اعدام؛ پایان قتل ۴ نگهبان و کور کردن پلیس
فاطمه شیخعلیزاده| مرد جوان در حمله به شرکت کشتیرانی در بالابان شهریار 4 نگهبان را به قتل رساند و سپس با شلیک به 5 مامور پلیس یک مامور را کور کرده بود. صبح جمعه 6 خرداد ماه سال 1401 یک جوان مسلح به شرکت کشتیرانی در بالابان شهریار حمله کرد و 4 نگهبان شرکت را در اقدام جنونآمیز خود به قتل رساند.
قاتل بعد از این اقدام پا به فرار گذاشت و در حالیکه تلاش برای یافتن ردی از او ادامه داشت، صبح روز بعد مقابل کلانتری فلسطین رفت و اقدام به تیراندازی به سمت 5 مامور پلیس کرد که در همین حال با اقدام بهموقع ماموران پلیس خلع سلاح و دستگیر شد. در جریان تیراندازی متهم مقابل کلانتری، چهار مامور زخمی و یکی از آنها از ناحیه چشم نابینا شد.
اعتراف هولناک
متهم 24 ساله در اعتراف به 4 فقره قتل گفت: «سالها قبل پدرم زمینی خریداری کرده بود که اعیان آن متعلق به ما بود و عرصه آن به یک شرکت وابسته به کشتیرانی تعلق داشت. پدرم آنجا درخت میکاشت اما اجازه بهرهبرداری از آن را به ما نمیدادند. همین اختلاف ملکی سبب شده بود که از مدیر شرکت کینه داشته باشم و از چند سال قبل نقشه قتل او را کشیدم.
برای همین اسلحهای تهیه کرده بودم و منتظر فرصت بودم. تا اینکه روز حادثه مقابل شرکت رفتم و متوجه شدم 4 نگهبان در اتاقهای نگهبانی هستند که میخواستم آنها را از پای درآورم تا بعد بتوانم به مدیر شرکت برسم. اما نشد و فرار کردم. روز بعد در حال پرسهزدن حوالی کلانتری فلسطین بودم و برای اینکه حدس میزدم من را شناسایی کرده و میخواهند دستگیرم کنند؛
به ماموران هم تیراندازی کردم.» با اعترافات صریح متهم او به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان سلامت روانش را تایید کردند. به این ترتیب پرونده او به اتهام محاربه به دادگاه انقلاب اسلامی و پرونده چهار قتل نیز به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در حالی در شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفت که پیشتر دادگاه انقلاب او را به اتهام محاربه به اعدام محکوم کرده بود .
در دادگاه
در میان قربانیان دو نفر آنها پدر و پسری بهنام جلال و پیام قرهباغستانی بودند که در ابتدای جلسه رسیدگی، مادر پیام بهعنوان یکی از اولیایدم گفت: «شوهر و پسرم بهتازگی در شرکت کشتیرانی مشغول بهکار شده بودند که با اقدام بیرحمانه این متهم کمر خانواده ما شکست. تقاضای قصاص دارم و از خون عزیزانم گذشت نمیکنم.»
عبدالعلی ملکی نام یکی دیگر از مقتولان این حادثه است. این مقتول 48 ساله یک فرزند 14 ساله دارد. اهل همدان است و از مدتی قبل برای کار ساکن ملارد شد. خانواده او نیز تقاضای قصاص متهم را کردند.آخرین مقتول علی کاکی نام دارد. علی چند سال قبل پدر خود را از دست داد و مادرش به سختی او را بزرگ کرد. دایی علی مامور حراست همان شرکتی است که جنایت در آنجا رخ داد و مدتی قبل از حادثه برای علی در آن شرکت کار پیدا کرده بود.
مادر علی کاکی نیز بهعنوان یکی دیگر از اولیای دم تقاضای قصاص کرد.سپس نوبت به متهم رسید که از خود دفاع کند. علیرضا در جایگاه دفاع در شرح جنایت گفت: «اختلاف پدرم با شرکت کشتیرانی به سال ۹۳ برمیگردد. ما حدود ۳۰۰۰ متر در آنجا زمین داریم که شرکت کشتیرانی قصد تصاحب آن را دارد. مدتی قبل ۶۰۰۰ متری را که داشتیم شرکت کشتیرانی از ما گرفت.
به همین خاطر پدرم با وکیل شرکت اختلاف داشت. حتی چند بار کار به درگیری و شکایت هم کشیده شد اما نتیجهای نداشت. آخرینبار از پدرم شنیدم کشتیرانی قصد ندارد حقمان را بدهد. به همین خاطر عصبانی شدم و در اینستاگرام بهدنبال فروشنده اسلحه گشتم و بالاخره از یک نفر در کرمانشاه اسلحهای به قیمت 10 میلیون تومان خریدم.» متهم در ادامه گفت: «چون کلاه و ماسک داشتم آنها فکر کرده بودند نگهبان کلانتری هستم. حتی مرا به داخل کیوسک دعوت کردند اما من به آنها شلیک کردم.»
در حالیکه وکیل متهم ادعا میکرد موکلش از سلامت روان برخوردار نیست، کارشناسان کمیسیون سه نفره پزشکی قانونی اعلام کردند اگرچه علیرضا به اختلال روان مبتلاست اما هنگام ارتکاب جرم اختیار عمل داشته است. با این اظهارنظر قضات دادگاه او را بهخاطر قتل چهار نگهبان، به چهار بار قصاص و به اتهام شروع به ۷ فقره قتل به سه سال و ۹ ماه زندان و بهخاطر حمل و نگهداری کلت و مهمات جنگی به ۶ سال و سه ماه زندان محکوم کردند. این حکم در شعبه ۹ دیوانعالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد. به این ترتیب شمارش معکوس برای اعدام متهم آغاز شد.