آنچه باید از «غورو» خیابان ۱۳۰۰متری در بیروت بدانید
روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی| این هفته نگاهی کردهایم به یک خیابان هزار و سیصدمتری در بیروت. شهری که معروف است به عروس خاورمیانه و این روزها یکی از قلبهای تپنده خبر در این منطقه پرماجراست و تلاش کردیم در این خیابان، نشانههایی از تاریخ پرفراز و نشیب لبنان را جستوجو کنیم.
یک خیابان هزار و سیصدمتری، این روزها، قلب بیروت است. بسیاری از تورلیدرها یا راهنماهای سفر، به شما توصیه میکنند که درست بعد از تماشای میدان شهدا و مسجدجامع محمدامین، دو نماد بیروت، به سمت شرق بروید و در گوشه جنوبشرقی میدان، وارد خیابان «گورو» شوید. خیابان البته با تلفظ عربی لبنانی «غورو» هم بیان میشود. خیابانی که حالا بیشتر بهخاطر مجموعهای از رستورانها و کافهها شناخته میشود ولی پیوندی عمیق با تاریخ دارد؛ آنطور که میتوان در همین یک کیلومتر و سیصدمتر درسهای بزرگی از تاریخ لبنان و حتی خاورمیانه را فراگرفت.
اما پیش از هر چیز باید درباره نام آن دانست. گورو یا غورو کیست؟ ژنرال هانری گورو، متولد سال ۱۸۶۷ بود و در سال ۱۹۴۶ درگذشت. او یکی از فرماندهان ارتش فرانسه در اواخر جنگ جهانی اول بود و بعد از قرارداد موسوم به سایکس-پیکو (بین سر مارک سایکس بریتانیایی و فرانسوا ژرژ پیکو از فرانسه) که باعث تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا شد، اولین مستشار قیمومیت فرانسه بر سوریه و لبنان شد.
او در سال ۱۹۲۰ استقلال دولت بزرگ لبنان را اعلام کرد. قیمومیت فرانسه بر لبنان تا سال ۱۹۴۶ ادامه پیدا کرد. با این حال گورو بهخاطر تاسیس دولتی بهنام لبنان و بیرون آوردن این کشور از زیر سایه امپراطوری عثمانی و سوریه در لبنان فرد منفوری نیست.
خیابان گورو درست از میدان شهدا آغاز میشود. میدان شهدا در سالهای اخیر بهخاطر تجمعات مردمی مشهور است. مثل انقلاب سال ۲۰۱۹ در لبنان که با طرح دولت برای گرفتن مالیات از تماسهای پیامرسان واتساپ آغاز شد.
(از همینجا میتوان اهمیت واتساپ در میان جامعه لبنانی را هم حدس زد) اما میدان، تاریخی عمیقتر از اینها دارد. درست در میانه میدان، مجسمهای وجود دارد که نمادی از لبنانیهایی است که در مبارزه با امپراطوری عثمانی جان خود را از دست دادند. در سمت غربی میدان هم مزار رفیق حریری قرار گرفته است. نخستوزیر لبنان که در سال ۲۰۰۵ در نزدیکی بندر بیروت ترور شد و بسیاری میگویند وضعیت نامناسب سیاسی و اقتصادی لبنان، ریشه در همان ترور خونین دارد.
مسجدجامع محمدامین که نماد بیروت است نیز در همین میدان قرار گرفته است. سنگ بنای این مسجد را نیز رفیق حریری دو سال قبل از ترور خود گذاشته است. حالا این مسجد یکی از بزرگترین و مجللترین مساجد لبنان بهشمار میرود و حدود پنج هزار نفر را در خود جای میدهد.
اما سایه رفیق حریری بیش از اینها روی این میدان و ابتدای خیابان غورو افتاده است. درست در ابتدای خیابان و در ضلع جنوبی، دهکدهای ساخته شده بهنام «روستای صیفی». صیف در عربی یعنی تابستان و به این ترتیب میتوان این منطقه را روستای تابستانی بیروت دانست. کل مجموعه این روستا توسط شرکتی بهنام «سولیدر» ساخته شده که یک شرکت لبنانی- فرانسوی است و در مالکیت خانواده حریری. در واقع رفیق حریری با استفاده (یا میتوانید بگویید سوءاستفاده) از مقام قانونی خود بهعنوان نخستوزیر، بعد از جنگهای داخلی لبنان، این منطقه را روی ویرانههای جنگ داخلی ساخت.
چرا این منطقه در طول آن جنگ تخریب شده بود؟ جنگ داخلی لبنان که از ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ ادامه پیدا کرد، در ابتدا جنگی بود بین مسیحیان و مسلمانان و این منطقه، مرز دو گروه درگیر بود. در واقع خیابان دمشق، خیابانی که از جنوب تا شمال بیروت را به دو منطقه تبدیل کرده است مرزی بود میان مسیحیان در سمت شرقی و مسلمانان در سمت غربی. به همین دلیل این منطقه که در واقع مرز دو گروه درگیر بود، بهشدت آسیب دید و رفیق حریری پس از جنگ تصمیم گرفت که آن تصویر را بزداید و تصویری جدید، موسوم به «پاریس خاورمیانه» از بیروت بسازد.
با این حال او موفق به این کار نشد. چرا؟ چون رفیق حریری برای سکونت در این مناطق و باز کردن دفتر کار و خرید از مغازهها در این مناطق بیشتر روی سرمایهداران کشورهای حاشیه خلیجفارس مثل عربستان سعودی و امارات و کویت و قطر سرمایهگذاری کرده بود ولی ناامنی در لبنان ازجمله ترور خود او و جنگهای سال ۱۹۹۸ و ۲۰۰۶ با اسرائیل باعث شد که این افراد حاضر به حضور در بیروت نشوند.
از سوی دیگر قیمت تعیینشده برای این مناطق آنقدر بالا بود که لبنانیها نیز امکان خرید ملک یا سکونت در این مناطق را نداشتند و از اینروست که میبینید این روزها هم دهکده صیفی و هم مناطق دیگری که حریری و شرکتهای زیرمجموعهاش آنها را ساختهاند، اغلب خالی و حتی نیمهویران هستند. مثل مجموعه بزرگ اسواق بیروت در مرکز شهر یا داونتاون بیروت. در واقع پررونقترین جاییکه این شرکتها ساختند و هنوز مورد استفاده است؛ خلیج زیتون یا زیتونبی در نزدیکی محل ترور خود رفیق حریری و البته بندر این روزها ویران شده بیروت است.
درست در ضلع مقابل صیفی پروژه دیگری وجود دارد که میتواند نمادی از وضعیت اقتصادی این روزهای بیروت و لبنان باشد. پروژهای با نام منطقه اس كه قرار بوده در آن ۲۲ ساختمان با حدود ۴۰ هزار مترمربع مسکونی و ۹ هزار مترمربع فروشگاه ایجاد شود ولی حالا آنقدر از زمان کامل نشدن پروژه گذشته که ساختمانها دچار فرسودگی قبل از ساخت شدهاند.
فراموش نکنید که هر دلار در لبنان برای سالها، برابر بود با ۱۵۰۰ لیر یا پوند لبنانی و در سال ۲۰۱۹ بحران بانکی و مالی لبنان بهخاطر تحریمهای آمریکا و بعد از آن کرونا و قطع شدن ورود توریست به این کشور آغاز شد و حالا هر دلار برابر است با ۹۰ هزار پوند یا لیر لبنانی. به این ترتیب در کمتر از چهار سال، ارزش پول این کشور در برابر دلار، ۶۰ برابر کمتر شده است.
جالب خواهد بود اگر بدانید که مرکز اعتراض نسبت به عملکرد بانکها و دولت در لبنان نیز در این خیابان قرار دارد. در واقع دفتر مرکزی اتحادیه بانکهای لبنان نبش خیابان گورو و خیابان جرج حداد قرار گرفته است. از وقتی که بانکهای لبنانی بهخاطر کاهش ارزش پول در این کشور نتوانستند پساندازهای مردم را بهطور کامل یا با ارزش واقعی آنها بدهند، در مقابل این ساختمان اعتراضات زیادی برپا شد و حالا ساختمان بهطور کامل تعطیل است.
روی دیوارهای آن شعارها و گرافیتیهای زیادی در اعتراض به سیاستمداران و بانکها بهخصوص ریاض سلامه، رئيس بانک مرکزی سابق لبنان که متهم به فساد مالی است، وجود دارد. البته باقی بانکها در لبنان نیز وضعیت بهتری ندارند. تقریبا هیچ بانکی نیست که شیشهای رو به خیابان داشته باشد و شیشه همه بانکها با ورقهای آهنی ضخیم پوشیده شده و همه بانکها نیز توسط نگهبانان غولپیکر شرکتهای امنیتی خصوصی محافظت میشوند. بسیاری از شعب بانکها نیز برای همیشه تعطیل شدهاند.
در ابتدای خیابان گورو بعد از خیابان جرج حداد، صدای کودکان، صبحها تا خیابان هم به گوش میرسد. اینجا مدرسهای است بهنام قلب اقدس. از سال ۱۸۹۰ تاسیس شده ولی از سال ۱۸۹۴ تبدیل به یک مدرسه غیرانتفاعی برای خانوادههای مرفه شده است. زمین فعلی مدرسه از خانواده سرساک خریداری شده است. یکی از مهمترین خانوادههای مسیحی ارتودکس یونانی در لبنان در گذشته دور.
بهنام این خانواده یک موزه نیز در نزدیکی همین خیابان گورو قرار دارد که البته بعد از انفجار بندر تخریب شد ولی آنطور که در ورودی آن نوشته شده، بعدا به همت دولت فرانسه ترمیم شده است. نکته جالب توجه این است که افراد مهمی در طول تاریخ از این مدرسه بازدید کردهاند. مثلا همان آقای ژرژ پیکو که نامش را در آن قرارداد مشهور آوردیم یا ژنرال دوگل. این کالج همچنین در میان فارغالتحصیلان خود دو رئیسجمهور لبنان، سه فرمانده کل ارتش و تعداد زیادی از وزرا و معاونان را میبیند.
با این حال درست در مقابل این مدرسه ساختمانی مخروبه با پرچمهای حزب کتائب لبنانی (همان فالانژهای معروف که مسئول ربودن حاجاحمد متوسلیان و چند ایرانی دیگر هستند)، دیده میشود که احتمالا زمانی قبل از انفجار بیروت تخریب و تخلیه شده و درست در پایین همین ساختمان تعداد زیادی فقیر بهخصوص از افراد مسن و سالمند حضور دارند.
این فقرا عمدتا از میان مهاجران بهخصوص مهاجران سوری هستند که بعد از جنگ داخلی این کشور به لبنان آمدند ولی برخی اوقات، سالمندان لبنانی نیز در میان آنها دیده میشوند. این سالمندان چرا به این روز افتادند؟ چون در روزهایی که ارزش پول لبنان افت میکرد این توانایی را نداشتند که از سرمایه خود محافظت کنند و پس از آن حقوق بازنشستگی که دولت لبنان با لیر یا پوند لبنانی به آنها میداد کفاف زندگی آنها را نمیداده است.
تا اینجای کار را داشته باشید تا در هفتههای بعد کمی بیشتر به عمق این خیابان هزار و سیصدمتری برویم و برگهای دیگری از داستان بیروت و لبنان را با هم ورق بزنیم.