آنالیز | ناکامی افشین هاشمی در مقام راوی
روزنامه هفت صبح| درباره دومین سریال خانگی افشین هاشمی یعنی «داوینچیز» خواهیم نوشت. این مطلب به تکرار تجربه او به عنوان راوی سریال، پس از «شبکه مخفی زنان» اختصاص دارد.
منظر اول| بامزه یا بیمزه؟
سال پیش که «شبکه مخفی زنان» منتشر شد، در کنار همه ویژگیها یک مورد آن نیز جلب توجه میکرد: حضور کارگردان در مقام راوی. بله؛ پیشتر هم چنین تجربیاتی برای محصولات نمایشی رخ داده اما افشین هاشمی مصافی متفاوت با ماجرا داشت و دارد. او بخش «آنچه گذشت» را با لحن و ادبیاتی خاص روایت میکند که تلاش برای «بامزه بودن»، مشخصه اصلی است. برخی نتیجه کار را دوست دارند اما عدهای دیگر نه.
آنها میگویند لحن راوی و شوخیهایش دلچسب نیست و به کلیت اثر نمیخواند. نظر ما را میخواهید؟ باید بگوییم اگر هاشمی مسئولیت «آنچه گذشت» را به یک نفر دیگر واگذار میکرد، بهتر بود. یا این که از شوخیهای عمدتا ضعیف پرهیز میکرد. او در «داوینچیز» نیز راوی سریال است که نتیجهای بد بهدست آمده. «شبکه مخفی زنان» بهواسطه فیلمنامه خوب چند شوخی بامزه دارد، اما «داوینچیز» نه! دستکم در قسمت اول اینطور بوده.
منظر دوم| واکنشها
قسمت اول سریال خانگی «داوینچیز» چنگی به دل نزد و جالب آن که عملکرد هاشمی در مقام راوی نیز مورد انتقاد قرار گرفت. فرارو در این باره نوشت: «هر چند دو سریال «شبکه مخفی زنان» و «داوینچیز» در دو فضای متفاوت از نظر تاریخی روایت میشوند و اساسا تجربههای همسانی برای یک کارگردان محسوب نمیشوند، اما باید اعتراف کنیم افشین هاشمی در هر دو به یک اندازه ناموفق عمل کرده است.
اشکال اساسی در فرآیند کارگردانی هاشمی که به هر دو سریال آسیب جدی زده است، عدم ناتوانی در رسیدن به یک لحن مناسب و استاندارد است که در میانه فضای جدی و طنز، تبدیل به هجویه نشود. آنچه در روایت «شبکه مخفی زنان» نمود داشت و حالا در «داوینچیز» هم میتوان رگههایی از آن را دید.داخل کردن یک راوی به فضای داستان و تلاش برای بانمک جلوه دادن او هم تأثیری بر جذابتر شدن جنس روایت در این سریال نداشته و هر جا ردپای کارگردانی افشین هاشمی پررنگتر میشود، میزان نچسب بودن شوخیها بیشتر میشود!»