اش شد. حالا این دو بازیگر انگیزه زیادی برای قدرت نمایی در شبکه خانگی دارند. انگیزه به همراه نقش متفاوت‌شان در «آقازاده» دو عاملی است که می‌توان نسبت به موفقیت آن‌ها خوشبین بود.
در مقابل، مهدی سلطانی تجربه خوش «شهرزاد» را از سر گذرانده و نیکی کریمی سال پیش سریال پر مخاطب «ممنوعه» را در شبکه خانگی داشته است. «آقازاده» از بازیگران مطرح دیگری هم سود خواهد برد: ثریا قاسمی، لعیا زنگنه، کامبیز دیرباز، نیکی کریمی، جمشید هاشم پور و سینا مهراد، دیبا زاهدی، سامیه لک، مسعود فروتن، کاوه خداشناس، سعید داخ و البته محمدحسین لطیفی.
