کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۵۸۸۲۹
تاریخ خبر:

آداب برند‌سازی در‌ سریال‌ها در گفتگو با مهدی فرجی

روزنامه هفت صبح، وحید سعیدی / احمد رنجبر | برای گفت‌وگو با مهدی فرجی چند دلیل محکم وجود داشت. سریال ۰۲۱ به تهیه‌کنندگی او در حال پخش است؛ بازپخش سریال نون خ روی آنتن است و فصل سوم آن از مدتی پیش کلید خورده. حتما صحبت درباره این سریال‌ها مهم است، اما مهم‌تر از هر نکته‌ای، سابقه‌ای است که فرجی دارد. مهدی فرجی به پشتوانه سال‌ها مدیریت در سطح اول تلویزیون وارد عرصه تهیه‌کنندگی شده.

زمانی که او مدیر شبکه یک و دو و نیز دوره‌ای که مدیر گروه فیلم و سریال بود، توجهی ویژه به سریال‌سازی داشت. در زمان فرجی سریال‌های مهمی روی آنتن رفت؛‌ مثل «پایتخت»، «شب دهم»، «مختارنامه»،‌ «زیر تیغ»،‌ «صاحبدلان»، «در چشم باد»، «مدار صفر درجه»، «شوق پرواز»، «در مسیر زاینده‌رود»،‌ ‌ «چهاردیواری»، «پرده‌نشین»،‌ «مرگ تدریجی یک رویا»،‌ «کلاه‌پهلوی» و … به واسطه حمایت مهدی فرجی سریال «پایتخت» تبدیل به برند شد و حالا «نون خ» به تهیه‌کنندگی او ظرفیت برند شدن دارد… .

با وجود این دلایل اما نقطه‌نظر فرجی درباره سریال «آقازاده» عامل اصلی شکل‌گیری گفت‌وگو است. مصاحبه شنبه هفته پیش انجام شد؛‌ درست قبل از آنکه نقدی در هفت صبح درباره رابطه پدر و پسر سریال ۰۲۱ منتشر شود.

در این گفت‌وگو علاوه‌بر «آقازاده»، درباره «۰۲۱»، «نون خ»، چگونگی تولید برندها در تلویزیون، عرصه جدید فعالیت فرجی؛ یعنی تهیه‌کنندگی و … صحبت به میان آمده است. نظر او درباره اینکه کدام شیوه برای سریال‌سازی مناسب است را هم جویا شدیم. از زمان ریاست محمد سرافراز در صداوسیما تاکنون، اختیار از شبکه‌ها سلب شده و مسئولیت سریال‌سازی به سیمافیلم سپرده شده است.

*** آغاز نون خ از نقطه‌ای جدید
* از آخرین وضعیت سریال نون خ شروع کنیم. قصه از کجا شروع می‌شود؟ از همان‌جایی که در فصل ۲ تمام شد؟
سریال نون خ به دلیل شرایط کرونایی در مقطعی به اتمام رسید که اهالی مشغول بازگشت به روستا بودند. فصل سوم قصه در حالی شروع می‌شود که مدت‌ها از این ماجرا گذشته و آدم‌ها به زندگی معمولی خود ادامه می‌دهند و ماجراهای جدیدی آغاز می‌شود.

* به قصه لطمه وارد نشده است؟
به نظرم لطمه‌ای به نون خ نخورده است. زمان گذشته و با اتفاقات جدید، قصه جلو می‌رود. تلاش سعید آقاخانی و امیر وفایی (کارگردان و نویسنده) هم این بوده که قصه خوبی داشته باشیم و صرفا به موقعیت‌های کمدی نپردازیم. موقعیت‌های کمدی به قصه و جذابیت‌های داستانی آن کمک می‌کند و باید دید و قضاوت کرد.

* اکبر عبدی و علی صادقی هم بر اساس جذابیت‌های داستانی به سریال اضافه شدند؟
بله! آقای عبدی نقش جدیدی را بازی می‌کند و آقای صادقی هم همان نقش قبلی؛ یعنی داماد نورالدین را ادامه می‌دهد.

*** سریال‌سازی زیر سایه کرونا
* کرونا، شرایط تولید و ساخت فیلم و سریال را سخت کرده است. وضعیت شما چطور است و چگونه با این شرایط کنار آمده‌اید؟
این بیماری تا مدت‌ها کنار ما خواهد بود و باید در این شرایط کار کرد و به زندگی ادامه داد. البته بسیار مهم است که پروتکل‌های بهداشتی رعایت شود. ما در بدترین شرایط کرونایی، درگیر ساخت سریال ۰۲۱ بودیم؛

سریالی که بازیگران زیادی هم در آن حضور داشتند، اما به کمک خدا یک نفر هم به کرونا مبتلا نشد، چون در این زمینه بسیار سختگیر بودیم. حالا هم برای نون خ فاصله‌گذاری اجتماعی، زدن ماسک، تب‌سنجی، ضدعفونی محیط و … را به شکل سفت‌وسخت رعایت می‌کنیم و امکانات اولیه پزشکی و بهیار مقیم هم در کنار گروه حضور دارد. امیدوارم به این شیوه و در ادامه کار خطری گروه را تهدید نکند و البته سازمان صداوسیما هم بر پروژه‌ها نظارت دارد.

*** رابطه مدیر سابق با مدیران فعلی
* به عنوان یکی از مدیران سابق تلویزیون وارد حوزه تهیه‌کنندگی شده‌اید. در زمان مدیریت شما سریال‌های شاخص و پرمخاطبی هم مثل میوه ممنوعه، بی‌صدا فریاد کن، مرگ تدریجی یک رویا و … ساخته و پخش شدند. الان در مقام یک تهیه‌کننده ارتباطتان با مدیران سازمان چگونه است. چالش‌های احتمالی را چگونه حل‌وفصل می‌کنید؟
واقعیت این است که با مدیران و برنامه‌سازان ارتباط و تعامل خوبی دارم. یک نوع رفتار دوستانه بر روابط ما حاکم است و بیشتر از آنکه تهیه‌کننده و مدیر باشیم، دوست هستیم و کار را جلو می‌بریم.

* به‌هرحال مناسبات و قواعدی هم وجود دارد.
بله! البته سر جای خودش. طبیعی است که یک مدیر باید بر اساس اختیارات و مسئولیت‌هایش پاسخگو هم باشد. مقام تهیه‌کنندگی هم موقعیت ارزشمندی است. مدیر و راهبر یک پروژه به حساب می‌آید و از نظر مدیران هم جایگاه بالایی دارد. مدیران شبکه‌ها و گروه‌های رسانه ملی نه‌تنها به من، بلکه به همه تهیه‌کنندگان توجه کافی و وافی را دارند.

تعاملی که از طرف من وجود دارد یک نوع تعامل سازنده است. می‌فهمم که امروز مصلحت‌هایی وجود دارد که شاید در زمان مدیریت من وجود نداشت. این تفاوت‌ها می‌تواند مرجع تصمیم‌گیری و حتی ممیزی باشد که در گذشته نبوده است. سعی می‌کنم شرایط را درک کنم و همسو باشم. به‌هرحال مدیر یک گروه یا شبکه هم آرزو دارد که تولیدات در بهترین شرایط ارائه شود و خودش از همه بیشتر دوست دارد که آثار تولیدشده مورد استقبال مخاطب قرار گیرد.

من هم از سمت خودم باید این اطمینان را بدهم که محصول خوبی تولید شود. شاید شخصا برخی ممیزی‌ها را در زمان پخش قبول نداشته باشم، اما این حق را به مدیری می‌دهم که الان مسئولیت دارد و باید پاسخگو باشد. شرایط امروز با دیروز فرق دارد و با تعامل این شرایط را پذیرفته‌ام و وارد حوزه تهیه‌کنندگی شده‌ام.

*** باید قدرت شبکه‌ها بیشتر شود
* زمانی در تلویزیون حرف اول و آخر را مدیران شبکه‌ها و گروه‌های فیلم و سریال می‌زدند. در زمان آقای سرافراز، قدرت تصمیم‌گیری شبکه‌ها درباره سریال‌ها کمتر و نقش سیمافیلم پررنگ‌تر شد. این اصلاحات ساختاری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فکر می‌کنم همه‌چیز در سریال‌سازی و برنامه‌سازی باید به شبکه‌ها و معاونت سیما ختم شود. صفر تا صد یک ایده و محتوایی که در یک فرآیند به شکل برنامه یا سریال تصویب می‌شود باید از این مسیر بگذرد. اینکه برخی شبکه‌ها تولیدات خوبی ندارند، راهش این نیست که کیفیت را از جای دیگری به شبکه تزریق کرد، بلکه باید شبکه تقویت شود.

حرف آخر را هم باید معاون سیما بزند و همه‌چیز حل‌وفصل شود. البته معتقدم سیمافیلم می‌تواند خودش یک کمپانی تولید سریال باشد و به شبکه‌ها کمک کند. من این روش را درست‌ترین و منطقی‌ترین روش می‌دانم. ارتباط موثر رسانه ملی با معاون و مدیر شبکه باعث افزایش کیفیت و سرعت انجام پروژه‌ها می‌شود. مثلث رئیس رسانه ملی، معاون سیما و مدیر شبکه، بسیار کارآمد است و امتحان خودش را پس داده .

* محمد سرافراز ساختار سریال‌سازی در دوره عزت‌الله ضرغامی را به‌هم ریخت. وقتی آقای علی‌عسگری رئیس صداوسیما شد و داوود میرباقری بار دیگر معاونت سیما را پذیرفت، همان سیستم دوران آقای سرافراز را ادامه داد. این اتفاق به این معنی است که تصمیم محمد سرافراز درست بوده؟

آنچه باعث این اتفاق شده این است که نمی‌خواهیم به گذشته برگردیم و سبک و شیوه خودمان را هم داشته باشیم. امروز، هم دغدغه‌ها و نگرانی‌ها زیاد شده و هم هرکس به مدد فضای مجازی خودش یک رسانه است و برخی از این دغدغه‌ها را به مدیران منتقل و ایجاد نگرانی می‌کند. مدیران هم برای نظارت بیشتر، واحدهای نظارتی بیشتری را ایجاد می‌کنند.

درحالی‌که معلوم نیست هرچه واحد نظارتی بیشتر باشد، کیفیت و نحوه نظارت هم افزایش یابد. همه اینها برمی‌گردد به آنجا که فضای فرهنگی و اجتماعی تغییر کرده و صدای اعتراض‌ها بیشتر شنیده می‌شود که مدیران را به این نتیجه رسانده که نظارت بر تولید آثار تصویری را بیشتر کنند. برای نظارت بیشتر باید روش‌ها را تغییر دهیم نه‌اینکه از شبکه‌ها یا معاونت سیما سلب اختیار کنیم.

*** ۰۲۱ توهین نمی‌کند
* قرار بود سریال ۰۲۱ بر اساس الگوی سریال‌های طنز نود شبی تولید شود. چرا این اتفاق نیفتاد؟
شرایط کرونایی، زمان را از ما گرفت. کار باید در بهمن‌ماه گذشته شروع می‌شد و تا الان باید حداقل ۷۰ قسمت آماده پخش می‌شد، اما کار تولید در خردادماه آغاز شد و ترجیح شبکه این بود که در فصل‌های ۲۵ قسمتی با فاصله تولید و پخش شود.

* چند اشکال اساسی به محتوای سریال داریم، اما اصل ماجرا رابطه مخدوش پدر و پسری است که در داستان نمایش داده می‌شود. انگار مقام و جایگاه پدر از دوره‌ای در تلویزیون تنزل یافته است. از آن فضای استندآپ‌های خندوانه که بیشتر شوخی‌ها با پدرها بود و موقعیتی که الان در این نوع طنز دیده می‌شود.
اولا کسی در سریال ۰۲۱ بابا را با بی‌احترامی صدا نمی‌زند. می‌گویند باباغفور یا در نهایت غفورخان! خود ما هم شاید همینطور پدرمان را در خانه صدا بزنیم. بنای پدر در این سریال این است که فرزند ناخلف را تنبیه کند. کسی به او بی‌احترامی مستقیم نمی‌کند. پدر قصه، پدر مقتدری است و باید تا پایان منتظر بمانیم تا نتیجه این رابطه پدر و پسری را ببینیم.

* چالش رابطه پدر با خانواده را به بدترین حالت را در سریال پدرسالار دیده بودیم. اما هیچ بی‌احترامی نبود. اینجا نقشی که امیرحسین رستمی بازی می‌کند انگار می‌خواهد به پدر ضربه بزند و گویی دشمن اوست!

در فضای کمدی، چالش‌ها و بحران‌ها خیلی جدی نیست. این‌گونه نیست که داستان مثل فضای ملودرام تا مرز فروپاشی خانواده پیش برود. همین‌جا در قسمت شش یا هفت، وقتی پسر دچار مشکلی می‌شود، پدر به او کمک می‌کند. باید تا پایان صبر کنیم و نتیجه این رابطه را ببینیم. در خانواده جلال یا مازیار، روابط خانوادگی را ببینید.

اگر در یک خانواده‌ای کاستی وجود دارد در خانواده دیگر همه‌چیز درست است. در نهایت هم کسی که فکر می‌کند اشتباه کرده، عذرخواهی می‌کند. به‌هرحال باید رابطه غلط، کنش‌ها و واکنش‌های آن را هم ببینیم تا رابطه درست و قابل‌قبول معنا پیدا کند. در خانواده جلال و مازیار روابط فرزندان با والدین خود کاملا مبتنی بر احترام و علاقه است؛ یعنی اگر در یک خانواده رابطه مخدوش است، در دو خانواده دیگر مناسبات خوب و قابل‌قبولی حاکم است.

* انصاری موفق شده؟
* به نظر می‌رسد خانواده مازیار که سیامک انصاری نقش پدر خانواده را بازی می‌کند، از موقعیت اجتماعی پایین‌تری برخوردار است، اما سیامک انصاری جور دیگری بازی می‌کند یا از موضع بالاتر با این نقش برخورد می‌کند. به نظرم شخصیت قصه بلاتکلیف است که حتی در رابطه با مخاطب نگاه بالا به پایین دارد.

موقعیت اجتماعی مازیار برخلاف تصور، از جلال پایین‌تر نیست. هر دو در یک سطح هستند. دست‌برقضا یکی از آنها به طور موقت ارتقای شغلی پیدا کرده وگرنه موقعیت اجتماعی یکسانی دارند. ضمن اینکه بالاخره در فضای کمدی، طنز در همین کَل‌کَل‌ها و رقابت بین دو نفر ایجاد می‌شود و این‌گونه می‌توانیم برخی رذایل اخلاقی را نقد کنیم.

* شاید جنس بازی آقای انصاری که می‌خواسته تفاوت ایجاد کند، در فضای سریال درنیامده و توی ذوق می‌زند.
آقای انصاری همیشه نقش آدم فهمیده قصه‌ها را بازی کرده است؛ از برره تا قهوه تلخ. همیشه ایشان را با این فضای ذهنی دیده‌ایم و می‌بینیم. اینجا اما در بازی‌اش تفاوت ایجاد کرده و به نظرم موفق هم بوده است.

*** باید به کمدی‌سازان فرصت داد
* از ابتدا قرار بود که سریال دو کارگردان داشته باشد؟
زمانی که من به این کار دعوت شدم و تهیه‌کنندگی آن را پذیرفتم، ساختار و عوامل سازنده آن به همین شکل بود که دو کارگردان داشته باشد.

* به نظر شما دوره این جنس سریال‌ها تمام نشده؟
مردم از جواد رضویان و سیامک انصاری آنچه در ذهنشان است یک سریال سیت‌کام است. یک موضوع و سوژه با یک لوکیشن ثابت مثل پاورچین. قصه‌ای که در هر قسمت باز می‌شود و در انتها به پایان می‌رسد. به‌هرحال این جنس کمدی هم علاقه‌مندان خودش را دارد همانطور که نون خ یا پایتخت. خاطرم هست در شروع پخش پاورچین، مخاطب کمی داشت، اما وقتی با شخصیت‌های قصه آشنا شدند، پربیننده شد. این جنس کارها نیاز به زمان دارد. الان هرچه جلو می‌رویم تماشاگر ۰۲۱ راضی‌تر و علاقه‌مندتر می‌شود. طبیعی بود و پیش‌بینی می‌کردیم که در اوایل پخش مخاطب به‌خاطر همان پیشینه ذهنی ارتباط کمتری برقرار کند.

*** شوخی سیاسی همیشه وجود داشته
* در یکی، دو سال اخیر شاهد هستیم که در سریال‌ها با مسائل روز بیشتر شوخی می‌شود و حتی نقد دولت را هم می‌بینیم. این شوخی‌ها از ابتدا بود یا بعدا اضافه شد؟

کمدی بر سه بستر استوار است؛ موضوعات سیاسی، جنسی و دینی. طبعا ما نمی‌توانیم بر اساس باورهایمان به سراغ دو موضوع آخر برویم. فقط موضوعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و نقد مردم و مسئولان را در کار می‌گنجانیم. اینها در فیلمنامه وجود داشت و بخشی از اتفاقات هم اضافه شد که در برخی قسمت‌ها پررنگ‌تر یا کم‌رنگ‌تر دیده می‌شود.

* اگر دولت و رسانه ملی همسو بودند باز هم این شوخی‌ها را می‌دیدیم؟
بله! اصلا نمی‌شود که نباشد. وقتی می‌خواهی کمدی بسازی، باید نقد سیاسی هم در کار باشد. از سریال کاکتوس این اتفاق شروع شد و هرچه جلوتر آمدیم از این ظرفیت‌ها بیشتر استفاده شد.

*** برندسازی سخت است چون …
* شما از مدیرانی بودید که در دوران مسئولیتتان در شبکه یک سریال پایتخت با حمایت شما برند شد. وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در دهه ۹۰ سریال‌های معدودی به برند تبدیل شدند. چرا تعداد سریال‌های اینچنینی کم است و اگر هست چرا برند نمی‌شوند؟

خب برندسازی ریسک زیادی دارد. شما وقتی با یک برند جلو می‌آیید، هر دوره کارتان نسبت به دوره قبلی دشوارتر است؛ مثلا در همین سریال پایتخت، وقتی سری اول پخش شد، برای ساخت سری دوم استرس بیشتری وجود داشت که اگر مثل سری اول درنیاید، چه می‌شود. همینطور برای قسمت‌های بعدی این نگرانی و استرس بیشتر می‌شد.

وقتی سریال برند می‌سازیم و تعداد قسمت‌ها زیاد می‌شود، مردم همواره آن را با فصل‌های قبلی مقایسه می‌کنند و این کار را سخت‌تر می‌کند. اگر نتیجه ضعیف‌تر شود، شما در معرض امواج نقدهایی قرار می‌گیرید که در یک کار معمولی وجود ندارد. اگر یک کار معمولی بسازید، شاید نقد کمی متوجه شما شود، اما اگر ادامه یک پروژه موفق را خراب کنید یا بد بسازید، اوضاع برایتان سخت می‌شود.

* مسئله مالی هم هست. ظاهرا عوامل اصلی سریال‌هایی که برند می‌شوند، دستمزد بیشتری می‌خواهند. درست است؟
به‌هرحال قواعد و قوانین مالی و بودجه سریال‌سازی و بحث دستمزدها هم وجود دارد. مثلا در دستمزدها دیگر اختیار دست بازیگرهاست و انتظارات عجیب‌وغریبی که معلوم نیست بتوانید از عهده‌اش بربیایید. نظارت‌های سخت‌گیرانه‌تر و داشتن یک قصه خوب هم مزید بر علت می‌شود که برندسازی سخت و دشوار باشد.

* می‌توان از ابتدا فکر برندسازی بود یا بستگی به شرایط دارد؟
حتما شرایط موثر است، اما بعد از تجربه‌های خوبی که در این زمینه داشتیم؛ مثل سریال‌های پایتخت، نون خ یا بچه‌مهندس باید به شکل جدیدی برسیم که از ابتدا به برند فکر و برایش برنامه‌ریزی کنیم.

کدخبر: ۳۵۸۸۲۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر