آنالیز سریال ستایش و همه حواشی آن
روزنامه هفت صبح | آنالیز قسمتهای چهار و پنج سریال ستایش به همراه بررسی تمام جزئیات؛ از حذف چهره صابر به خاطر حواشی رامسین کبریتی تا توضیح واضحات درباره اتفاقهای قبل. «ستایش۳» با یک جنجال عجیب درباره گریم نرگس محمدی شروع شد. تمام هفته گذشته، به جوکسازی و شوخی کردن با این گریم عجیب سپری شد و هیچکس سراغ خود سریال ستایش و اتفاقهایی که در آن رخ میدهد نرفت.
بخش مهمی ا ز دو سه قسمت اول سریال، به قدمزدنها و نگاه کردنها و مرور خاطرات حشمت فردوس گذشت و در دو قسمت بعدی هم آنطور که باید اطلاعات خاصی که داستان را پیش ببرد وجود نداشت. کارگردان سریال، به جای اینکه خلاصه داستانی از فصلهای قبل آماده کند و آن را قبل از شروع سریال روی آنتن بفرستد تا مخاطبان، وقایع آن را به یاد بیاورند، قسمتهای اول تا پنجم را برای مرور همین خاطرات گذاشت. آن هم نه به صورت تصویری! بخش مهمی از این اطلاعات در دیالوگ گنجانده شده است!
برای اینکه متوجه شوید در هر قسمت، چه میزان اطلاعات رد و بدل میشود و داستان سریال تا چه اندازه پیش میرود تصمیم گرفتیم دو قسمت آن را آنالیز کنیم. قسمتهای چهارم و پنجم را که جدیدترین قسمتهای سریال هستند به سه قسمت تقسیم کردیم و هر قسمت را به صورت جداگانه با جزئیات مورد بررسی قرار دادیم. خودتان گزارش را بخوانید و قضاوت کنید که آیا مشکل «ستایش۳» صرفا گریم نرگس محمدی است یا ماجرا پیچیدهتر از اینهاست؟
*** یکسوم اول، قسمت چهارم
پیشرفت داستان: حشمت فردوس به خاطر ۴۰۰ میلیون چک بیمحل در زندان است. همکارش اصرار میکند که با سند او را از زندان بیرون بیاورد اما او قبول نمیکند و میگوید که منتظر است ببیند پسرش صابر دنبالش میآید یا نه! از طرف دیگر پریسیما (همسر صابر) پشت تلفن به او وعده ماشین میدهد و به پدرش میگوید میترسد صابر همه چیز را برای پلیس توضیح دهد و از او میخواهد مواظب صابر باشد. همه چیز در مدت این پانزده دقیقه همانی است که قبلا دیده و شنیده بودیم جز اینکه در پایان این بخش، مردی وارد شرکت پریسیما میشود و به او میگوید مدارکی دارد که نشان میدهد آنها چطور اموال حشمت فردوس را از چنگش درآوردهاند و حاضر است آنها را بفروشد.
آنالیز: از بین چهار سکانسی که در قسمت چهارم سریال موجود است، فقط یکی از آنهاست که اطلاعات جدیدی به مخاطب میدهد. درواقع اگر کسی ۱۰ دقیقه ابتدای این بخش را نبیند هم چیزی را از دست نمیدهد. حشمت فردوس باز هم از جفای پسرش میگوید، ستایش از قدرت حشمت و زن صابر هم از ترسی که از وادادن صابر دارد؛ حرفهایی که پیشتر بارها شنیدهایم. تنها مسئله مهم همان اطلاعاتی است که فرد تازه وارد در اختیار همسر صابر میگذارد.
* نکته ویژه: بازیگر نقش صابر، در دو فصل اول «ستایش»، رامسین کبریتی بود. بعد از همکاری این بازیگر با شبکه ماهوارهای جم، مطمئن بودیم دیگر نمیتواند نقش صابر را بازی کند و فعلا هم خبری از شخصیت صابر نیست. در حال حاضر هنوز نمیدانیم بازیگری به جایش انتخاب شده یا قرار است همیشه مثل همین بخش، از پشت تلفن با همسرش حرف بزند.
*** یکسوم اول، قسمت پنجم
پیشرفت داستان: کل پانزده دقیقهی ابتدایی قسمت پنجم، به داستان پریسیما اختصاص دارد. در نقطه شروع، او در ماشین کنار پدرش نشسته است و درباره احتمال اینکه صابر ماجرا را لو دهد صحبت میکند. بعد به وکیلش زنگ میزند و با او قرار میگذارد. به پدرش هم میگوید صابر از خودش اختیاری ندارد و بهتر است مواظبش باشد. شش دقیقه کامل در دفتر وکیل زن میگذرد. او تمام حرفهای مرد تازه وارد و ضبط صدایشان را دوباره از نو تعریف میکند و میگوید از اینکه صابر عذاب وجدان بگیرد و ماجرا را لو دهد میترسد. وکیل کمک خاصی نمیکند و فقط میگوید باید بهترین تصمیم را بگیرد! بعد هم از داخل ماشین به مرد زنگ میزند و دعوتش میکند بیاید تا در خانه با او گپ بزند.
آنالیز: اگر حرفهای تکراری را از این پانزده دقیقه حذف کنیم شاید بتوانیم کل اتفاقهای آن را در یک دقیقه خلاصه کنیم. در پانزده دقیقه ابتدایی قسمت پنجم، اتفاق خاصی نمیافتد. جز اینکه پری سیما، مرد تازهوارد را دعوت میکند و حاضر میشود با او معامله کند. البته این هم در پایان پانزده دقیقه اول است و ادامه آن به پانزده دقیقه دوم میرسد.
* نکته ویژه
بخش مهمی از آنچه در قسمت جدید میبینیم مرور اتفاقهای گذشته است و بخش دیگر، مرور دیالوگهایی است که در همین چند قسمت گفته شده. در گفتوگوی پریسیما با وکیل، کاملا همه چیز دوباره از نو مرور میشود و هیچ اطلاعات جدیدی نیست.