آنالیز| سریال جزر و مد به کارگردانی علی عبدالعلیزاده
روزنامه هفت صبح| از روز شنبه پخش سریال «جزر و مد» به کارگردانی علی عبدالعلیزاده در شبکه دو شروع شد. سریالی که گفته میشود طنز است ولی …
منظر اول: محتوا| داستان سریال «جزر و مد» از جایی شروع شد که کلاهی گشاد برسر پدر خانواده (رضا فیاضی) رفته و خانهاش را از دست داده است. او تصمیم میگیرد به شهرستان برگردد که خب قصه وارد فاز جدیدی خواهد شد؛ همانهایی که در خبر رسمی اعلام شده: موضوعات متعددی همچون اشتغال، ازدواج جوانان، محیط زیست، خانواده، مشاغل زود بازده، کارآفرینی و…
امیدواریم «جزر و مد» با زبانی طنز بتواند به همه این موضوعات بپردازد ولی تا اینجا آنچه دیدیم با یک سریال معمولی تفاوت بسیار داشت چه برسد به اینکه اثری قابل توجه باشد. باور کنید این جور سریالها را یک تیم مبتدی هم میتواند آماده پخش کند؛ از شوخیهای دمدستی بگیر تا کلیشههای رفتاری اعضای خانواده. نمیدانیم چرا شبکه دو چنین اثری را در کنداکتور قرار داده. اتفاقا در تابستان این شبکه سریالهای مشابه (مثل خانه پرتقالی) را در باکس غیر اصلی روانه آنتن کرد.
منظر دوم: ساختار| سر و شکل «جزر و مد» هم مثل قصهاش، هیچ نشانی از خلاقیت ندارد. روایت داستان در خانهای رنگ و رو رفته بهجای آنکه در خدمت «رئالیسم» باشد، نتیجهای ندارد جز کور کردن ذوق مخاطب. اگر رضا عطاران به پایین شهر میرفت و مخاطب شخصیتها را با همه ویژگیها میپذیرفت، به این دلیل بود که ساختمان سریالهایش درست بنا نهاده میشد.
آثاری مثل «جزر و مد» فاقد چنین خصوصیتی هستند و قلابی برای جذب مخاطب ندارند. در این شرایط نمایش خانوادهای با سر و وضعی چرکین و خانهای که رنگ به رخ ندارد! رغبت تماشا باقی نمیگذارد. «جزر و مد» از جمله سریالهایی است که ای کاش هزینهای صرف ساخت آنها نمیشد. این دست آثار مدعی شعارهای بزرگ هستند اما عملا نتیجهای جز هدر دادن بودجه ندارند.