بهترین فیلمهای دهه ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | دهه دوم هزاره سوم روبه انتهاست و خب اینجا برایتان بهترین فیلمهای دهه گذشته را به سلیقه خودم جمع آوری کردهام. از همین حالا بگویم که در این فهرست اثری از پسربچگی فیلم مشهور لینکلیتر، درخت زندگی ساخته تحسین شده ترنس مالیک و گرگ والاستریت فیلم پرغوغا و پرهیجان اسکورسیزی نیست.
همین طور جدایی نادر از سیمین. این ۱۷ فیلم را از من قبول کنید. اگر میخواستم لیست را ادامه دهم باید به دیترویت ساخته مهجور کاترین بیگلو، کارول ساخته جنجالی تاد هینز، خاکستر،خالصترین سفید است ساخته جیاژانگکه و های لایف ساخته کلر دنی را در لیست قرار میدادم و خب فیلم جدید تارانتینو هم که مانده است! بهترین فیلمهای دهه گذشته در سینمای جهان به ترتیب سال ساخت:
* یک: کپی برابر اصل: فیلم زیبای عباس کیارستمی با بازی دلپذیر جولیت بینوش. نمایشی از دغدغههای عمیق کیارستمیدرباره زیستن و هنرمندانه زیستن در تلاقی با گذر عمر.
* دو: اسب تورین: فیلم شگفتانگیز بلا تار فیلمساز عبوس و خلاق مجار. درباره ۶ روز پایان جهان. ۱۵۰ دقیقه پر از زوزه باد و معاشرت بدون حرف یک پدر و دختر. اسم فیلم طعنهای به آن اسبی است در زندگی نیچه که بر باد رفتن ایمانش به آینده بشریت نقش بزرگی داشت.
فرانسسها
* سه: فرانسسها: فیلم سبکبالانه نواه بامبک با درخشش گرتا گرویک که نشان میدهد زیستن نیویورکی در عصر حاضر دقیقا یعنی چه. فیلمی پر از عشق، مهرورزی و حس زندگی.
* چهار: پیش از نیمه شب: سومین قسمت از تریلوژی درخشان ریچارد لینکلیتر بازهم متقاعد کننده و تاثیر گذار ازآب درآمده است. اتانهاوک و ژولی دلپی پس از ۱۸ سال که از اولین مواجههشان در پیش از طلوع میگذرد همچنان میتوانند رابطهشان را به چیزی فراگیر و جهانشمول بدل سازند.
* پنج: قلمرو طلوع ماه:فیلم کمتر مورد توجه قرار گرفته وس اندرسون درحالیکه بسیار بیش از فیلم پرفروشی مثل هتل بزرگ بوداپست، شامل مولفههای خاص سینمای اندرسون است. یک شاهکار کوچک و کامل.
* شش: مرشد:پروژه پیچیدهای که آقای پل تامس اندرسن انتخاب کرد و بابازی و درخشش دو هیولا یعنی فیلیپ سیمورهافمن و خواکین فونیکس درخشانترین و پیچیدهترین دقایق سینمای معاصر را خلق کرد. یک شاهکار عظیم. احتمالا بهترین فیلم دهه گذشته.
* هفت: درون لوین دیویس:برادران کوئن با این فیلم گیج کننده،خندهدار و حساب شده بار دیگر خودرا به صدر جدول فیلمسازان بزرگ معاصر میرسانند. خط داستانی فیلم میتواند اصلا در نظر گرفته نشود به جایش فیلم مملو است از موقعیتهای خاص سینمای برادران کوئن.
* هشت: آدمکش: یک فیلم تاریخی از هوشسائوشین. فیلمساز بزرگ تایوانی که در ورای لباسهای فاخر و جنگجویان قرون وسطایی چین، نشانهای از همان دلبستگیهای فرمال این سینماگر بیهمتا در روایت داستانی پیچیده است.
* ۹: هولی موتورز: لئو کاراکس را در دهه ۹۰ با فیلم عشاق پون نوف میشناختیم. دورانی که خیلیها اورا درآینده فیلمسازی در حد اورسن ولز میدانستند. اما کاراکس ترجیح داد به این دورنما دل نبندد و به سوی آزمودن خواستهها و ایدههای خاص خود برود. هولی موتورز فیلمی بسیار سخت است. به لحاظ فهم روایت و منطق اتفاقات اما در عین حال بسیار پیچیده و جذاب است. داستان مردی که یک آن از بازی کردن کوتاه نمیآید اما هیچگاه دوربینی در کار نیست تا هنر اورا ثبت کند.
* ۱۰: مرگ لویی چهاردهم:از عجیبترین فیلمهای دهه. داستان روزهای آخر عمر لویی چهاردهم مقتدرترین پادشاه فرانسه. وقتی که دچار هجوم بیماریهای مختلف از جمله عفونت بر اثر بیماری قند شده و بدنش به جولانگاه آزمون و خطای پزشکان درباری بدل شده است. استیلیزه و تاثیر گذار.
* ۱۱: سییرا نوادا:روایتی از شرایط اجتماعی رومانی معاصر در دل یک مهمانی خانوادگی مذهبی. پر از حس زیبای زندگی و جزئیات کوچک که موجب میشود این فیلم ۱۵۰ دقیقهای به غایت مفرح و دلپذیر ازآب دربیاید. ساخته کریستنی پویو.
* ۱۲: زنان قرن بیستم: فیلم تکان دهندهای از مایک میلز فیلمساز کم کار و گزیدهکار آمریکایی. درباره حس زیستن در دهه ۷۰٫ حس سرسام آور بیقیدی و رهایی و این که مردمان آن دهه نمیدانستند درآستانه تاریکی قرار گرفتهاند. شاهکاری بیگفتوگو و پیچیده.
* ۱۳: فلوریدا پراجکت:روایتی موثر و احساساتی از شان بیکر کارگردان متفاوت معاصر. داستان زنی که همراه با دخترک ۶ ساله و خیالباف خود میخواهد در جنوب آمریکا زندگی کند و شاد باشد اما شرایط در نهایت زندگی را براو سخت میکند، هرچند نمیتواند خیالبافی دخترش را مختل کند.
* ۱۴: دانکرک:روایت جسورانه کریس نولان از روزی که ارتش انگلیس به دام افتاده در بندر دانکرک، با تصمیم پر از ریسک چرچیل و با کمک قایقهای ماهیگیری از سرتاسر اروپا توانستند به سواحل انگلیس بازگردند. روایتی کولاژگونه با سطحی خیره کننده از تکنیک و میزانسن کارگردانی که در میان محصولات عموما عامه پسند نولان،همچون جواهری میدرخشد.
* ۱۵: نخ خیال: اتود ماهرانه پل تامس اندرسن بر دنیای سینمای کلاسیک. روایتی که گاه نامه از زنی ناشناس را به یاد میآورد و گاه ربهکای هیچکاک را. به لحاظ تکنیکی هم فیلمساز در میزانسنهای باشکوه و فاخر خود دوران عظمت سینمای استودیویی کلاسیک را به یاد میآورد هرچند فیلم در نهایت بسیار مدرن است.
* ۱۶: سوختن:اقتباس ماهرانه و دقیق لی چانگ دونگ فیلمساز اهل کره جنوبی از نوولی نوشته هاروکی موراکامی. داستان عشق،جنون و جنایت در سئول معاصر. فیلم در سلطه خود بر تماشاگر هرگز شتابزده عمل نمیکند و آرام آرام مارا در دنیای وهمناک و تارعنکبوتی روایت گیر میاندازد.
* ۱۷: سفر طول و دراز روز به درون شب:یک فیلم نوآر چینی! داستان بازگشت مردی به شهر زادگاهش و جست و جو برای یافتن زنی که ۱۲ سال پیش او را گم کرده است. آتشبازی سینمایی با عناصر تماتیک و موقعیتهای متقارن و نیمه متقارن که در یک سوم انتهایی به یک رویای شگفت انگیز در پلان سکانسی خارقالعاده ختم میشود. فیلم را گانبی ساخته است.