در آخرین محاکمه رپر معروف چه گذشت؟
حادثه ۲۴ - حمید صفت، خواننده رپ که به اتهام قتل شوهر مادرش بازداشت شده است در دادگاه کیفری یک استان تهران برای آخرین مرتبه محاکمه شد و باز هم گفت قاتل نیست و در مرگ شوهر مادرش نقشی ندارد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: با توجه به اظهارات قبلی متهم، وی نسبت به وضعیت بیماری متوفی آگاهی داشته و جهت حل اختلاف میان او و مادرش با او درگیری لفظی پیدا کرده است. وی به تنش ادامه داده تا جایی که اقدام به برخورد فیزیکی کرده و مقتول به خاطر ضربات وارده و بیماری زمینهای که داشته و همچنین اضطراب و استرس ناشی از درگیری فوت شده است.
این موضوعات را کمیسیون پزشکی قانونی تایید کرده است. با توجه به این مدارک که متهم با آگاهی از وضعیت آسیبپذیر متوفی نسبت به اقدام خطرناک به وی ادامه داده، موجب فوت وی شده است. از این رو درخواست اشد مجازات برای وی را دارم .سپس عارفزاده، وکیل اولیای دم، در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: اولیای دم در خارج از کشور هستند و من از طرف آنها برای متهم تقاضای قصاص دارم .
وی گفت: با توجه به نظر کمیسیون ۱۱نفره پزشکی قانونی که در تاریخ ۹ شهریور ماه امسال برگزار شده و در آن آمده است« در اغلب موارد خونریزی بر اثر ضربه ایجاد میشود و عمل جراحی میتواند آثار کبودی ناشی از درگیری را از بین ببرد و داروهای ضد انعقاد خون که متوفی از آن استفاده میکرده نیز میتوانند باعث ادامهدار شدن خونریزی شود» علت مرگ خونریزی ناشی از ضربات به سر بوده است. از این رو از طرف موکلانم درخواست قصاص دارم .
مهرخواه، وکیل دیگر اولیای دم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: بر اساس اوراق پرونده حمید صفت بیش از ۱۰سال با مقتول زندگی کرده و در برگه۶۴ پرونده صراحتا گفته است« با تمام قدرت ضربه نزدم » که این موضوع نشان میدهد او از وضعیت ظاهری پیرمرد و بیماری او و همچنین کشنده بودن ضربات محکم آگاهی داشته است.به همین خاطر گفته است ضربه را محکم نزدم.
حمید صفت انگیزه درگیری را کتک خوردن مادرش اعلام کرده و از اصطلاح کف گرگی استفاده کرده و گفته است کف گرگی به صورت مقتول ضربه زدم اما بعداً این ادعا را منکر شده و گفته است ممکن است سر او به کمد یا مبل برخورد کرده باشد .این وکیل گفت: بعد از مرگ مقتول، متهم در منزل او سکونت داشته و با شکایت پسر مقتول به نام سهیل مجبور به تخلیه شده است. این موضوع که حمید صفت زندگی مستقلی داشته و از بیماری مقتول آگاهی نداشته است حقیقت ندارد .
حمید صفت سپس در حالی که لباس آبی زندان را به تن داشت در جایگاه ویژه ایستاده و اتهامش را قبول نکرد.ی گفت: مادرم و حاج آقا ۱۰سال با هم زندگی کردند و من در سالهای پنجم تا هشتم با آنها زندگی میکردم. اما دو سال آخر را زندگی مستقلی داشتم. حدود هشت ماه از سال را حاج آقا در آلمان زندگی میکرد و بیشتر آگاهی من از بیماری و سابقه بستری شدن او به بعد از درگیری و مرگ او بر میگردد. من قبل از آن از بیماری او مطلع نبودم. اگر چه دیده بودم که قند خونش را چک میکرد اما او هیچ پرهیز غذایی نداشت و دو روز قبل از درگیری که برایم تولد گرفته بود از کیک تولدم خورد.
در شب تولدم با حاج آقا عکس گرفتیم او عکس بزرگ من را پشت سرمان به دیوار نصب کرده بود. این موضوع نشان میدهد او با من مشکلی نداشت.کسی که با یک نفر مشکل داشته باشد عکس او را به دیوار نصب نمیکند.وکیل اولیای دم میگوید حاج آقا پیرمردی فرسوده بود در حالی که او سرزنده و سلامت بود و همراه من به باشگاه بدنسازی و استخر میآمد. من فقط یک بار زمانی که او در آلمان بود و با مادرم صحبت میکرد درباره حالش پرسیدم که گفت: خیر است. او مغرور بود و دوست نداشت درباره بیماریاش با کسی صحبت کند.
من ضربه کشندهای به اون نزدم. اگر قصد دعوا داشتم شب قبل که برادرم از ماجرای دعوای حاج آقا و مادرم به من گفته بود به آنجا میرفتم. من تا صبح روز بعد صبر کردم و فردا برای آشتی دادن حاج آقا و مادرم به آنجا رفتم. من اگر انگیزهای برای قتل داشتم وسیلهای برای کشتن همراه خودم میبردم. ما رابطه خوبی با هم داشتیم و اوهمه جا میگفت حمید پسر من است .وکیل اولیای دم اصرار دارد که من بوکسور هستم اما من بعد از آزاد شدن از زندان به دنبال بوکس رفتم که اسناد آن موجود است.
قاضی گفت: تو نزد بازپرس گفتهای سه ضربه به قربانی زدی. چه دفاعی داری؟
متهم: مادرم میان من و حاج آقا حائل بود. من اورا گرفته بودم تا به مادرم ضربه نزند. من فقط سه بار دستم به صورتش برخورد کرد اما در آگاهی القا کرده بودند هر تماسی ضربه محسوب میشود. اصطلاح کفگرگی هم در آگاهی به من القا شد.آنجا گفتند سیلی زدی یا کف گرگی؟ که گفتم سیلی نزدم.او هم مانند بسیاری از افراد مسن دارو مصرف میکرد. مادرم هم دارو میخورد .خودم هم داروهای بدنسازی داشتم اما هرگز نپرسیده بودم برای چه موضوعی دارو مصرف میکند .
اگر درگیری میان ما شدید بود گلدان را مستقیم به سمت حاج آقا پرتاب میکردم. من گلدان را به سمت دیوار پرتاب کردم و به مادرم گفتم لباسهایش را بپوشد تا خانه را ترک کنیم. من گفتم جایز نیست که دیگر اینجا بماند.عیوب نیلکی، وکیل متهم به دفاع پرداخت. سپس وکیل اولیای دم بار دیگر در جایگاه ایستاد و گفت: حمید صفت گمان میکند من به دنبال اجرای حکم قصاص هستم اما اگر قرار باشد حمید صفت اعدام شود من از این موضوع ناراحتم. من حتی از موکلانم خواستم تا او را ببخشند اما آنها عصبانی شدند و گمان کردند من قصد دارم از حمید صفت دفاع کنم. من تلاشم را برای جلب رضایت کردهام.
وقتی حمید صفت برای آخرین دفاع روبهروی قضات ایستاد گفت: دیشب در زندان خلوت کردم و دو صفحه دفاعیاتم را نوشتم که به دادگاه ارائه میدهم. من در این چند سال زندگیام نه عصبانی شدم و نه خشم گرفتم. اما آن روز فقط به حاج آقا گفتم چرا مادرم را زدی ؟که او گفت اگر لازم باشد باز هم او را کتک میزنم. من انتظار شنیدن این جمله را از او نداشتم و این موضوع مرا عصبانیتر کرد. او درباره اینکه چرا قرص میخورد با من حرفی نزده و من هم از او سوالی در این باره نکرده بودم. جلسه دادگاه در ساعت ۱۳ به پایان رسید و قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
ماجرا چه بود؟
بیست و چهارم مرداد ماه سال ۹۶ مرد ۶۶ ساله به نام هوشنگ به بیمارستان منتقل شد و سه روز بعد جان سپرد. حمید صفت،خواننده رپ که پدرخواندهاش را به بیمارستان منتقل کرده بود به اتهام قتل عمدی بازداشت شد اما ادعا کرد در دعوا با ناپدریاش ضربهای به سر او نزده است.وی در تشریح جزئیات درگیری گفت: آن روز با ناپدریام درگیر شدم و یک گلدان برداشتم و به دیوار کوبیدم تا او را بترسانم. بعد به سمتش رفتم و ضربهای بهصورتش زدم .همان موقع همسایهها با شنیدن صدای دعوا مقابل خانهمان آمدند و دعوا تمام شد. من همراه مادرم خانه را ترک کردیم و یک ساعت بعد وقتی به خانه برگشتیم با ناپدریام روبهرو شدیم که بیهوش بود. ما او را به بیمارستان رساندیم اما او جان سپرد.