بررسی پنج پرونده قتل همسر برای رسیدن به معشوقه
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | «همیشه پای یک زن در میان است» جمله معروفی که همهمان بارها در محاورههای مختلف شنیده و دیدهایم. ماجرای گزارش این پرونده درباره قتلهایی است که به دست مردان با کمک معشوقهشان رخ داده است. مردانی که به دلیل رابطه با یک زن، برای از سر راه برداشتن همسر خود اقدام به قتلش کردهاند. مردانی که موفق نشدهاند همسر خود را طلاق دهند، یا ترسیدهاند راز ارتباطشان با زنی دیگر لو برود و نقشهها کشیده و دست آخر همسر خود را قربانی کردهاند، اگرچه ماه پشت ابر نمیماند. همین هفته پیش یک نفر که با کمک معشوقهاش همسر خود را به قتل رسانده بود به دار مجازات آویخته شد. در این گزارش پنج پرونده قتل همسر برای رسیدن به زنی دیگر را بررسی میکنیم.
یک: قتل همسر به دلیل افشا شدن رابطه پنهانی
مرد قناد که بهخاطر افشای رابطه پنهانیاش با یک زن در جنایتی هولناک نامزدش را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود، هفته گذشته به دار آویخته شد. این پرونده جنایی از شامگاه ۲۱ آبان سال ۹۷ با مراجعه مردی میانسال به کلانتری ۴۱ خرمدشت کرج آغاز شد. وی به افسر کلانتری گفت: دخترم معصومه که دانشجوی مهندسی صنایع غذایی است صبح برای رفتن به دانشگاه از خانه خارج شده اما دیگر برنگشته است.
پس از این شکایت بررسیها آغاز شد و چند روز بعد پلیس جسد نیمهسوخته دختر جوان را در جاده آتشگاه کرج پیدا کرد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی کارشناسان اعلام کردند که دختر جوان قبل از سوختن در اثر خفگی به قتل رسیده و سپس جسدش را به آتش کشیدهاند. در حالیکه معمای قتل دختر جوان در هالهای از ابهام قرار داشت، کارآگاهان با ردیابی آخرین تماسهای تلفن همراه این دختر دانشجو دریافتند وی آخرین بار در محدوده حصارک کرج دیده شده که قنادی محل کار نامزدش در آنجا قرار دارد.
بنابراین نامزد مقتول بهعنوان نخستین مظنون این پرونده جنایی تحت بازجویی قرار گرفت، اما او منکر دخالت در جنایت شد. با این حال تصاویر دوربینهای مداربسته محل نشان داد آخرین بار مقتول سوار یک خودروی پژو ۲۰۶ شده است؛ با شناسایی هویت مالک خودرو بهنام فرانک کارآگاهان دریافتند بین مرد قناد و فرانک رابطه پنهانی وجود داشته و وقتی معصومه از این رابطه با خبر شده به نامزدش اعتراض کرده و قصد داشته این راز را فاش کند، اما مرد جوان با همدستی زن جوان وی را سوار بر خودرو به جاده آتشگاه برده و به قتل رساندهاند.
با اعترافهای تکاندهنده متهمان، فرانک نیز به اتهام همدستی با او دستگیر شد و هر دو متهم در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه ایستادند. در ابتدای جلسه، پدر و مادر مقتول برای عاملان قتل دخترشان درخواست قصاص کردند. در ادامه متهم ضمن اعتراف به قتل گفت: فرانک مشتری مغازه ما بود، کمکم به او علاقهمند شده و مدتی با او ارتباط داشتم. بعد به اصرار خانوادهام به خواستگاری معصومه رفتیم و عقد کردیم اما حدود شش ماه از عقد ما میگذشت که نامزدم متوجه رابطه من و فرانک شد.
میخواست شکایت کند و آبروی مرا ببرد، اما به بهانهای او را به محل کارم کشاندم و بعد هم سوار خودروی فرانک کرده و داخل خودرو با طناب سبزرنگی که در جیبم بود خفهاش کردم و دقایقی بعد جسد را کنار جاده سوزاندیم و فرار کردیم. پس از پایان جلسه، قضات مرد جوان را به اتهام قتل عمد به قصاص و همدستش را به اتهام معاونت در قتل و آدمربایی به ۱۰ سال حبس محکوم کردند و با تأیید این احکام از سوی قضات دیوان عالی کشور سحرگاه چهارشنبه گذشته مرد قناد در ندامتگاه مرکزی کرج به چوبه دار آویخته شد.
دو: قتل همسر برای ازدواج دوم
رسیدگی به این پرونده از سال گذشته با گزارش کادر درمان بیمارستانی در تهران مبنی بر مرگ مشکوک زن جوانی بهنام ناهید آغاز شد و ماموران پس از حضور در بیمارستان و تحقیقات اولیه متوجه شدند که ناهید بر اثر مصرف قرص برنج جان باخته است. پزشک معالج او در توضیح ماجرا به ماموران گفت: همراه او از اینکه بیمار چه مادهای مصرف کرده خبر داشته اما خود بیمار نمیدانسته که چه مادهای خورده است، از اینرو احتمال قتل او قوت گرفت و همسرش سعید بازداشت شد.
او گفت: ناهید چند ساعتی سردرد داشت و بهدنبال قرص مسکن گیاهی بود که اشتباهی قرص برنج خورد و مسموم شد و من هم او را بلافاصله به بیمارستان رساندم که متاسفانه فوت کرد. اما ماجرا از این قرار بوده که مرد به قول خودش به همسرش که از اقوامش بوده علاقهای نداشته، در این بین دختری را برای ازدواج به برادر همسرش معرفی میکند اما خودش دلباخته دختر شده و به خواستگاریاش میرود و تصمیم میگیرد با کشتن همسرش با خیال راحت با دختر جوان ازدواج کند اما مرد در اعترافاتش دوباره گفتههایش را تکذیب کرده و میگوید بر اثر مواد مخدر این اقدام را انجام داده و قصد عمدی برای کشتن همسرش نداشته است!
سه: مرگ زنی که هوو نمیخواست
مرگ اسرارآمیز زنی جوان که بر سر ازدواج مجدد همسرش با او اختلاف و درگیری داشت در شهریورماه امسال گزارش شد. وقتی بالگرد اورژانس پیکر نیمهجان زنی ۲۳ ساله را از شهرستان دماوند به بیمارستانی در مرکز پایتخت منتقل کرد، زن جوان حال مساعدی نداشت و بلافاصله تحت درمان قرار گرفت. شوهر این زن مدعی بود که همسرش اقدام بهخودکشی کرده است. تلاشها برای نجات زن جوان ادامه داشت، اما درنهایت او یک روز بعد جانش را از دست داد.
کادر درمان اما هنگام معاینه زن جوان متوجه آثار کبودی و ضرب و جرح روی بدن متوفی شده بودند. از سوی دیگر بررسیهای اولیه نشان میداد که زن جوان دچار خونریزی مغزی نیز شده است. ماموران به تحقیق درباره این زن پرداختند و متوجه شدند که او با همسرش اختلاف داشته است. برادر این زن به ماموران گفت: خواهرم مدتی میشد که با شوهرش درگیری داشت. آنها چند سالی بود که با یکدیگر زندگی میکردند اما بهتازگی دامادمان زن دوم گرفته بود و همین مسئله باعث شده بود تا آنها مدام با یکدیگر درگیری داشته باشند. خواهرم هوو نمیخواست اما دامادمان حاضر نبود از همسر دومش جدا شود.
دامادمان دروغ میگوید، خواهر من خودکشی نکرده است. او خیلی امید به زندگی داشت. من مطمئنم که شوهرش در درگیری او را کتک زده و باعث مرگ وی شده است. ماموران در ادامه تحقیقات متوجه شدند که زن جوان از ساعتی که برای درمان به بیمارستان تهران منتقل شده بود قدرت تکلم نداشت و حالش بهحدی وخیم بود که نمیتوانست حقیقت را فاش کند. در ادامه ماموران به تحقیق از شوهر این زن پرداختند. وی مدعی بود که همسرش تصمیم گرفته به زندگیاش پایان بدهد و خودکشی کرده است.
او گفت: همسرم شب حادثه قرص مصرف کرد و ناگهان حالش بد شد. من هم وقتی متوجه حال وخیم او شدم فوراً وی را به بیمارستانی در شهرستان دماوند انتقال دادم. من و همسرم مشکلی نداشتیم و به هیچ عنوان او را کتک نزدم. مرد جوان در خصوص وجود آثار ضرب و جرح و کبودی روی بدن همسرش گفت: همسرم با خانواده خودش اختلافات زیادی داشت تا حدی که آخرین بار عموهای وی، همسرم را به باد کتک گرفتند.
دلیلش هم اختلافات خانوادگی بود که از مدتها قبل با یکدیگر داشتند. من نقشی در مرگ همسرم ندارم و بیگناهم. در ادامه شوهر این زن و برادرش مواجهه حضوری شدند و برادر متوفی عنوان کرد که دامادشان دروغ میگوید و به هیچ عنوان عموهایش، خواهرش را کتک نزدهاند. او همچنان اصرار داشت که خواهرش هوو نمیخواست و دامادشان در مرگ وی مقصر است. اما شوهر این زن همچنان گفتههای قبلی خود را تکرار میکرد و در این شرایط قاضی جنایی دستور بازداشت شوهر را صادر کرد و تحقیقات برای کشف اسرار مرگ زن جوان ادامه دارد.
چهار: قتل همسر بهخاطر ارتباط با یک زن دیگر
«مرا کشت»؛ این آخرین فریاد دلخراش زنی بود که شوهرش بهخاطر یک زن صیغهای او را با هشت ضربه چاقو در دی ماه سال ۹۰ به کام مرگ فرستاد. مرد جنایتکار که میخواست بعد از این حادثه با زدن رگ دستش به زندگی خود پایان دهد، با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات پیدا کرد. عصر سوم دیماه ساکنان ساختمان مسکونی چهارطبقهای در خیابان دماوند با شنیدن صدای دلخراش و کمکخواهی زن همسایه به کمکش شتافتند.
هنگامی که همسایهها به این واحد در طبقه اول رسیدند صدای پروانه ۳۹ساله را از پشت در بسته شنیده میشد که میگفت: مرا کشت. همسایهها با شکستن در خانه و با دیدن جسد خونین وی و پیکر نیمهجان شوهرش بهروز۴۳ ساله به پلیس خبر دادند. دقایقی بعد که ماموران در محل جنایت حاضر شدند، دریافتند بهروز بعد از درگیری با همسرش، وی را با هشت ضربه چاقو به قتل رسانده و بعد از حادثه اقدام به خودزنی کرده است که توسط عوامل اورژانس برای نجات جانش به بیمارستان منتقل و از مرگ حتمی نجات پیدا میکند.
در نخستین بررسیهای خانه متهم با کشف دو چاقوی خونین، مشخص شد پروانه با هشت ضربه چاقو به گردن، پشت و شکم توسط شوهرش به قتل رسیده است. در تحقیقات محلی یکی از همسایهها به پلیس گفت: این زن و شوهر که یک پسر ۱۷ساله بهنام علیرضا و دختری ۱۱ساله بهنام نازنین دارند از سه ماه قبل از حادثه این آپارتمان را اجاره کرده بودند، ما گاهی متوجه مشاجرههای لفظی آنها میشدیم.
در بخش دیگری از تحقیقات بنابر اظهارات همسایه مشخص شد این زوج که پسر دایی و دختر عمه بودند از یک سال پیش که پای زن صیغهای بهنام شیرین به زندگیشان باز میشود، اختلاف پیدا میکنند. پروانه وقتی متوجه میشود شوهرش علاوه بر او زن صیغهای دارد، خیلی تلاش میکند تا بهروز را به خاطر فرزندانش از شیرین جدا کند اما برخلاف انتظارش هر روز دامنه اختلافشان گسترش مییابد. حتی به خاطر اعتراض مورد ضرب و شتم شوهرش قرار میگیرد.
صبح روز حادثه مقتول برای شکایت از شوهرش به خاطر ضرب و شتم به دادسرا مراجعه میکند که در پایان هر دو تصمیم میگیرند بهصورت توافقی از یکدیگر جدا شوند. بعد از دادسرا هردو به خانه برمیگردند و متهم بعد از بستن چمدانش تصمیم میگیرد که برای مدتی از خانه برود تا در فرصت مناسب از یکدیگر جدا شوند. وی هنگام خروج دوباره با همسرش درگیر میشود که با دو چاقویی که همراه داشته است وی را به قتل میرساند.
پنج: دفن جسد همسر دوم در باغچه خانه همسر اول!
مرد میانسال که همسر دومش را کشته و در باغچه خانه همسر اولش دفن کرده بود، در حالی پای میز محاکمه رفت که در جلسه دادگاه منکر قتل شد. حدود ۴ سال قبل پسر دانشجویی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن مادرش خبر داد و گفت: مادرم شهناز چند سال قبل با مردی ازدواج کرد و با هم در یک خانه اجارهای زندگی میکردند. اما مدتی است که هر چه سراغ مادرم را از آن مرد میگیرم میگوید مادرت گم شده است.
پس از این شکایت تحقیقات آغاز شد و ماموران به سراغ شوهر شهناز رفتند اما این مرد ۶۵ ساله منکر اطلاع از سرنوشت همسرش شد و گفت: من سالها قبل با زنی بهنام فرحناز ازدواج کردم اما بعد از مدتی متوجه شدیم که نمیتوانیم بچهدار شویم کمکم اختلاف بینمان بیشتر شد و من تصمیم گرفتم با زن دیگری ازدواج کنم. به همین خاطر وقتی شهناز را دیدم فکر کردم او همسر مناسبی برای من است، البته شهناز قبلاً ازدواج کرده و یک پسر هم داشت اما از شوهرش جدا شده بود. این مرد درباره روز حادثه گفت با همسر دومش بر سر پول خانه درگیر شده و او را هل داده است که باعث مرگ او شده و بعد در باغچه خانه همسر اولش او را دفن کرده است!