کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۱۹۳۸۰
تاریخ خبر:

یک فهرست جاسوسی و سرگرم‌کننده غیر جیمز باندی ‌

روزنامه هفت صبح، صوفیا نصرالهی | فیلم «زمانی برای مردن نیست» بیست و پنجمین اثری است که جیمز باند، جاسوس مشهور انگلیسی را به تصویر می‌کشد. کری جی.فوکوناگا بعد از دو جیمز باندی که سام مندس کارگردانی کرد، «اسکای فال» و «اسپکتر» که بیشتر طرفداران جیمز باند را عصبانی کرد فیلمی ساخته که گویا هم به شدت تاریک است (برخلاف کلاسیک‌های جیمز باند) و هم می‌تواند مخاطب علاقه‌مند به جیمز باند را از سالن راضی بیرون بفرستد.

این آخرین‌باری است که دنیل کریگ را در نقش جیمز باند می‌بینیم. کریگ بعد از پیرس برازنان برای بازی در نقش مامور ۰۰۷ انتخاب شد. سر انتخابش هم سر و صدا زیاد به پا شد چون در کتاب‌های ایان فلمینگ، نویسنده‌ و خالق جیمز باند، او مردی با موهای تیره است اما کریگ بور بود و اول کار طرفداران شمشیر را برایش از رو بستند اما حالا که موقع خداحافظی‌اش فرا رسیده همه متفق‌القول شده‌اند که او جیمز باند خوبی بود. به خصوص که معلوم نیست رده‌های بالایی صنعت سرگرمی برای بازیگر بعدی چه نقشه‌ای دارند و از حالا انواع و اقسام گمانه‌زنی‌ها حتی پای جیمز باند زن وسط کشیده شده است.

نقدها می‌گویند که همچنان بهترین جیمز باندی که دنیل کریگ بازی کرده «کازینو رویال» است اما «زمانی برای مردن نیست» حالا می‌تواند رده‌ دوم جدول را به خودش اختصاص دهد. «زمانی برای مردن نیست» باز هم داستان سلاح‌های عجیب و غریب است و باند وقتی وارد بازی می‌شود که یکی از دانشمندان MI6 که روی پروژه‌ سلاح بیوشیمیایی کار می‌کرده ربوده می‌شود. سلاحی که یک ویروس را روی DNA هر نفر می‌تواند ثبت کند. باند که دوران بازنشستگی‌اش را می‌گذراند به جاماییکا رفته اما ماموران سیا و MI6 با او تماس می‌گیرند تا در این ماجرا به آن‌ها کمک کند.

جیمز باند توانسته رونق را حداقل به سینماهای انگلستان برگرداند. برای انگلیسی‌ها باند هم مثل شرلوک هولمز بخشی از فرهنگشان است اما تاثیرش روی هالیوود هم انکارناپذیر است. به هر حال هر چند بازیگران باند انگلیسی بودند (پیرس برازنان ایرلندی بود) اما سازندگان فیلم‌های باند در هالیوود فعالیت می‌کنند. این جاسوس خوش‌پوش و شوخ‌طبع و حرفه‌ای اما به مذاق همه‌ سینمادوستان خوش نمی‌آید برای همین اگر حالا که در کوران مرور فیلم‌های جیمز باندی هستیم دلتان فیلمی در همان حال و هوا اما بدون جیمز باند می‌خواهد این یک فهرست جمع‌وجور برای شماست.

سری فیلم‌های بورن: هویت بورن، برتری بورن، اولتیماتوم بورن، میراث بورن، جیسون بورن
بازیگر: مت دیمون
جاسوس: جیسون بورن
کارگردان: قسمت اول داگ لیمن و قسمت‌های بعدی پل گرین‌گراس

رابرت لودلام نویسنده‌ آمریکایی رمان‌های تریلر ۲۷ رمان در این ژانر نوشت که محبوب‌ترینشان سه‌گانه‌ «بورن» بود. این سری رمان‌ها دهه‌ ۸۰ نوشته شدند و قطعا گوشه‌چشمی به جیمز باند داشتند که اوایل دهه ۵۰ توسط ایان فلمینگ نویسنده‌ انگلیسی خلق شده بود. اولین قسمت از این مجموعه وفادار به کتاب‌ لودلام «هویت بورن» نام داشت که داگ لیمن سال ۲۰۰۲ آن را ساخت. جیسون بورن یکی از اعضای ارتش آمریکاست که نام اصلی‌اش دیوید وب بوده. پدرش تحلیلگر ارشد سازمان سیاست که بعدتر توسط همین سازمان هم به قتل می‌رسد. دیوید سعی می‌کند به سازمان نزدیک شود.

این قصه‌ها را البته در طول فیلم‌ها متوجه می‌شویم وگرنه در فیلم اول با مردی به نام جیسون بورن روبه‌رو هستیم که گلوله خورده و حافظه‌اش را از دست داده و فقط آدرس یک صندوق امانات در زوریخ را دارد که از طریق آن متوجه می‌شویم نام او جیسون بورن است. بعدتر معلوم می‌شود که دیوید وب تحت شکنجه و اجبار مرد ناشناسی به نام بورن را کشته و بعد از آن هویت او را گرفته اما حالا حافظه‌اش را از دست داده و دنبال گذشته‌اش می‌گردد. بورن هم مثل باند مهارت‌های زیادی دارد. به چند زبان زنده‌ دنیا صحبت می‌کند ولی البته تجهیزاتش در حد جیمز باند نیست.

ماموریت غیرممکن
بازیگر: تام کروز
جاسوس: اتان هانت
کارگردان: برایان دی‌پالما، جان وو، جی.جی.آبرامز، برد بیرد، کریستوفر مک‌کوآری

کاراکتر ایتان هانت مثل باند یا بورن از دل کتاب‌ها بیرون نیامده بلکه مستقیما برای سینما توسط بروس گلر خلق شده است. تا به حال شش قسمت از فیلم‌های «ماموریت غیرممکن» اکران شده و قسمت هفتم آن هم قرار است شهریور سال آینده روی پرده برود. اولین قسمت از سری فیلم‌های «ماموریت غیرممکن» سال ۱۹۹۶ ساخته شد. در اولین فیلم می‌بینیم که ایتان هانت تک‌تیرانداز یک جوخه‌ حرفه‌ای و باتجربه است و می‌خواهد از پرونده‌های نیروی ماموریت غیرممکن (MIF) حفاظت کند و مانع دزدیده شدن آن‌ها شود. آن‌ها در پراگ مورد حمله قرار می‌گیرند و تمام اعضای تیم به جز هانت کشته می‌شوند.

هانت خودش مظنون دزدیده شدن پرونده‌ها قلمداد می‌شود. تقریبا در تمامی فیلم‌های «ماموریت غیرممکن» همین اتفاق تکرار می‌شود که هانت هم از سمت نیروهای خودی و هم از سمت دشمنان تحت‌فشار قرار می‌گیرد. تام کروز از قدرت ستارگی خودش برای محبوبیت ایتان هانت مایه می‌گذارد. فیلم‌ها به خصوص به خاطر بدلکاری‌ها و جلوه‌های ویژه‌شان شهرت دارند و البته بخش اعظمی از صحنه‌های مهیج فیلم توسط تام کروز و بدون بدلکار انجام می‌شود. تم موسیقی معروف «ماموریت غیرممکن» ساخته‌ لالو شیفرین است. هانت مثل باند هم بلد است ماشین براند و هم هواپیما اما ابزاری که در دست دارد به اندازه‌ باند پیشرفته نیستند هرچند از تکنولوژی‌های مدرن استفاده می‌کند.

بازی‌های وطن‌پرستانه
بازیگر: هریسون فورد
جاسوس: جک رایان
کارگردان: فیلیپ نویس

تام کلنسی نویسنده‌ آمریکایی است که این فیلم از روی یکی از آثار او اقتباس شده است. شهرت کلنسی برای نوشتن رمان‌های جاسوسی باجزئیاتی بود که اکثرا در زمان جنگ سرد اتفاق می‌افتند و جک رایان یکی از مشهورترین مخلوقات اوست. تریلر اکشن «بازی‌های وطن‌پرستانه» در حقیقت دنباله‌ای بود بر فیلم دیگری به نام «شکار برای اکتبر سرخ». این‌بار جک رایان به عنوان نیروی سابق سازمان سیا در دانشکده‌ علوم هوایی آمریکا تاریخ درس می‌دهد و همسر و دخترش در لندن هستند. وقتی رایان به دیدار آن‌ها می‌رود درگیر یک آدم‌ربایی تروریستی می‌شود.

رایان موفق می‌شود به دو نفر از آدم‌ربایان شلیک کند که یکی از آن‌ها که کشته می‌شود برادر سردسته‌ مجرمان به نام میلر است که حالا می‌خواهد از رایان انتقام بگیرد. وقتی رایان به آمریکا برمی‌گردد میلر تصادفی ترتیب می‌دهد که همسر و دختر او آسیب ببینند. همه‌ این اتفاقات باعث می‌شود رایان دعوت رئیس سابقش را قبول کند و برای گیرانداختن تروریست‌ها دوباره به سازمان سیا بپیوندد. فیلم نقدهای نسبتا مثبتی دریافت کرد اما مناقشه‌برانگیز هم شد. تام کلنسی معتقد بود که این فیلم ربطی به کتاب او ندارد و خیلی از منتقدان هم از اینکه «بازی‌های وطن‌پرستانه» اقتباس وفادارانه‌ای نبود ابراز ناراحتی کردند. به هر حال فیلم فرصتی برای هریسون فورد هم بود تا از قامت ایندیانا جونز خارج شود.

بندزن، خیاط، سرباز، جاسوس
بازیگر: گری اولدمن
جاسوس: جورج اسمایلی
کارگردان: توماس آلفردسون

اقتباسی از رمانی که نویسنده‌ انگلیسی بزرگ داستان‌های جاسوسی جان لوکاره سال ۱۹۷۴ منتشر کرد. جاسوس مخلوق جان لوکاره هیچ ربطی به همتایش جیمز باند ندارد. او مردی آرام است. جذابیت خاصی ندارد و فقط باهوش است. فیلمی که نامزد سه جایزه‌ اسکار شد، جایزه‌ بفتا را از آن خودش کرد و برای چند هفته پرفروش‌ترین فیلم گیشه‌های انگلستان بود. سال ۱۹۷۳ رئیس اطلاعات و امنیت بریتانیا ماموری را به بوداپست می‌فرستد تا با یک ژنرال مجار دیدار کند. مامور متوجه می‌شود که این دیدار یک تله است اما در حین فرار او را می‌کشند.

رئیس و مرد دست راستش جورج اسمایلی مجبور می‌شوند استعفا بدهند. اما به اطلاع یکی از اعضای ارتش می‌رسد که در رده‌های بالای سازمان یک نفوذی وجود دارد. آن‌ها از اسمایلی می‌خواهند که شروع به بازجویی کرده و نفوذی را دستگیر کند. اسمایلی در معرض تهدید قرار می‌گیرد. شبیه هیچ‌کدام از فیلم‌های جاسوسی دیگر نیست. این فیلمی با ریتم کند و آرام و فضایی سیاه است که جدولی پیچیده از خیانت‌ها و توطئه‌ها را به تماشاگر ارائه می‌دهد.

بلوند اتمی
بازیگر: چارلیز ترون
جاسوس: لورن بروتون
کارگردان: دیوید لیچ

این یکی اقتباسی از نوولی گرافیکی است که سال ۲۰۱۲ منتشر شده و جاسوس رده اول آن یک زن است. داستان اولین فیلم لیچ در مقام کارگردان چند روز بعد از فروپاشی دیوار برلین اتفاق می‌افتد. یکی از ماموران MI6 توسط ماموری از KGB کشته می‌شود و فهرستی که پیش او بوده ربوده می‌شود. فهرست مهمی که در آن اسامی همه‌ ماموران اطلاعاتی فعال در هر دو سمت برلین آمده بود. ۱۰ روز بعد، لورن که جزو ماموران رده بالای MI6 است برای اتمام ماموریتی به برلین می‌رود و به او دستور می‌دهند که به شدت مواظب یک جاسوس دوجانبه باشد که مدت‌هاست برای MI6 دردسر درست می‌کند. صحنه‌های تعقیب و گریز میان ماموران سازمان اطلاعات شوروی و لورن در برلین شکل می‌گیرد. فیلم با توجه به بودجه‌ ۳۰ میلیون دلاری‌اش در گیشه فروش خوبی داشت. سکانس‌های اکشن فیلم خوب از کار درآمدند و چارلیز ترون هم نشان داد که می‌تواند در شمایل زنانه‌ جیمز باند کاریزماتیک ظاهر شود.

سه روز کندور
بازیگر: رابرت ردفورد
جاسوس: جوزف ترنر
کارگردان: سیدنی پولاک

ترنر از کارمندان تحلیلگر سازمان سیا با اسم رمز کندور است. او در دفتری همراه با شش نفر دیگر کار می‌کند و وظیفه‌شان بررسی کتاب‌ها، روزنامه‌ها و مجلات سرتاسر جهان است. ترنر گزارش کتابی را به مرکز فرماندهی سیا می‌دهد که عناصر پیرنگش مشکوک است و به‌رغم فروش ضعیفش به زبان‌های مختلف ترجمه شده. وقتی ترنر برای ناهار بیرون می‌رود مردی مسلح وارد ساختمان شده و هر شش کارمند دیگر را به قتل می‌رساند.

ترنر که برمی‌گردد وحشت می‌کند اسلحه‌ای برمی‌دارد و از ساختمان خارج می‌شود. او با مرکز فرماندهی سیا تماس می‌گیرد و ملاقاتی برای او ترتیب می‌دهند اما مشخص می‌شود که این قرار تله است. حالا ترنر هم به قتل متهم شده و هم می‌خواهد سر از کار مرکز فرماندهی دربیاورد. از آن درام‌های جاسوسی که در حال و هوای بعد از ماجرای واترگیت ساخته شد و با کارگردانی خوب سیدنی پولاک و اجرای خیره‌کننده‌ رابرت ردفورد حس پارانویای آن دوران را خیلی خوب منتقل می‌کند.

شمال از شمال غربی
بازیگر: کری گرانت
جاسوس: سوءتفاهمی پیش آمده است!
کارگردان: آلفرد هیچکاک

یکی از فیلم‌های بزرگ تاریخ سینما تریلری جاسوسی است که البته این‌بار قهرمان ما جاسوس نیست. راجر تورنهیل قهرمان فیلم یک شرکت تبلیغاتی دارد منتها از بخت بدش در همان هتلی ساکن است که مردی به نام جورج کاپلین سکونت دارد. جاسوس‌ها دنبال کاپلین می‌گردند و وقتی پیشخدمت هتل کاپلین را صدا می‌زند و تورنهیل از آن طرف رد می‌شود او را به اشتباه می‌گیرند و دزدیده می‌شود. تورنهیل فرار می‌کند در حالی که حالا پلیس هم به اشتباه دنبال اوست.

تعلیق فیلم نفسگیر است و به لحاظ بصری هم تبدیل به اثری نمادین شد. فیلم از آن زمان تا امروز همیشه در فهرست بهترین‌ها قرار گرفته است. داستان جذاب «شمال از شمال غربی» نوشته‌ ارنست لیمن است. فیلم اتفاقا روی سری جیمز باند بسیار تاثیر گذاشت و اکشن‌های زیادی بعد از آن یا از فیلم الهام گرفتند یا در سکانسی به آن ادای دین کردند. یکی از آن کلاسیک‌های سرگرم‌کننده‌ جاسوسی که به اندازه‌ جیمز باند هم مخاطبش را با زرق و برق فریفته نمی‌کند و به جایش داستان قوی‌تری دارد.

کدخبر: ۴۱۹۳۸۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر