انرژی مثبت برای ژوله و حسینی و عبدی
روزنامه هفت صبح| یک: پنجشنبهشب مهمان تئاتری بودیم که امیرمهدی ژوله و الیکا عبدالرزاقی در تالار چارسو بازی میکنند. به اسم این دنیا یک کنسرت به من بدهکار است. خب نمایش 65 دقیقه بود و کلی لحظات خندهدار داشت و لحظات اندوهآور. باکیفیت نمایش به شکل عام کاری ندارم اما میخواهم از امیرمهدی ژوله بگویم؛ که چطور راه خودش را بهعنوان یک طنزنویس باز کرد.
ابتدا در مجله مخصوص تینایجرها، بعد راهش را به سمت طنزنویسی سیاسی باز کرد. یک دورهای با سماجت و پشتکار وارد گروه مهران مدیری و پیمان قاسمخانی شد. خیلی جوان بود اما راه خودش را باز کرد و در قهوه تلخ بالاترین سطح توان خود را در طنز به نمایش گذاشت. بعد در استندآپ کمدی چهره شد و بعد فیلمنامه فیلمي بلند با طعنههای سیاسی (شیشلیک) را نوشت و در سریال روزی روزگاری مریخ دیدم که در یکی دو قسمت کارگردانی را هم آزموده است.
از بازیگری در تئاتر هم نترسید و در سریالها و فیلمها هم ظاهر شد. اولین تجربههایش خام بودند اما بهتدریج به یک بازیگر بهتر بدل شده است. در بعضی قسمتهای روزی روزگاری مریخ درجه یک بود و حالا هم در این نمایش بار اصلی کار بر روی دوش او و میميکها و تکيهکلامها و هنرنماییهایش بود. حرکت او در 21 سال گذشته، لایق تحسین و تمجید است.
دو: مجید حسینی در کانادا دیده شده و حالا همه در حال تسویهحساب با این کارشناس تندزبان سیستم آموزشی کشور هستند و اصلاحطلبها هم ناگهان یادشان آمده که او دورهاي مشاور قالیباف بوده. حسینی مسئول پروژه باغ کتاب بوده. یکی از ارثیههای قابلتوجه دوران قالیباف برای تهران. بهخاطر همین یک پروژه و بلندپروازی دلچسبی که در آن بهکار رفته (و از قرار در دوره آقای زاکانی میخواهند پروبال پروژه را قطع کنند)، شایسته احترام بیشتری است.
سه: نوجوانان ایران با پیروزی 5 بر صفر مقابل نیوکالدونیا بهعنوان تیم سوم و همامتیاز با دو تیم برزیل و انگلیس به دور بعد رفتند. نتایج این تیم نوجوانان قابل تقدیر است. شکست دادن برزیل و باخت میلیمتری مقابل انگلیس؛ تا همینجا هم غرور ما را راضی ساخته است. در دور بعد آنها بايد با مراکش دیدار کنند. مراکش؛ اندونزی و پاناما را شکست داده و به اکوادور باخته و بهعنوان تیم اول صعود کرده است.
چهار: زوج دندانپزشکی که دوستمان بودند و طی دو سال گذشته از پس امتحانات دندانپزشکی در کانادا برآمده بودند و در سن 37 و 35 سالگی به کانادا مهاجرت کردند، برایم پیام گذاشتند که در حال گذراندن دوره برای امتحان عملی هستند و تا آنموقع حق طبابت ندارند. خانهای 90 متری در تورنتو اجاره کردهاند به قیمت ماهی دوهزار و پانصد دلار که کل اجاره را از قبل پرداخت کردهاند. در طبقه 16 یک برج.
صاحبخانهشان یک شهروند مهاجر چینیتبار است. میگویند چینیها و هندیها رقیبان قدر ایرانیها در دو مقوله خریدوفروش خانه و فرصتهای شغلی هستند. ازشان پرسیدم پول اجاره خانه را چطوری پرداخت میکنید وقتی هنوز شغل ندارید، گفتند از دو سال قبل از رفتنمان به کانادا در حال پسانداز بودیم. یعنی آنقدر درآمد داشتند که هم در ایران زندگی خوبی داشتند و هم چند میلیارد تومان پسانداز کرده بودند. ولی رفتند… حیرتانگیز است ماجرا.