آنچه باید از اقامتگاههای مهاجران یهودی در فلسطین بدانید
روزنامه هفت صبح| جنگ در غزه که با نبرد طوفان الاقصی از سوی حماس و جهاد اسلامی آغاز شد و با عملیات جنایتکارانه شمشیر آهنین رژیم اشغالگر ادامه یافت؛ حالا وارد ماه دوم خود شده است. به این بهانه، مطالب این هفته در صفحه ترند فضای مجازی را به موضوعی جدید در مورد فلسطین اختصاص دادیم.
آن موضوع جدید شهرهای رژیم اشغالگر است. چرا این موضوع؟ چون با وجود اینکه در خبرهای مختلفی در این سالها نام شهرهای مختلفی از این رژیم را شنیدیم ولی اطلاعات اندکی از موقعیت جغرافیایی و ساختار جمعیتی و ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی این شهرها داریم. بنابراین از تلآویو گرفته تا حیفا و عکا و اشکلون یا همان عسقلان و دیمونا را با هم مورد بررسی قرار خواهیم داد تا بدانیم وقتی بهطور مثال خبری از حمله موشکی حماس به این شهرها میخوانیم درباره چه شهرهایی صحبت میشود.
هفت استان اشغالی
فلسطین در تعریف ما کشوری است بین چهار کشور سوریه، لبنان، اردن و مصر. این کشور بین یک دریا یعنی مدیترانه و یک رود یعنی رود اردن قرار گرفته است. شعار معروف فلسطین بین یک رود و یک دریا (بین النهر و البحر) نیز از همینجا آمده است. این کشور، ۲۶ هزار و ۳۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد. این مساحت تقریبا بهاندازه استان لرستان در ایران است. بيشترين طول این سرزمین ۴۲۵ کیلومتر و بیشترین عرض آن ۱۱۵ کیلومتر است. به این ترتیب شما میتوانید (بدون در نظر داشتن جادههای بسته شده و ایستهای بازرسی) در چهار ساعت از شمال این سرزمین به جنوب آن برسید یعنی تقریبا بهاندازه فاصله بین تهران و کاشان.
این سرزمین در سه مرحله مورد اشغال قرار گرفته است. مرحله اول اراضی سال ۱۹۴۸ است. در این مرحله اشغالگران سرزمین فلسطین را به دو بخش کرانه باختری رود اردن و غزه تقسیم کرده و باقی سرزمین را اشغال کردند. در سال ۱۹۶۷ آنها علاوه بر این بخشها بیتالمقدس یا به تعبیر خود اورشلیم را هم به دو بخش شرقی و غربی تقسیم کرده و بیتالمقدس غربی را نیز اشغال کردند و در سالهای بعد از آن با شهرکسازی در کرانه باختری، به اشغال این منطقه ادامه دادند.
سازمان ملل و بسیاری از کشورهای جهان فقط منطقه اشغالی در سال ۱۹۴۸ را بهعنوان کشور اسرائیل شناسایی کردند که البته این شناسایی توسط بسیاری از کشورهای جهان بهخصوص کشورهای اسلامی به رسمیت شناخته نشده است. در حال حاضر دستکم ۲۰ هزار کیلومتر مربع از سرزمین اصلی فلسطین مورد اشغال قرار گرفته است. به این باید جولان که بخشی از سوریه است و نیز بخش اندکی از لبنان را نیز اضافه کرد.
منطقه اشغالی از نظر تقسیمات اداری، به ۷ منطقه تقسیم شده است: سه منطقه شمالی، جنوبی و مرکزی، دو منطقه تلآویو و حیفا و دو منطقه اورشلیم و یهودا و سامره. منطقه اورشلیم و منطقه یهودا و سامره دو منطقهای هستند که بعد از سال ۱۹۴۸ اشغال شدند و سازمان ملل و بخش بزرگی از جامعه بینالمللی که اسرائیل را به رسمیت میشناسد این مناطق را جزو اسرائیل نمیداند.
جنگ فعلی بهطور عمده در منطقه جنوبی قرار گرفته است که اگرچه بزرگترین منطقه از نظر جغرافیایی است ولی کمترین میزان تراکم جمعیت را دارد. در واقع سهچهارم از کل مساحت آنچه بهعنوان اسرائیل شناخته میشود در ناحیه جنوبی قرار گرفته است. به همین دلیل شناخت جغرافیایی اشغالگر را از این منطقه آغاز میکنیم.
عسقلان کجاست؟
نزدیکترین شهر در ناحیه جنوبی به غزه شهر اشکلون یا عسقلان است. این شهر جزو اولین اراضی اشغالی در سال ۱۹۴۸ بود و اکثریت جامعه اعراب آن توسط صهیونیستها به همین شهر غزه کوچانده شدند. عسقلان یکی از قدیمیترین شهرهای فلسطین تاریخی است. قدمت آن را به دوره کنعانیان یعنی ۵ هزار سال پیش و سه هزار سال قبل از میلاد مسیح میرسانند. نام باستانی این شهر مگدال یا مجدال است که در زبان آرامی بهمعنای برج و قلعه و مکان بلند و شریف است. اشکلون یا عسکلون در واقع نام بندر باستانی این شهر است که ویرانههای آن هنوز وجود دارد.
شهر در دوران باستانی اوج و شکوهی داشته بهطوریکه وقتی مسلمانان به فرماندهی عمروعاص این شهر را فتح کردند، نقل است که عبدالله بنعمر، پسر خلیفه دوم گفت: «هر چیزی اوج دارد و اوج شام عسقلان است.» در دوران قدیم شهر هم از نظر بندری و هم از نظر صنعت نساجی مورد توجه جهانیان بوده است.
جالب خواهد بود اگر بدانید که روایتی وجود دارد که میگوید سر امام حسین به این شهر منتقل شده است. پیش از این، در این مکان مسجدی با عنوان راسالحسین موجود بود که در یک عملیات نظامی اشغالگران و به دستور موشه دایان تخریب شد ولی بعدها که یک بیمارستان اسرائیلی در این منطقه تاسیس شد، فرقه اسماعیلیه شیعه (هفت امامیها) توانست مجوز ساخت یک سکوی مرمر را بهدست بیاورد و این سکو حالا مورد زیارت برخی از افراد از پاکستان و هند قرار میگیرد.
اشکلون در حال حاضر از چند منظر مورد توجه است. نخست اینکه این شهر پایانه شمالی خط لوله ایلات- اشکلون یا ایران- اسرائیل است. ممکن است تعجب کرده باشید از اینکه نام ایران روی این خط لوله قرار گرفته است. باید گفت که ایران در دوران شاه این خط لوله را بهصورت پنجاهپنجاه با اسرائیل ساخته است. طرح رژیم شاه این بوده که با یک خط لوله ۲۵۴ کیلومتری که از بندر عقبه در جنوب سرزمینهای اشغالی آغاز میشد بتواند نفت را به اشکلون برساند و از آنجا به اروپا صادر کند
و این کار را هم تا سقف ۳۰ میلیون تن در سال انجام داد ولی بعد از انقلاب، فعالیت این خط لوله متوقف شد. پس از آن اسرائیل بهصورت برعکس از این خط لوله استفاده کرد و نفت کشورهای شمالی جهان مثل روسیه و قفقاز را به بندر عقبه رساند. در سال ۲۰۱۶ نیز عالیترین دادگاه سوئیس به خاطر توقیف این خط لوله و استفاده غیرمجاز از آن از سوی اسرائیل، این رژیم را به پرداخت 1/1میلیارد دلار خسارت محکوم کرد هرچند که به دلیل پیچیدگیهای حقوقی موجود به دلیل عدم شناسایی رژیم توسط ایران، خبری از اجرای حکم نیست.
اهمیت بعدی اشکلون در تاسیسات آبشیرینکن آن است که «اسمز» نام دارد و تا همین چندی پیش، بزرگترین کارخانه آبشیرینکن در جهان بود، هر چند که در حال حاضر تاسیسات راسالخیر در عربستان توانسته با تصفیه و شیرینسازی بیش از یک میلیون متر مکعب آب در روز، این عنوان را بهدست بیاورد. از سوی دیگر تاسیسات آبجوسازی اسرائیل نیز در این شهر قرار دارد.
دو بندر مهم جنوبی
سه شهر مهم دیگر نیز در این منطقه قرار دارند: دو بندر ایلات و اشدود و یک شهر بهنام دیمونا. بندر ایلات که این روزها مورد هجوم انصارالله یمن قرار میگیرد جنوبیترین شهر و با هوایی گرم و آفتابی (در ۳۶۰ روز از سال) محبوبترین مقصد گردشگری ساحلی در منطقه اشغالی برای گردشگران داخلی و خارجی است. این شهر در انتهای شمالی دریای سرخ و بهطور مشخص در انتهای خلیج عقبه قرار گرفته است. این شهر البته از نظر جغرافیایی ویژگی دیگری هم دارد و آن هم این است که بخشی از صحرای بزرگ نقب در جنوب اسرائیل هم محسوب میشود. بنابراین ایلات یک شهر صحرایی- بندری است.
بندر اشدود اما مهمترین شهر در منطقه جنوبی اسرائیل و بزرگترین بندر رژیم است. ۶۰درصد از کل کالاهای وارداتی به اسرائیل از این بندر وارد منطقه اشغالی میشود.اگرچه اشدود شهری تاریخی است ولی اشدود مدرن در سال ۱۹۵۶ در نزدیکی منطقه تاریخی بهطور کامل از نو ساخته شده است. بسیاری «اسرائیل روگوسین»، سرمایهدار یهودی آمریکایی را بهعنوان موسس این شهر میشناسند چرا که او نخستین کارخانه مهم در این منطقه را تاسیس کرد و به پاس این اقدام، بلوار اصلی این شهر نیز بهنام او نامگذاری شده است. رشد این شهر اما در سال ۱۹۹۱ و با ورود گسترده مهاجران یهودی از اتحاد جماهیر شوروی و اتیوپی و بهتبع آن توسعه زیرساختها آغاز شده است.
تاسیسات هستهای دیمونا
اما اگر اخبار را دنبال کرده باشید حتما نامی از دیمونا شنیدهاید. دیمونا شهری تازه تاسیس و غیرتاریخی در صحرای نقب است و جمعیت آن حدودا ۳۶ هزار نفر است. اهمیت این شهر به خاطر قرار گرفتن مرکز بهاصطلاح تحقیقات هستهای شیمون پرز در ۱۳ کیلومتری آن است.ساختوساز این مرکز در سال ۱۹۵۸ آغاز شده است. این ساخت و ساز بهصورت مخفیانه خارج از رژیم بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام شد.
با وجود اینکه اسرائیل سیاست بهاصطلاح «ابهام استراتژیک» را در مورد این تاسیسات و برنامه اتمی خود پیش میبرد ولی اعتقاد بر این است که این رژیم حداکثر در سال ۱۹۶۶ توانسته به کلاهک اتمی دست پیدا کند و در حال حاضر بین ۸۰ تا ۴۰۰ بمب اتم در اختیار دارد. اسرائیل تاکنون با بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از این تاسیسات موافقت نکرده و فقط طی ۴ سال در نیمه دوم دهه ۷۰ برخی از ناظران آمریکایی توانستند از دیمونا، آن هم تحت شرایطی محدود، بازدید کنند.
اکثر اطلاعاتی که در حال حاضر نیز از این تاسیسات وجود دارد مدیون فرار فردی بهنام مردخای وانونو، تکنسین سابق دیمونا، به بریتانیا است که در آنجا اطلاعاتی از این تاسیسات را افشا کرد. موساد بعدها او را در ایتالیا دستگیر کرد و بعد از بازگرداندن به اسرائیل، ۱۸ سال حبس برای او بریده شد و حتی پس از آزادی از زندان نیز تحت محدودیتهای شدید قرار دارد.
شهری به قدمت ماجرای ساره و هاجر
در منطقه جنوبی حتما نامهایی از شهرهای دیگری مانند سدروت یا آراد هم در این روزها شنیدهاید که به دلیل محدودیت فضای چاپ این مطلب از بحث مفصل در مورد آنها عبور میکنیم. اما باید به شهر دیگری هم بپردازیم که شاید یکی از ریشههای بحران مسلمانان با اسرائیل در آنجا نهفته شده است. شهری بهنام بئرالسبع.
بئرالسبع بزرگترین شهر در منطقه صحرای نقب در جنوب سرزمینهای اشغالی است. اهمیت مذهبی این شهر به ماجرای همسران حضرت ابراهیم برمیگردد. هاجر همسر ابراهیم، یکی از پیامبران اولوالعزم است که هم یهودیان و هم مسلمانان نسبت دین خود را به او میرسانند و از این حیث هر دو دین، ابراهیمی خوانده میشوند. تفاوت اما این است که مسلمانان نسب خود را به اسماعیل، از فرزندان حضرت ابراهیم میرسانند و یهودیان به اسحق.
در روایات تاریخی وجود دارد که حضرت ابراهیم همسری بهنام ساره داشت و از او فرزندی نداشت. طبق برخی روایات او به اصرار ساره ازدواج دیگری کرد که با زنی بهنام هاجر بود. بعد از اینکه هاجر اسماعیل را باردار شد، ساره از این واقعه ناراحت شد و ابراهیم از سوی خداوند دستور دریافت کرد که هاجر و اسماعیل را به سمت مکه روانه کند. در اینجا شهر بئرالسبع اهمیت پیدا میکند چرا که برخی میگویند این شهر مبدا حرکت هاجر بوده است.
بیتالمقدس
ناحیه اورشلیم یا به تعبیر صحیح منطقه قدس، یکی دیگر از مناطق اشغالی است که همانطور که گفتیم حتی توسط اغلب کشورهای حامی اسرائیل نیز، جزو اسرائیل به رسمیت شناخته نمیشود. مهمترین بحث در مورد این منطقه، نام آن و شهر قدیمی آن است. نامی که اسرائیلیها روی این منطقه گذاشتند تشکیل شده از دو کلمه اور به معنای محل یا شهر و شلیم (شالوم در عبری، هم خانواده سلام عربی) است و بهاصطلاح خودشان به معنای شهر صلح است.
اسرائیل در ۱۹۶۷ تا دیوار غربی شهر قدیمی را اشغال کرده ولی کل شهر قدیمی هنوز در طرف فلسطینی قرار دارد و از اینرو حضور گاه و بیگاه شهرکنشینان در این منطقه مورد اعتراض شدید مسلمانان قرار میگیرد. در شهر قدیمی که مساحتی بهاندازه یک مستطیل به طول هزار و سیصدمتر در عرض هزار متر دارد بناهای مقدسی برای هر سه دین وجود دارد. مسلمانان این منطقه را قبله اول خود میدانند که بعدها در آن محل مسجدالاقصی ساخته شده و همچنین این محل، محل سفر معراج پیامبر بوده که در آن قبه الصخره ساخته شده که با گنبدی زردرنگ نماد قدس یا فلسطین است و بسیاری به اشتباه این محل را مسجد الاقصی میدانند.
مسیحیان در این منطقه کلیسای مقدس یا رستاخیز را دارند و باور دارند که حضرت عیسی در این کلیسا مصلوب گشته و از آنجا به آسمان عروج کرده است و برخی نیز این مکان را مدفن حضرت عیسی میدانند. و یهودیان نیز در این منطقه دیوار ندبه را دارند که به باور آنان از آخرین باقیماندههای هیکل سلیمان یا معبد باستانی یهودیان است. البته این دیوار برای مسلمانان نیز اهمیت تاریخی دارد و آنان این دیوار میخوانند و معتقدند پیامبر اسلام مرکب خود را در شب معراج به آن بسته است.
از تلآویو چه میدانیم؟
در شمالغربی استان جنوبی، استان تلآویو-یافا قرار گرفته است. این استان از نظر جغرافیایی کوچکترین و در عین حال پرجمعیتترین منطقه است. معروفترین شهر در منطقه تلآویو است که برخلاف آنچه تصور میشود از نظر خود اسرائیل پایتخت این رژیم نیست. در واقع رژیم معتقد است که بیتالمقدس (یا دستکم بیتالمقدس غربی) پایتخت این رژيم است. از نظر جمعیتی نیز بیتالمقدس غربی جمعیت بیشتری نسبت به تلآویو دارد. ولی گفتیم که اشغال بیتالمقدس از سوی بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته نشده است و صرفا آمریکا و چند کشور کوچک سفارت خود را از تلآویو به بیتالمقدس منتقل کردهاند که نشانی از شناسایی این شهر بهعنوان پایتخت رژیم توسط این کشورها است.
تلآویو شهری ساحلی با حدود ۵۰۰ هزار نفر جمعیت است و مرکز اقتصادی اسرائیل بهشمار میرود. نام شهر از نام یک مکان بینالنهرینی در نزدیکی شهر بابل ذکر شده در کتاب مقدس یهودیان گرفته شده است. در واقع تئودور هرتزل که با نوشتن کتاب «دولت یهود» در سال ۱۸۹۶ یکی از بنیانگذاران اندیشه صهیونیسم بهحساب میآید، کتاب دیگری در قالب رمان در سال ۱۹۰۲ نوشته بهنام «سرزمین جدید قدیمی» که نخستین ترجمه آن به عبری، با عنوان تلابیب منتشر شده و پس از آن این نام روی این شهر گذاشته شده است. خود تلآویو در سال ۱۹۰۹ ساخته شده است. در نزدیکی بندری باستانی بهنام یافا یا یافو در زبان عبری و به همین دلیل این شهر دو نام دارد که البته تلآویو نامی عمومیتر است.
اهميت اصلي شهر بهخاطر اقتصاد آن است. اما قبل از بیان ویژگیهای اقتصادی آن این نکته باید ذکر شود که طبق آخرین ارزیابیها تلآویو، گرانترین شهر جهان برای سکونت است. طبق اطلاعات سایت Numbeo هزینه زندگی یک خانواده چهارنفره در این شهر بدون اجاره خانه ۳ هزار و ۷۰۰ دلار در ماه است و یک نفر نیز باید ۱۰۶۶ دلار در ماه برای هزینه زندگی بدون اجاره خرج کند. اجاره خانه یکخوابه در مرکز این شهر ماهانه ۱۶۶۵ دلار و در خارج از شهر ۱۲۱۲ دلار است و برای یک خانه سهخوابه در مرکز شهر باید ۲۸۱۳ دلار و در خارج از شهر باید دو هزار دلار هزينه شود. بنابراین یک خانواده چهار نفره برای سکونت در حومه تلآویو باید ماهانه پنج هزار و ۳۰۰ دلار درآمد داشته باشد و این در حالی است که میانگین درآمد در این شهر دو هزار و ۸۰۰ دلار است.
مهمترین تجارت در این شهر، تجارت الماس، مبادلات مالی و نیز فناوریهای پیشرفته است. یکی از مهمترین مراکز خرید و فروش الماس در جهان در منطقه تجاری تلآویو قرار دارد و تنها بورس رژیم اشغالگر یعنی بورس تلآویو نیز در این شهر قرار گرفته است که بهخصوص بعد از دهه ۱۹۹۰ پررونق بوده و تعداد شرکتهای حوزه فناوری پیشرفته بهحدی است که بخشی از تلآویو را سیلیکونوادی نیز مینامند. بهطور کلی گفته شده که نزدیک به یکپنجم تولید ناخالص داخلی اسرائیل مربوط به شهر تلآویو است.
همچنین تلآویو با زندگی شبانه و همچنین ساحل خود یک مرکز جذاب برای گردشگران بینالمللی است و سالانه دو و نیم میلیون توریست جذب این شهر میشوند. با دانستن همه این اطلاعات است که متوجه میشویم حملات نیروهای مقاومت به این منطقه چقدر میتواند اهمیت داشته باشد. این شهر همچنین محلی جذاب برای همجنسگرایان جهان است. در واقع تلاش اسرائیل این است که دو مرکز برای خود ایجاد کند. مرکزی مذهبی برای یهودیان متعصب و مرکزی که بتواند در آن معیارهای غربی و لیبرال و مورد استقبال جوانان را اعمال کند. از این نظر نیز میتوان توجه همزمان به بیتالمقدس و تلآویو در اسرائیل را توضیح داد.
هرتزلیا
در منطقه تلآویو شهر مهم دیگری هم قرار دارد که بهنام بنیانگذار اندیشه صهیونیسم یعنی تئودور هرتزل، هرتسلیا یا هرتزلیا نام گرفته است. این شهر که در فاصله ۱۵ کیلومتری و ۲۰ دقیقهای شمال شرقی تلآویو قرار دارد، در سال ۱۹۲۴ ابتدا بهعنوان یک جامعه کشاورزی یهودی ساخته شد ولی بعدها به مرکزی برای سکونت ثروتمندان اسرائیلی تبدیل شد بهنوعی که حالا گفته شده که درآمد میانگین ساکنان این شهر از همه شهرهای دیگر اسرائیل بیشتر است.
این شهر بهعنوان مرکزی برای هنر در اسرائیل نیز شناخته میشود و بزرگترین استودیوی تلویزیونی و فیلم اسرائیل، در این شهر قرار گرفته است. همچنین از سال ۲۰۰۰ تاکنون یک اجلاس سالانه با نام هرتزلیا با حضور وزرای دولت، اعضای کنست (پارلمان اسرائیل)، مقامات ارشد دفاعی، رهبران جامعه تجاری، دانشگاهیان ارشد، نمایندگان رسانهها از داخل و خارج، نمایندگان سازمانهای جهانی یهودی، مقامات خارجی و دیپلماتهای اسرائیلی در این شهر تشکیل میشود.
ماجرای حیفا
از منطقه مرکزی اسرائیل میگذریم چرا که شهرهای مهم آن چندان در اخبار بر سرزبانها قرار ندارد. منطقه یا استان بعدی که به آن خواهیم پرداخت استان حیفا است. حیفا به دو دلیل در حوزه خبری و تاریخی ما مطرح شده است. دلیل اول بهخاطر این است که این شهر، زیارتگاهی برای فرقه بهائیت است. داستان را باید از ابتدا برایتان تعریف کنیم. شخصیتی تاریخی در ایران وجود دارد بهنام سیّد علیمحمد شیرازی که خود را «باب» مینامید. او در سال ۱۱۹۸ متولد شد و در جوانی مدعی شد که امام موعود شیعیان است و پس از آن ادعای نبوت و دین جدید کرد و پس از آنهم مدعی شد که «مظهر الهی» است. او به دلیل تاسیس فرقه گمراهکننده در دوران قاجار و به فرمان امیرکبیر اعدام شد.
پس از او فردی بهنام میرزا حسینعلی نوری که متولد ۱۱۹۶ بود، گمراهی او را ادامه داد و اکثر افرادی که بابی بودند به آیین جدید او یعنی بهائیت که در سال ۱۲۳۱ معرفی شد، پیوستند. نوری در زمان امیرکبیر از ایران تبعید میشود و ۱۵ سال بعد از این تبعید، وارد شهر عکا میشود (بعدا به عکا خواهیم پرداخت). او و فرزندانش در این شهر، با محدودیتهایی از سوی دولت مسلمان عثمانی روبهرو بودند ولی با آغاز حکومت قیموميت بریتانیا بر فلسطین، دولت جدید امنیت نوری و پیروان او را تضمین کرد و حتی او لقب سلطنتی «سِر» را از انگلیسیها گرفت.
نوری در حدود سال ۱۲۶۹ محلی را در کوه کرمل واقع در حیفا برای قرار گرفتن مقبره باب و مراکز اداری فرقه بهائیت تعیین کرد و در سال ۱۲۸۸ بقایای پیکر باب که پس از تیرباران از ایران به حیفا منتقل شده بود، به دست او در این محل به خاک سپرده شد و این مکان، زیارتگاهی برای این فرقه شد. در اوایل قرن بیستویکم این فرقه در حالیکه اسرائیلیها با فهم امکان سرمایهگذاری روی آنها بهعنوان ابزاری برای تقابل با ایران و نیز اسلام، به آنان آزادی عمل داده بودند، موفق شدند باغهایی پلکانی در این محل بسازند تا بتوانند ویترینی زیبا از خود به نمایش بگذارند. در حال حاضر این باغها دومین مکان مقدس برای این فرقه بهشمار میرود.
اما دلیل دوم به مسئله مقاومت اسلامی لبنان برمیگردد. در واقع در جنگ ۳۳ روزه برای نخستینبار بود که این شهر مهم از سوی مقاومت اسلامی مورد هدف موشک قرار گرفت. طبق اطلاع منابع بینالمللی در این جنگ، ۹۳ موشک به سمت حیفا شلیک شد که منجر به کشته شدن ۱۱ اسرائیلی و فرار نیمی از جمعیت شهر در پایان هفته اول جنگ شد. بهجز اهمیت تاریخی، حیفا از نظر اقتصادی شهر مهمی در سرزمین اشغالی بهحساب میآید. ضربالمثلی در میان اسرائیلیها هست که میگوید: «حیفا کار میکند، اورشلیم نماز میخواند و تلآویو بازی میکند»
و میتواند نشان دهد که این شهر تا چه میزان از نظر صنعتی مهم است. منطقه صنعتی حیفا در قسمت شرقی شهر قرار دارد. پالایشگاه نفت حیفا، یکی از دو پالایشگاه نفت در اسرائیل (پالایشگاه دیگر در اشدود واقع شده است) در این شهر قرار دارد. (و همین پالایشگاه بود که در جریان جنگ سی و سه روزه مورد هدف قرار گرفت و ترس ناشی از اصابت موشک به مخازن آمونیاک آن باعث شد که آن مخازن بعد از جنگ برای همیشه از حیفا به نقطه دیگری منتقل شود). بندر حیفا نیز بندر نخست در حمل و نقل مسافر در میان بنادر اسرائیل است، و همچنین یک بندر اصلی برای باربری است، اگرچه همانطور که گفتیم در زمینه باری، در رتبه دوم و پس از اشدود قرار گرفته است.
پنج شهر منطقه شمالی
منطقه آخری که میخواهیم به آن بپردازیم منطقه شمالی در سرزمینهای اشغالی است. این منطقه شامل بلندیهای جولان اشغالی و مناطق اندکی از لبنان نیز میشود. ابتدا به بلندیهای جولان بپردازیم.
جولان
جولان اشغالی منطقهای حدودا به مساحت ۱۱۰۰ کیلومتر از خاک سوریه است که توسط اسرائیل اشغال شده است. سازمان ملل هم حتی این منطقه را جزو خاک اسرائیل نمیداند ولی آمریکا در زمان ترامپ آن را بهعنوان بخشی از اسرائیل به رسمیت شناخته است.
این منطقه دارای اهمیتی ژئوپلیتیکی است به این دلیل که در نقطه مرتفعی قرار گرفته و بعد از تصاحب آن اسرائیل خیال خود را از بابت تسلط سوریه بر بخش بزرگی از خاک اشغالی راحت کرده است. این منطقه در جریان جنگ شش روزه ۱۹۶۷ که توسط کشورهای عربی به راه انداخته شد و در آن شکست سنگینی نصیب این کشورها شد، از سوی اسرائیل اشغال شد و اسرائیل از سال ۱۹۸۱ آن را بخشی از خاک خود میداند.
ناصره
مهمترین شهر در بخش شمالی، ناصره است. جمعیت این شهر در سال ۲۰۲۱، ۷۸ هزار نفر بوده است. این شهر بهعنوان «پایتخت اعراب اسرائیل» شناخته میشود چرا که ۷۰درصد از جمعیت این شهر مسلمان و باقی هم مسیحی هستند. سکونت جمعیت مسیحی در این شهر به این دلیل است که از اواخر دوران باستان، ناصره مرکز زیارت مسیحیان بوده است و زیارتگاههای زیادی برای یادآوری رویدادهای کتاب مقدس وجود داشته است.
مهمترین آن کلیسای بشارت است که یکی از بزرگترین مکانهای عبادت مسیحیان در خاورمیانه محسوب میشود. اعتقاد مسیحیان بر این است که در این محل جبرئيل ظاهر شد و به حضرت مریم اعلام کرد که او حامله خواهد شد و عیسی را به دنیا خواهد آورد. همچنین این شهر بهعنوان خانه کودکی حضرت عیسی شناخته میشود. ذکر این نکته ضروری است که این کلیسا را نباید با کلیسای مهد در شهر بیتلحم که در کرانه باختری قرار گرفته اشتباه بگيریم. کلیسای مهد طبق اعتقاد مسیحیها، محل تولد حضرت عیسی است. کلیسای مهد در کنار کلیسای بشارت و کلیسای رستاخیز سه کلیسای مهم در سرزمین فلسطین هستند.
نهاریا
منطقه شمالی اسرائیل بهعنوان منطقهای مستعد از نظر کشاورزی شناخته میشود و به همین دلیل تاریخ این منطقه نیز آمیخته با کشاورزی و صنایع مرتبط است. شهر نهاریا یا ناهاریا را میتوان مرکزی برای اینگونه صنایع در شمال سرزمینهای اشغالی دانست. در حال حاضر نیز شرکتهای مهم لبنیات و فرآوری گوشت (سوسیس و کالباس) در این شهر قرار دارند. با این حال قرار گرفتن این شهر در فاصله کمتر از ۱۰ کیلومتری مرز لبنان باعث شده که در جنگ سال ۲۰۰۶ به شدت مورد حملات حزبالله قرار بگیرد و بهعنوان منطقهای ناامن شناخته شود.
عکا
شهر مهم دیگر در این منطقه آکر به زبان عبری یا عکا به زبان عربی است که در منتهیالیه خلیج حیفا قرار دارد. این شهر در دوره باستانی بهشدت اهمیت داشته ولی بعدها در نتیجه جنگها و ناامنی اهمیت آن کاهش پیدا کرد. با این حال اسرائیلیها در سال ۱۹۴۸ با اشغال این شهر، تقریبا سهچهارم جمعیت آن را به اجبار کوچاندند و در حال حاضر فقط ۳۰درصد از جمعیت این شهر عرب هستند. عکا، همانطور که پیش از این گفتیم شهر مقدس فرقه بهائیت و قبله دین ساختگی آنها بهشمار میرود. قبر میرزاحسین علی نوری در این شهر قرار گرفته است.
طبریه
یکی از مهمترین مناطق طبیعی در سرزمینهای اشغالی دریاچهای بهنام جلیل یا طبریه است که پستترین دریاچه آب شیرین روی زمین و نیز پستترین دریاچه جهان پس از بحرالمیت، در جنوب سرزمینهای اشغالی و بین فلسطین و اردن است. طول این دریاچه ۲۱ کیلومتر و عرض آن ۱۳ کیلومتر است. منبع اصلی تغذیه این دریاچه که بخش مهمی از آب ساکنان سرزمینهای اشغالی را تامین میکند رود اردن و نیز چشمههای زیرزمینی اطراف است. این دریاچه علاوه بر اهمیت طبیعی، از نظر مذهبی هم برای یهودیان و هم برای مسلمانان اهمیت دارد و حتی در روایات ظهور امام زمان نیز نام آن ذکر شده است.
یکی از شهرهای مهم منطقه شمالی سرزمینهای اشغالی، بهنام طبریا در ساحل این دریاچه قرار گرفته است. این شهر حدود ۵۰ هزار نفر جمعیت دارد و علاوه بر اهمیت تاریخی، در این روزها بیشتر از حیث گردشگری مهم است و ساکنان سرزمینهای اشغالی و حتی توریستهای خارجی برای استفاده از استراحتگاههای اطراف دریاچه جلیله و نیز چشمههای آب گرمی که اعتقاد بر این است که بیماریهای پوستی و سایر بیماریها را درمان میکند، به این شهر میآیند.